چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۸
​سیزدهمین نشست «سروچمان» با «کاخ سعدآبادی» به پایان رسید

سيزدهمين نشست ادبی «سرو چمان» با نقد و بررسی مجموعه شعر «كاخ سعدآبادی» نوشته مجيد سعدآبادی عصر ديروز در فرهنگسرای سرو برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای سرو، سیزدهمین نشست ماهانه «سرو چمان» با اجرای سعید بیابانکی و علیرضا لبش با حضور شاعرانی مانند محمد سعید میرزایی، ابراهیم اسماعیلی اراضی، راهله معماریان، محمد جواد آسمان، سید امیر سادات موسوی و مجید سعدآبادی در فرهنگسرای سرو برگزار شد.

اسماعيلی اراضی شاعر نام آشنای اصفهانی نخستين شاعری بود كه به شعرخوانی پرداخت. او دو غزل با حال و هواي شهر پدريش خواند:

که زنده‌رود کنارت کمی قدم بزند
شب تو را به بلندای خود رقم بزند
که (آمدی) همه‌ی شهر را دچار کند‌‌
که می‌روی همه‌ی قصه را به هم بزند
که عاشقی در بازار پير نقش‌جهان‌
دوباره بنشيند عشق را قلم بزند
 که اصفهان بشود دستگاهی از آواز‌
که يک نفر هی مضراب زير و بم بزند
که راز گنبد فيروزه‌فام مسجد شاه
به جان اسليمی طرح پيچ و خم بزند
که پيچ و خم به تن تاک‌ها بپيچد و بعد
خمار جلفا را در شراب هم بزند
که کوچه‌ها همه پست و بلندتر که شدند
هوای او در اين پيچ و تاب دم بزند
که باز هم سکری قهوه‌ای نگاه تو را
بگيرد و چشمی بی‌قرار نم بزند
که شير سنگی خواجو تو را اسير کند
به شور و حال شبی دور رنگ غم بزند
که حلقه‌ای در انگشت زنده‌رود کنی
که زنده‌رود کنارت کمی قدم بزند
 
محمد جواد آسمان نيز شاعر ديگری بود كه يكی از غزل‌های جديد خود را خواند كه بخشی از آن را در ادامه می‌خوانيد:

واکردگارا چند بار دیگر امتحان دهم با برگزیدگانت
چند دور دیگر، چند نوبت آخر، تا فرو نیافتم چون رسیدگانت
از بهشت کنعان ای پدر برانم آغ کن مرا هم چون برادرانم
چند پیراهن آه تا مرا ببینی تا برآید از چاه نور دیدگانت
 
راهله معماریان هم دو غزل و یک ترانه خواند که غزل پیش‌رو از جدیدترین آثار اوست:

عشق کن انداختی ما را به دنبال خودت
سوی خود خواندی و رفتی سوی اقبال خودت
من دلی آزاد در این سینه پروردم ولی
عاقبت آن را درآوردی به اشغال خودت
دل رها کردم سراغ هلم دین رفتم، چه شد؟
شیخ با من گفت رو دنبال امثال خودت
حوزه علمیه جای سالکان خسته نیست
شاعر و این حوزه حاشا؛ باش در کار خودت
شعرهای ما سراسر «ذره خیر یره»
باش ای افیون زده در بند مثقال خودت
سرورم باید ببخشی از تو می‌ترسم کمی
بزدلم خواندی ندیدی یال و کوپال خودت
بارالها گرجه ما از فعل مردم خسته‌ایم
باز می‌بینمشان در بند افعال خودت
کارها کردند در سبک و سیاق آدمی
کارها کردی خداوندا به منوال خودت
نقد عمرم زندگی این مال باد آورده را
واستان از ما و بگذارش پر شال خودت
روزگارم را به نامت می‌زنم، دستت درست
روزگارم را عوض کن هر چه شد مال خودت

اما بخش مهم سيزدهمين نشست به معرفی مجموعه شعر «كاخ سعدآبادی» اثر مجيد سعدآبادی اختصاص داشت.

وی درباره تازه‌ترين اثرش گفت: اين كتاب بيش از هر چيز برای من نوعی پژوهش بود، اين موجودات بخشی از تاريخ و فرهنگ ما هستند كه متاسفانه سال‌هاست خبری از آنها در ادبيات ما به ويژه اشعار شاعران جوان نيست.

سعدآبادی در پاسخ به اين سوال كه در نگارش اين كتاب تا چه حد از آثاری مانند «ترس و لرز» غلامحسين ساعدی وام گرفته، گفت: بيشتر تحقيقات من از ميان مردم كوچه و بازار بود، به سراغ آثار هنری نرفتم چون نمی‌خواستم تحت‌تاثير اثری قرار بگيرم.

سعد‌آبادی در ادامه چند شعر از كتاب خود را خواند كه بحشی از نخستين شعر اين مجموعه را در ادامه می‌خوانيد:

حياط خلوت
با دو فرشته
آب تنگ ماهی را عوض می‌كند
بالكن با عزرائيل
چند روزی است پدرم را زير نظر گرفته
و من
در اتاق پذيرايی
سر بچه جني را گرم می‌كنم
تا مادرش
شناسنامه آتش را از ثبت احوال بگيرد
قايم باشك بازي مي كنيم
من چشم می‌گذارم
او با بِسْم الله قايم می‌شود
او چشم می‌گذازد
من با انالله

همچنین در این مراسم سید امیرسادات موسوی، فرنگیس کردی و محمد حسین‌پور معصومی که در بین مهمانان محفل ادبی«‌سرو چمان‌» حضور داشتند، به شعرخوانی در مقابل استادان این حوزه پرداختند.

در پایان مراسم شاعران به رسم یادگاری جمله‌ای روی تابلویی که با پوستر برنامه تهیه شده بود، نوشتند و در آخر عکس دسته‌جمعی انداختند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها