شصت و هشتمین دوره ماهنامه «گزارش موسیقی» با نگاهی به سیستم آموزش و فلسفه در تالیف کتاب «هارمونی جامع کاربردی» روانه بازار نشر شد.
سرمقاله این شماره از ماهنامه «گزارش موسیقی» با عنوان «تسخیر دلها با اعجاز موسیقی» را سروش ریاضی نوشته است. «خون پاش و نغمه ریز» نیز نام بخش یادمان این شماره برای درگذشت محمد ابراهیم شریف زاده به قلم محمد حبیبی است.
گفتوگو با کامبیز روشنروان اثر مشترک مهران پورمندان و علی عظیمینژادان «پرونده» این شماره را دربر میگیرد و مسافر تجربهای دوگانه که به تحلیل موسیقی فیلم مسافر کیارستمی به آهنگسازی روشنروان میپردازد نوشته مهران پورمندان نیز در ادامه آمده است.
«مروری بر آثار و آرا زویا زاکاریان، ترانه سرای مشهور ایرانی» به بهانه انتشار کتابش، «نقد و بررسی روایت آوازی استاد محمود کریمی در میزگرد کارشناسی با حضور جمال الدین منبری، علی شیرازی، سعید مجیدی»،«مروری بر زندگی و آثار کیخسرو شاپورجی سورابجی»، «روانشناسی موسیقی، مبحث روانشناختی برای موسیقیدانان»، «تاریخی به نام طرز تنبور (سیر مقامات تنبور)» و «یادمان لئونارد کوهِن؛ شاعر موسیقی پیشه» دیگر بخشهای این شماره از ماهنامه گزارش موسیقی است.
در صفحه 34 این شماره از «گزارش موسیقی» در بخشی با عنوان نگاهی به سیستمِ آموزش و فلسفه تالیف کتابِ «هارمونی جامع کاربردی» نوشته حمید مرادیان آمده است: «تحصیل و تعلیمِ علومِ پایه آهنگسازی - به مفهومِ غربیاش- برای ما که به نوعی واردکننده این علوم هستیم همیشه با چالشهای جدی همراه بوده است. گزینش منبع صحیح، ترجمه دقیق و انتقال صحیح مطلب هربار بهگونهای مسئله بوده است. در زمینه این علوم چنانچه بخواهیم تنها به منابع ترجمه شده به فارسی بسنده کنیم، دسترسی، آنقدر محدود و انگشتشمار است که حق انتخاب چندانی نخواهیم داشت؛ بماند که کارآمد بودن و شیوایی ترجمه خود مبحث جدیِ دیگری است.
حال با نظر به نکاتِ گفته شده میتوان درک نمود که اهمیتِ تالیفِ کتابهای مرتبط با علوم پایه آهنگسازی توسط موسیقیدانهای ایرانی تا چه اندازه است.
نوشتن اینگونه کتبِ مرجع، تنها با دانش وسیع و کافی و نیز تجربهی عملی در کاربردِ دانستهها میسر نخواهد بود، بلکه داشتن تجربه تدریس، دانستنِ متدِ آموزش و آشنایی با روحیاتِ جامعه هدف از ملزوماتِ آن است.
اگر بخواهیم به جایگاه و محتوای کتاب «هارمونیِ جامعِ کاربردی» نوشته کامبیز روشنروان بپردازم و چراییِ تالیفِ چنین آثاری را واکاوی کنم، در قدمِ اول این سوال مطرح است که با وجود کتاب های مختلف و ارزشمندی که در زمینهی این علوم در جوامع غربی وجود دارند -که مبدع و گسترش دهندهی علم آهنگسازی به مفهوم امروزیناش بودهاند- چرا در شرق کسی باید زحمت نوشتن فیالمثل رساله هارمونیِ غربی را به خود بدهد؟
آیا منابع کامل و ارزشی به میزان کافی وجود ندارند؟ آیا در قلمروِ این تعدد منابع که اغلب محکِ زمان نیز خوردهاند هنوز خلایی برای پر کردن وجود دارد؟ آیا تولید منبع اصولا در کشورهای مبدا ارزشیتر نخواهد بود؟
در نظر نگارنده جواب هرچه باشد تفاوتی نخواهد کرد مادامی که آگاه باشیم همیشه ارزشی بودن به مفهوم نو بودن نیست و یا اصولا نو بودن به مفهومِ خلقِ مفهومی که پیشتر نبوده نیست! گاهی ارزشی بودن به مفهومِ خلقِ روشی نو در انجام امور کهنه است.
اغلب به این نکته اذعان داریم که مبحثِ ترجمه خود مسئلهای مشکلزا است. در اینجا بدون آنکه بخواهم ارزش و لزومِ ترجمهی کتاب های منبع را زیر سوال ببرم فقط قصد دارم توجه را به این نکته برانگیزم که درک یک اثر ترجمه شده -حدالاقل در مقایسه با زبان اصلی- گاهی تا چه اندازه میتواند برای خواننده گنگ و مشکل باشد.
از ترجمه که بگذریم به مطلب مهمتری خواهیم رسید و آن این که امر آموزش بخصوص در مقولهی هنر تا چه حد به تربیت فرهنگی جامعه وابسته است و در نهایت این پرسش که آیا روشهای آموزشی در مقولاتِ هنری آیا نیازمندِ بومی شدن خواهند بود؟
بومی کردن آموزش به مفهومِ ایجاد روشِ مناسبی، متناسب با روحیات جامعه هدف برای آموزش علومی است که هیچ پیشینهی مدونی در آن جامعه ندارند.»
شماره 86 گزارش موسیقی در 68 صفحه به بهای 10 هزار تومان در نمایندگیهای فروش اپلیکیشن طاقچه و کتابراه قابل تهیه است.
نظر شما