نصاری: مردم انگلستان هر دو هفته یک رمان میخوانند / «باشگاه کتابخوانی جین آستین» بهزودی منتشر خواهد شد
ثنا نصاری، مترجم جوان کشورمان که ساکن انگلستان است، ضمن اعلام خبر انتشار کتاب «باشگاه کتابخوانی جین آستین» توسط نشر نیماژ گفت: متاسفانه فرهنگ کتابخوانی در کشور ما جا نیفتاده، چراکه سرانه مطالعه بسیار پایین است؛ این در حالی است که مردم در کشورهایی مانند انگلستان هر دو هفته یک رمان میخوانند.
خانم نصاری سپاسگزارم از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. براساس اطلاعات من، چند سالی است که در انگلستان زندگی میکنید و شاید به همین دلیل است که ترجمههای شما آنقدر خواندنی و لذتبخش است. برای ما بگویید که وضعیت کتابخوانی در انگلستان چه تفاوتهایی با شرایط مطالعه در ایران دارد؟
در انگلستان مردم بهطور میانگین در هفته پنج ساعت و 18 دقیقه کتاب میخوانند، در آمریکا و کانادا حدودا پنج ساعت و 40 دقیقه، یعنی دو هفتهای یک رمان! یا در کندترین حالت ماهی یک رمان مطالعه میکنند؛ حالا بماند که بخش کوچکی از این سرانه مطالعه (فکر میکنم 15 تا 20 درصد) مربوط به کتابهای درسی و جراید میشود که باز هم اختلاف فاحشی با ما دارند. اجازه دهید راحتتر صحبت کنم، مشکل به بحث فرهنگ کتابخوانی میگردد و همین شرایط باعث شده تا میزان خرید کتاب آنها بیشتر از ما باشد؛ یعنی چرخ اقتصاد کتاب در این کشورها میچرخد؛ خوب هم میچرخد.
برای چاپ دوم کتاب «ژتون قرمز من» به شما تبریک میگویم، اگر امکان دارد کمی از این کتاب برای مخاطبان ایبنا بگویید.
«ژتون قرمز من» نخستین کتابی بود که از کارن جوی فاولر ترجمه کردم. عنوان انگلیسی کتاب «We Are All Completely Beside Ourselves» بود که عملا قابل ترجمه نبود؛ عبارتی کنایی که به معنی «از شدت غم در خود نگنجیدن» نزدیک است. من شخصا معادل خوبی برایش پیدا نکردم و دیدم که وقتی نامزد جایزه «من بوکر» شد، همه سایتها اشتباه ترجمه کردهاند؛ راستش این سایتها عبارت کنایی را کلمه به کلمه ترجمه کرده بودند. این کتاب سال 2014 منتشر شد و تا مدتها در آمریکا و انگلیس در صدر فهرست پرفروشترینها بود و در همان سال جایزه پن فاکنر و جایزه کتاب سال کالیفرنیا را برد و نامزد نهایی «من بوکر» شد.
انتظار داشتید که مخاطبان ایرانی، چنین استقبال خوبی از این کتاب داشته باشند؟
راستش را بخواهید، بله! با اینکه اولین اثری بود که از این نویسنده در ایران منتشر میشد، استقبال از کتاب عالی بود. البته مخاطبان ایرانی به جایزههای بهحق خوشنام خارجی، اعتماد دارند و بدون شک یکی از دلایل فروش خوبش همین جوایز ادبی بوده است. من شخصا اهل تبلیغ نیستم و معتقدم که کار خوب خودش راهش را پیدا میکند. رمان «ژتون قرمز من»، گیرا و عمیق است و به همین اعتبار، مورد توجه کتابخوانهای حرفهای قرار گرفت و در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسید.
در صحبتهای انجام شده با مسئولان نشر نیماژ مطلع شدم که کتاب جدیدی در دست چاپ دارید، توضیحی درباره این کتاب به ما میدهید.
رمان جدیدی که از کارن جوی فاولر ترجمه کردم و بهزودی توسط نشر نیماژ روانه بازار میشود، «باشگاه کتابخوانی جین آستین» نام دارد. این کتاب در سال 2004 در آمریکا منتشر شد و به مدت 13 هفته رکورددار فروش بود و براساس آن فیلمی هالیوودی نیز ساخته شده است.
موضوع کتاب درباره چیست؟
«باشگاه کتابخوانی جین آستین» حکایت جین آستین خوانی پنج زن و یک مرد است. آنها طی 6 ماه، 6 اثر آستین را میخوانند و در جلسات ماهانه در مورد کتاب موردنظر گفتوگو میکنند. ما در این میان متوجه شباهتهایی بین شخصیتهای این رمان و شخصیتهای رمانهای آستین میشویم، چالشهایی بهطور موازی هم در انگلیس سالهای دور رمانهای آستین و هم در زندگی امروز این شخصیتها در کالیفرنیا شکل میگیرد. در واقع این کتاب، از تاثیر ادبیات و رمان بر زندگی ما میگوید و گفته شده که مهمترین و مشهورترین اثر فاولر است.
توضیح مختصری درباره جوی فاولر و آثارش به ما میدهید؟
در معرفی کارن جوی فاولر باید بگویم که او رماننویسی حرفهای است. شخصیتپردازیهای عالی، طنز شیرینی که در غمانگیزترین فصلهای کتاب دیده میشود و ایده خلاقانه و نویی که دارد، همه و همه از ویژگیهایی است که این اثر را برجسته میکند. شاید بتوان گفت، جین آستین برای ما ایرانیها، آن معنای خاص را ندارد، البته نمیشود کتمان کرد که آن شور و کششی که آمریکاییها (علیرغم انگلیسی بودن آستین) خصوصا به این آدم دارند، ما نداریم، اما من معتقدم که جذابیت این رمان فراتر از جین آستین خوان بودن مخاطب و کاملا مستقل است؛ هرچند در ایران هم جین آستن خوان کم نداریم؛ این را با نگاهی به میزان فروش رمانهایش، خصوصا مجموعه کامل رمانها با ترجمه رضا رضایی، نشر نی، به راحتی میتوان دریافت.
کارن جوی فاولر، 66 ساله اهل بلومینگتون ایندیاناست. تا به امروز هفت رمان و پنج مجموعه داستان منتشر کرده و برای داستانهای کوتاهش برنده جایزههای مهمی مانند شرلی جکسون و نبیولا و جایزه جهانی داستان فانتزی شده است. او در داستانهایش خیلی از متلها و قصههای قدیمی کودکان بهره میگیرد و تا حد زیادی آنها را به چالش میکشد. وی شدیدا منتقد سیاستهای آمریکاست و در سیاست صاحبنظر است، چراکه ابتدا در دانشگاه علوم سیاسی خوانده و بعدها در دانشگاه دیویس دوره نویسندگی خلاق گذرانده است. پدرش استاد دانشگاه و محقق علوم زیستی و روانشناسی بوده و اولین شکهای فلسفی کارن کوچک در آزمایشگاه پدرش جرقه خورده است. فاولر نویسندهای جدی و تمام وقت است و نویسندگی برایش شغل دوم یا سرگرمی نیست.
برنامه شما برای آینده چیست و آیا بهغیر از این کتاب، اثری در دست انتشار دارید؟
فکر میکنم همه داستان کوتاههای فاولر را خواندهام، چندتایی را هم ترجمه کردهام و قصد دارم در آینده گزیدهای از داستانهای او را منتشر کنم، چراکه تقریبا همه داستانهای کوتاه فاولر عجیباند و تم ماورائی دارند -گاهی کاملا آشکار و گاه پنهان- در عینحال چنان با چیره دستی نوشته شدهاند که باورپذیر و ملموسند.
اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید.
خوشحالم که در کشورم خبرگزاریای به نام کتاب فعالیت میکند و تریبون اهل قلم است. این خبرگزاری تازههای نشر را به دقت دنبال میکند و یکی از بهترین رسانههای موجود در حوزه اطلاعكسانی کتاب است. برای این خبرگزاری و مخاطبانش آرزوی موفقیت میکنم.
نظر شما