حسین کیانی، مترجم آثار روانشناسی درباره علت استقبال ایرانیان از کتابهای روانشناسی عامهپسند اظهار کرد: متاسفانه مردم ما در برههای هستند که با انوع گرفتاریهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... دست و پنجه نرم میکنند. این مشکلات سبب آسیب رساندن به روابط خانوادگی و اجتماعی افراد شده است. بی نظمیهای موجود در زندگی و آشفتگیها موجب شده تا افراد بیشتر افسرده شوند.
وی ادامه داد: عموم مردم به دنبال پیدا کردن راه حل برای مشکلات خود هستند و میخواهند که نسخهای برای رفع آنها داشته باشند بنابراین اغلب به دنبال جایی هستند که نسخهای برای مشکلاتشان بپیچند. کتابهای روانشناسی عامهپسند یکی از کانالهایی است که میتواند برای مردم نسخه تجویز کند.
کتابهایی که فست فودی عمل میکنند
به گفته مترجم «اصول روانشناسی»، متاسفانه این کتابها که گاهی طیف کتابهای عرفانهای کاذب را هم شامل میشود، به صورت فست فودی عمل کرده و به اصطلاح مشکلات را حل میکند. این در حالی است که مشکلات ما تنها به اینجا ختم نمیشود و ریشههای عمیقتری دارد.
وی یادآور شد: برخی مردم فکر میکنند با خواندن این کتابها مشکلاتشان حل میشود در حالی که وقتی یک کتاب را میخوانند میبینند مشکلشان حل نشد بنابراین به سراغ کتاب دیگری میروند و کتابهای بعدی هم به آنها کمکی نمیکند. در نهایت همان احساس خلاء و پوچی در افراد باقی میماند.
کیانی در پاسخ به این پرسش که آیا استقبال از کتابهای روانشناسی عامهپسند در کشورهای دیگر هم به همین صورت است، عنوان کرد: البته مشکلاتی در سراسر دنیا وجود دارد که جهانشمول است و همه جا مردم با آن دریگر هستند. به طور مثال انسان در دوران جدید احساس مسخشدگی دارد و نمیتواند خودش باشد. سرمایهداری از مجراهای مختلف از جمله با رسانهها موجب تضاد و تعارض در افکار افراد شده است. در عین حال فضای رقابتی در جامعه به وجود آمده که عمدتاً کاذب است و تنها به فرد استرس میدهد.
این مترجم حوزه روانشناسی با بیان اینکه انسان در دوره جدید میخواسته از آسمان و دین فارغ شود و همه چیز را خودش به عهده بگیرد اما نتوانسته یادآور شد: انسان در این شرایط کم آورده است و از آنجا که احساس پوچی میکند به مطالعه کتابهای روانشناسی عامهپسند با رویکرد مثبتاندیشی که گاهی شامل عرفانهای کاذب میشود روی میآورد و به عنوان مسکن به آن پناه برده است.
وی ادامه داد: اگرچه در کشورهای غربی نیز از این دست احساسات در مردم وجود دارد اما در آنجا نهادهای علمی برای تحقیق و پژوهش وجود دارد که روی مشکلات و آسیبهای اجتماعی کار میکند بنابراین امکان تفکر عمیق در آنجا وجود دارد در حالی که در ایران چنین امکانی فراهم نشده است. در ایران نهادسازی وجود ندارد و سرانه مطالعه هم نسبت به کشورهای غربی پایینتر است و اساسا افراد به تامل و تفکر عمیق روی نمیآورند.
پول در آوردن از کودکی برایمان ارزش میشود
مترجم «تنوع تجربه دینی» در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا الگوهای ارائه شده در کتابهای روانشناسی عامهپسند که عموماً به دست آوردن پول را ترویج میکنند میتواند برای جامعه ما کارگشا باشد توضیح داد: در ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که چرا مخاطب ایرانی این کتابها را میخواند؟ در پاسخ باید گفت فرزندان ما زمانی که میخواهند وارد مدرسه شوند برای کسب علم باید پول پرداخت کنند و اگر هم هزینه مدرسه رفتن را نپردازند ممکن است جلوی همشاگردیهایشان تحقیر شوند. بنابراین فرزند ما از همان ابتدای دوران کودکی درگیر این مساله میشود که پول برای جامعه ارزش محسوب میشود و اگر پول نداشته باشد نمیتواند کاری کند به همین دلیل است که تلاش میکند در این شرایط خودش روی پایش بایستد و پول دربیاورد.
وی تاکید کرد: در چنین جامعهای افراد یاد میگیرند که فقط وقتی پول داشته باشند میتوانند عرض اندام کنند. در کنار این مسایل افرادی نیز که فعالیت فرهنگی میکنند اغلب با مشکلات مالی درگیرند و فرد از همان کودکی میتواند این تعارضات را در جامعه ببیند.
کیانی یادآور شد: کودک ما از ابتدای تحصیل معلمش را میبیند که با مشکلات مالی درگیر است و وقتی هم که بزرگ میشود استاد دانشگاهش را! در این شرایط افرادی در جامعه وجود دارند که در عین بی سوادی با دلالی میتوانند پولهای زیادی را به دست بیاوند و بعد میبینیم که گاهی افراد تحصیلکرده زیر دست این دلالها مجبور به کار میشوند. مجموع این مسایل فرد را به این نتیجه میرساند که پول ارزش است. حالا باید برای به دست آوردن موفقیت در پول درآوردن الگویی داشته باشد که این را از طریق مطالعه این کتابها میگیرد.
به گفته وی، در این میان هم افرادی هستند که نمیتوانند خود را با این تعارضات سازگار کنند و در راه پول درآوردن با موانع مختلفی روبهرو میشوند و دچار افسردگی یا سرخوردگی میشوند.
علت غلبه آثار ترجمهای بر تالیفی
این مترجم حوزه روانشناسی در بخش دیگری از سخنانش درباره علت غلبه آثار ترجمهای بر تالیفی در حوزه کتابهای روانشناسی عامهپسند توضیح داد: یکی از مشکلات ما در این حوزه این است که در کتابهای روانشناسی میخواهیم نصیحت کنیم. به عبارت دیگر محققان و مولفان ما در این حوزه وقتی میخواهند کتابی را تالیف کنند به نصیحت کردن روی میآورند. مخاطب نیز وقتی با این محتوا روبهرو میشود از آنجایی که اغلب این گفتمان را دیده و اشباع شده آن را پس میزند و این مطالب را با مسایل زندگی خود منطبق نمیبیند، به همین دلیل به مطالعه کتابهایی میپردازد که ترجمه هستند چون زبان این کتابها برای مخاطب خوشایندتر است و با مسایل زندگی واقعی او تطابق بیشتری دارد.
وی تاکید کرد: بنابراین اگر نویسندگان ایرانی میخواهند در حوزه کتابهای روانشناسی عامهپسند تالیف داشته باشند و آثار بومی خلق کنند باید از نصحیت کردن دست بردارند و به مسایل واقعی زندگی افراد بپردازند. از سوی دیگر باید در نظر داشت که انتقال مستقیم پیام به مخاطب آن را دلزده میکند بنابراین باید با ادبیات مناسب این حوزه کار کرد.
ما به اندیشمندانمان اهمیتی نمیدهیم
کیانی در پاسخ به این سوال که چرا نتوانستیم شخصیتهای موفق جامعه ایران را در قالب کتابهای روانشناسی عامهپسند معرفی کنیم بیان کرد: ما به بسیاری از اندیشمندانمان اهمیتی نمیدهیم و آنها را در رسانههای ملی خود سانسور میکنیم! در حالی که اگر این افراد را با افکار و اندیشهشان به جامعه معرفی کنیم مسلما مردم نسبت به افرادی چون استیو جابز به آنها اقبال نشان میدهند چون از جماعت خودشان هستند. باید نهادهایی وجود داشته باشد که این الگوها را به مردم معرفی کند و راههای رسیدن به موفقیت را از زبان آنها مکتوب کند نه اینکه زندگی تاجران و ثروتمندان غربی در کتابها الگوی مردم ما شوند!
وی افزود: نکته دیگر این است که گاهی در تالیف کتاب محدودیتهای برای نویسندگان ما وجود دارند و آنها به دلیل همین مسایل ترجیح میدهند تا حرفهایشان را در قالب ترجمه ارائه کنند تا تالیف چون آن وقت اثرشان زودتر و راحتتر منتشر میشود.
کیانی در پایان گفت: مسلما هر جامعهای مشکلات خاص خودش را دارد اما ما باید بکوشیم با شناسایی مسایل و آسیبهای اجتماعی به آنها پرداخته و کتابهای بومی خودمان را در حوزه روانشناسی عامه پسند داشته باشیم.
در این باره بیشتر بخوانید:
نظر شما