دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۶
مرادی کرمانی: ماشین کتابخوانی را آرام و عمیق برانیم

هوشنگ مرادی کرمانی با اشاره به این‌که ارائه ایدئولوژی‌های مختلف و شعار دادن در زمینه کتاب و کتابخوانی مانند باران تندی است که تاثیر آنی و بسیار محدودی دارد، گفت: اگر می‌خواهیم در این حوزه تاثیرگذار باشیم، بهتر است ماشین کتابخوانی را آرام و عمیق برانیم.

هوشنگ مرادی کرمانی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با اشاره به این‌که اگر می‌خواهیم در حوزه کتاب و کتابخوانی تاثیرگذار باشیم، بهتر است ماشین کتابخوانی را آرام و عمیق برانیم، اظهار کرد: بیان ایدئولوژی‌های مختلف و شعار دادن در زمینه کتابخوانی مانند باران تندی است که تاثیر آنی و بسیار محدودی دارد؛ وقتی سیل می‌آید تاثیر لحظه‌ای دارد و به سرعت حرکت می‌کند و اثری از آن باقی نمی‌ماند، اما جوی آبی که عمیق و همیشگی است، به تدریج به خورد زمین می‌رود و تاثیرگذار و ماندگار است.
 
خالق «قصه‌های مجید» توضیح داد: در نویسندگی هم این مساله صدق می‌کند؛ زیاده‌نویسی و پرنویسی و این‌که بگوییم نویسنده‌ای مثلا 150 عنوان کتاب نوشته، تاثیر چندانی ندارد. در تولید کتاب، باید آهسته و عمیق حرکت کرد. کمیت و تعداد اثر مهم نیست، مهم کیفیت آثار تولیدی است که تا چه اندازه بتواند در جامعه و مخاطب تاثیرگذار باشد.
 
وی افزود: به‌عنوان مثال شاعری مانند خیام با 50 رباعی که همه آن‌ها را می‌توان در پنج صفحه A4 جای داد، جهان را فتح کرده و از معروف‌ترین و پرترجمه‌ترین هنرمندان ایرانی است و آثارش به همه زبان‌های دنیا ترجمه شده است، اما چه بسیار داریم شاعران و نویسندگانی که بیش از 10 دیوان، هرکدام مشتمل بر پنج هزار بیت شعر دارند، اما اثری از شعرهایشان در اذهان مردم باقی نمانده است؛ لذا شایسته است تا جایی که می‌توانیم با تحقیق و پژوهش کتاب‌های خوب، باکیفیت و ارزشمند تولید کنیم. یک کتاب خوب از ما به جا بماند بهتر از این است که تعداد زیادی کتاب بی‌کیفیت تولید کنیم.

آثاری که فری‌سایز هستند! 

این نویسنده پیشکسوت با اشاره به آثاری که تاکنون تولید کرده، گفت: همیشه تلاش کرده‌ام کتاب‌هایی بنویسم که همه‌خوان و فری‌سایز بوده و برای همه گروه‌های سنی از نوجوانان گرفته تا بزرگسالان جذاب باشد؛ مانند «شما که غریبه نیستید»، «خمره» و غیره.
 
مرادی کرمانی درباره کتاب مورد علاقه‌اش نیز بیان کرد: تنها کتابی که بسیار به آن علاقه دارم و هر روز آن را می‌خوانم، کتاب «طبیعت» است. هر روز صبح آسمان، درختان، پرندگان و صدای رودخانه درکه را مرور می‌کنم. وقتی برای گردش، نرمش یا قدم زدن به دامان طبیعت می‌روم، هیچ کتابی با خود نمی‌برم، زیرا فرصت نگریستن و اندیشیدن به آسمان و طبیعت را از من می‌گیرد.
 
وی توضیح داد: اصولا هر کتابی از موقعیت زندگی افراد و طبیعت، جدال انسان و طبیعت، جدال انسان و جامعه و جدال فرد برای زنده‌ماندن الهام گرفته شده و هر کتابی را که می‌خوانیم فردی می‌خواهد چیزی را به‌دست آورد یا پول یا معشوق یا مقام یا فرار از زندان و همیشه این جنگ‌ها و جدال‌ها هستند که نخستین مایه‌های نوشتن را در افراد ایجاد می‌کنند. یکی از مبارزات انسان مبارزه با طبیعت خشن بوده، ولی هنوز نتوانسته جلوی سیلاب‌ها را بگیرد.
 
به گفته خالق «ته خیار» هر کتابی که نوشته می‌شود، براساس معیارها و مقیاس‌های نگاه آن نویسنده به این جدال‌ها و جنگ‌ها و آن چیزی‌ است که برداشت کرده. درواقع بدن، زمان، مکان، موقعیت و جغرافیای هر اثری از زاویه نگاه نویسنده آن اثر ساخته می‌شود و این زاویه دید برای خود نویسنده اثر دست اول و برای مخاطبش دست دوم است. وقتی من می‌توانم با نگاه خودم به طبیعت همه چیز را برداشت کنم، ترجیح می‌دهم این کتاب را هر روز مرور کنم و از نگاه خودم به خلق اثر بپردازم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها