به بهانه درگذشت استاد ابراهیم شریفزاده
توحدی: ابراهیم شریفزاده «پیدیفالی» موسیقی خراسان بود / نامهایی که با کتاب زنده ماندند
کلیمالله توحدی، پژوهشگر و نویسنده در واکنش به درگذشت استاد ابراهیم شریفزاده عنوان کرد: امروز کمتر کسی را میتوان در میان جامعه پیدا کرد که واقعا به دنبال هنر اصیل بگردد. من وقتی اصالت موسیقی آواز آقای شریفزاده را در سال ۱۳۷۴ دیدم، بیاختیار گفتم استاد شریفزاده «پیدیفالی»(پی و بنیان) موسیقی خراسان است.
وی افزود: من وقتی اصالت موسیقی آواز آقای شریفزاده را دیدم، این عبارت را بهکار بردم. او آدم افتاده و مهربانی بود. خانه محقری داشت و از نظر اقتصادی بسیار تحتفشار بود. اولینبار در سال ۷۴ ایشان را دیدم و یک بار هم در جشنواره آقای شریفزاده را ملاقات کردم.
توحدی با تأکید بر مشکلات موجود سر راه پژوهشگران موسیقی و تاریخ اقوام ایرانی، اظهار کرد: کمبود امکانات برای عکسبرداری، ضبط نواها و انتشار کتاب باعث شده تا ما نتوانیم در زمینه ثبت و ضبط آثار استادانی همچون آقای شریفزاده کار کنیم. هرچند من بیشتر تمرکزم را روی تدوین و تألیف کتابهای مختلف در زمینه تاریخ و موسیقی شمال خراسان گذاشتم، اما نمیتوانم درباره جایگاه هنری زندهیاد شریفزاده بهعنوان هنرمند اصیل شرق خراسان، سخن نگویم. کسی توان پاک کردن نام استادان و بزرگانی که در این آثار آمدهاند، ندارد. ما صدای خوشالحان شریفزاده را با دوتار سمندری در یاد خواهیم داشت.
این پژوهشگر موسیقی شمال خراسان ادامه داد: چه کسی میتواند درباره ماندگاری نامها و شخصیتهایی که در کتابهای تاریخی و هنری میآیند، تردید کند؟ من به زندهیاد یگانه که البته امروز از میان ما رفته است، گفتم: «حاج حسین آثار هنری و نام تو در کتابهای من، نوشته شد، بنابراین تا دنیا دنیا است، زنده شدی و زنده خواهی ماند. حالا اگر وقت رفتنت رسیده میتوانی با خیال راحت از این دنیا بروی.»
این موسیقیشناس افزود: امروز همگی استادان شمال خراسان که آثارشان را ثبت و ضبط کردهام، از دنیا رفتهاند اما دل آدم وقتی میگیرد که کاری برای ثبت هنر استادی چون ابراهیم شریفزاده انجام نشده است. من منتی بر کسی ندارم، اما حقوق کارمندی به کجا میرسد؟ من و خانوادهام همه داشتههایمان را برای تألیف آثار موسیقایی و تاریخی گذاشتیم. شرق خراسان از من دور بود. پول نداشتم تا نوار ریل بخرم و کارها را آنطور که شایسته است، ضبط کنم. تا جایی که توانستم از خوراک، لباس و زندگیام برای انتشار کتاب در این زمینه مایه گذاشتم، اما چون توان مالی چندانی نداشتم، نتوانستم بیش از این به تاریخ و فرهنگ سرزمینم ایران خدمت کنم.
نویسنده کتاب «کلیدر در اسناد و واقعیات» با بیان صرف تمامی عمرش در راه هنر و فرهنگ ایران، گفت: امروز پس از گذشت هفت دهه فعالیت در راه تاریخ و موسیقی ایران، بههیچعنوان پشیمان نیستم و از خدا میخواهم اگر چند ساعت دیگر عمر میکنم، بتوانم در راه تألیف تاریخ و موسیقی ایران قدم بردارم. من تاریخ موسیقی ایران را از دوره ماد تا زمان تشکیل دانشگاه دارالفنون را نوشتهام اما متأسفانه بعد از انتشار حدود ۱۶ جلد کتاب، امروز بودجهای برای تأمین هزینه چاپ این کتاب جامع در اختیار ندارم. «هزار و یک شب کرمانج» با عنوان «فلسفه شعر و موسیقی کرد خراسان» به انضمام لوح فشرده منتشر شده، اما متأسفانه برای انتشار جلد دوم این کتاب پولی ندارم. بعضی از آثار من چاپ دوم و سوم را تجربه کردهاند. من با وجود فاصله مکانی که نسبت به شرق خراسان داشتم، هنرنمایی بسیاری از بزرگان موسیقی آن منطقه را از نزدیک دیدم.
نظر شما