موسیقی سازی ایران؛ فرصتها و تهدیدها / 2
ساکت: احساس نیاز به غنیتر شدن ادبیات موسیقی مرا به نوشتن واداشت / ارزیابی ساکت از وضعیت کتابهای حوزه موسیقی
کیوان ساکت، نوازنده و آهنگساز نامآشنا، انگیزه اصلی خود را از روی آوردن به عرصه نوشتن در حوزه موسیقی، ضعیف ارزیابی کردن کتابهای حوزه آموزش موسیقی و همچنین نیازی میداند که او در زمینه ضرورت تقویت ادبیات موسیقایی احساس کردهاست.
کتابهای موسیقی را که در ایران نوشته شده، از نظر کیفیت و کمیت چگونه ارزیابی میکنید؟
کتابهای تألیف شده در زمینه موسیقی در ایران، به سه دسته تقسیم میشوند؛ بخشی از این کتابها مربوط به آهنگهای موردعلاقه مردم بوده است، گروه دیگرِ کتابهای موسیقی مربوط به آثاری است که با هدف افزایش مهارت و در اصطلاح تکنیک نوشته شده و بخش دیگر آثار مکتوب، مربوط به کتابهای آموزشی است. ناگفته نماند که در زمینه آموزشی در ایران تاکنون کتابهای زیادی نوشته نشده است. یکی از این کتابها، کتاب آموزشی هنرستان موسیقی به قلم روحالله خالقی است. این کتاب اشکالات فراوانی دارد که تجزیه و تحلیل آنها به زمان زیادی نیاز دارد. کتاب دیگر، اثر آقای ذوالفنون است که جزو اولین کتابها است. عجله، سادهانگاری و گذشتن از بسیاری تکنیکها نقاط ضعفی است که در این کتاب دیده میشود. استاد علیزاده هم چند جلد کتاب حاوی آثارشان به همراه چند تمرین منتشر کردهاند و پس از آن کتابهای من منتشر شده است. با این توضیح کتابهای منتشر شده در زمینه موسیقی ایرانی زیاد نیست. من بسیاری از این کتابها را خواندهام و بعضی از آنها را در ابتدا درس میدادم. پس از آن با این توضیح که احساس کردم ادبیات موسیقایی ما باید غنیتر از این بشود، اقدام به نگارش چند جلد کتاب در زمینه آموزشی کردم.
اگر در کتابی که در زمینه آموزشی منتشر میکنید، پس از انتشار ایرادی ببینید، چه میکنید؟ همانطور که میدانید تعدادی از کتابها در زمینه موسیقی با وجود غلطهای مختلف بارها و بارها بدون ویرایش تجدیدچاپ میشوند...
من براساس واکنشهای معلمان موسیقی در سراسر ایران و با توجه به نظرات شاگردان مختلف تاکنون بارها و بارها این کتابها را ویرایش کردهام. از سوی دیگر در تألیف آثار آموزشی همیشه سعی کردهام سه نکته را درنظر بگیرم. براین اساس، تلاش کردهام از نظر کیفیتِ مطالب در زمینه اجرایی، افزایش مهارتِ نوازندگی و آشناییِ هرچه سریعتر هنرجویان با مفاهیم موسیقی ایرانی کتاب مناسب و ارزشمندی را ارائه کنم.
با نگاهی گذرا به آثار مکتوب در زمینه موسیقی خواهید دید که برخی کتابها براساس نامشان ادعا دارند، بدون حضور استاد میتوان در مدت کوتاهی نوازندگی یک ساز را فراگرفت. آیا چنین اتفاقی میتواند محقق شود؟
نه، اصلا چنین چیزی محال است و مدعیان دورغ میگویند. در هر صنف و صنعتی انسانهای سودجو و فرصتطلب حضور دارند که از بیسوادی و صداقت مردم سوءاستفاده میکنند و برای مدت کوتاهی سودی مقطعی میبرند. در زمینه پزشکی هم کتابهایی با نامهایی عجیب و غریب مانند خواص داروها، چگونه جوان بمانیم و چگونه مریض نشویم، وجود دارد که بهنظر نمیرسد کاربردی باشد. متأسفانه این مسائل در همهجا وجود دارد. از نظر من وزارت ارشاد باید جلوی چاپ این کتابها را بگیرد. با همه این توضیحات، بهنظر من موسیقی مشغول به انجام کار خودش است. من مطمئنم که به کمک استادان توانمندی که در زمینه موسیقی کتاب نوشتهاند و با یاری معلمین و مدرسین جوان که با شور و حرارت زیاد برای انتقال مفاهیم به نسل بعد تلاش میکنند، آینده درخشانی در انتظار هنر موسیقی این سرزمین خواهد بود.
«گزیده ردیف کاربردی موسیقی ملی ایران» به قلم شما، قرار بود به نمایشگاه بیست و نهم در شهر آفتاب برسد، اما این اتفاق نیفتاد. بعد از آن هم خبری از انتشار این کتاب نبود تا اینکه ظاهرا چند روز پیش برای انتشار راهی لیتوگرافی شد...
دو دلیل بسیار مهم در تأخیر این کتاب وجود داشت. خط جلد این کتاب را استاد امیرخانی نگاشتهاند. ما نمیتوانستم برای اتمام کار به ایشان اصرار کنیم، چون هرگاه حال نوشتن پیش بیاید خط باید نوشته شود. از طرف دیگر من نظر چهار استاد موسیقی ایران یعنی استاد فخرالدینی، استاد روشنروان، استاد فرهنگ شریف و استاد محمد سریر درباره کتاب را میخواستم که با تفاوتهای زمانی بهدستمان رسید. طرح جلد این کتاب بسیار نفیس است و به شکلی زیبا منتشر خواهد شد. فکر میکنم همین کتاب در تدریس ردیف در موسیقی ایرانی نقطه عطفی باشد. این کتابها که براساس شیوه مکتوب است، راه خودش را پیدا خواهد کرد. البته بهنظر بسیاری از استادان به نام همچون استاد هوشنگ ظریف نتنویسی یکی از مهمترین قسمتهای آموزشی محسوب میشد.
بهنظر شما ضرورت آموزش موسیقی با استفاده از کتاب در دوره حاضر چیست؟
برای پاسخ به این سؤال بگذارید مثالی مطرح کنم. اگر الفبای نوشتاری وجود نداشت، میلیونها بیت شعر زیبا که ادبیات پارسی به آنها مینازد و بر تارک ادبیات جهان میدرخشد، تا امروز به این کمال باقی نمیماند؛ بسیاری از آنها از بین میرفت و آنچه به نسلهای بعد منتقل میشد از خطا و اشتباه خالی نبود. بنابراین نت بهعنوان یک ابزار نوشتاری برای ثبت، نگاهداشتن و انتقال مطالب موسیقایی به نسلهای بعدی اهمیتی همچون خط و الفبا دارد. کسی که این ابزار را انکار میکند، نمیداند که نبودن نت تاکنون چه لطمههایی به موسیقی ایرانزمین زده است. چه بسیار آهنگهای زیبایی که از سرپنجه نوازندگان قابل، خارج شده است، اما چون استادان و نوازندگان گذشته، ادبیات نوشتاری موسیقی را نمیدانستند، این آثار باقی نماندهاند. در حالیکه با نگاهی اجمالی به موسیقی غربی درخواهید یافت که آثار بسیار قدیمی از چندصد سال پیش در این موسیقی به واسطه ثبت و ضبط با نت، بدون ذرهای خدشه از گذشته تا امروز باقی ماندهاند. بر این اساس از یکسو، نسلهای امروز و آینده این امکان را دارند تا از آن آثار استفاده کنند و از سوی دیگر به دلیل جمعآوری آثار موسیقایی زمینه پیشرفت موسیقی در سطح جهان فراهم شده و از همین رهگذر روزبهروز بر کیفیت آثار موسیقی کلاسیک افزوده میشود.
با این توضیح کارکرد نت در موسیقی چیست؟
بهنظر من، نت وسیلهای برای جلوگیری از فراموشی است. با این توضیح اگر نت وجود نداشته باشد، روند آموزش طولانی میشود و هرقدر حافظه هنرجو قوی باشد بخش زیادی از آموختهها و ظرایفی که استاد به شاگرد میآموزد در فاصله این جلسه تا جلسه بعدی فراموش خواهد شد. البته هیچکس در هیچ جای دنیا نمیتواند ادعا کند که دانستن نت برای بیان تمام احساس آهنگساز کفایت میکند. کسی که نتها را میآموزد، باید احساس را از استادان فرا بگیرد، چراکه نت وسیلهای است تا احساس فراگرفته از استادان را که با تکرار و تمرین در ذهن ثبت میشود، در روان هنرجو کدگذاری میکند تا در گذر زمان از یاد نرود و هنرمند حتی پس از سالها بتواند با رجوع به آن، درسهای فراگرفته از استاد را بازیابی کند. انتقال درست مطالب موسیقی از نسلی به نسل دیگر و امکان مطالعه و کنکاش از طریق نت امکانپذیر میشود. البته در هیچ نوع موسیقی در سراسر دنیا نت نمیتواند بهتنهایی وسیلهای برای انعکاس تمامی شور و احساس آهنگساز باشد. باور به اینکه نت بهتنهایی میتواند در اجرای یک اثر موسیقایی کافی باشد، درست مثل این میماند که بگوییم هر کس خواندن و نوشتن را در هر سطحی بداند، میتواند از روی ابیات شاعران کهن پارسی همچون حافظ و سعدی درست بخواند و معنای کامل آن ابیات را دریابد، در صورتیکه اینگونه نیست.
بهنظر شما چرا برخی از استادان قدیم و حتی امروزی با آموزش موسیقی از طریق مکتوب مشکل دارند؟
به هر حال آدمهای مختلف سلایق و علائق مختلفی دارند. با این توضیح، بهنظر میرسد که مخالفت با آموزش و فراگیری و اجرای موسیقی بهصورت مکتوب در دورههای مختلف دلایل مختلفی داشته است. در آغاز ورود نت به ایران، کسانی که سالها در عرصه موسیقی مطرح بودند و مردم از آنها با نام استادان موسیقی یاد میکردند، از این شیوه آگاهی نداشتند و در اصطلاح نتنویسی نمیدانستند. برای این بزرگان که اکثرشان هم سن و سال بالایی داشتند، اینکه بخواهند نتنویسی را فرابگیرند، چندان خوشایند نبود. بسیاری از ما که پدربزرگان یا مادربزرگان بیسواد داشته باشیم، احتمالا تجربه کردهایم که این عزیزان تمایل چندانی به آموختن در این سن و سال ندارند و از سوی دیگر آموزشپذیری در این سن و سال هم با سختیها و مشکلاتی روبهرو است. با این توضیح برای استادانی که در سطح جامعه اسم و رسمی داشتند، کسرشان بود که بخواهند از جوانترها نتنویسی و نتخوانی بیاموزند آنهم با سختیهایی که آموزش در سن و سال بالا دارد.
آموزش براساس نت، فرایند یادگیری را کوتاهتر میکند، یعنی شما میتوانید یک قطعه خیلی سخت را با تمام علامتگذاریها به شاگرد درس بدهید، در صورتیکه اگر نت نباشد شاگرد نمیتواند چند صفحه را یاد بگیرد. با این توضیح چارهای بهجز طولانیتر کردن دوره آموزشی باقی نمیماند. چون برخی از استادان از طریق آموزش موسیقی ارتزاق میکردند از روشی که بخواهد تعداد و طول جلسات آموزشی را کاهش دهد، استقبال نمیکردند، در صورتیکه با بهرهگیری از نت میتوان یک قطعه پیچیده را به شاگرد آموزش داد و جلسات بعدی را صرف بیان بهتر، موزیکالیته و افزایش مهارت در آن قطعه کرد. شکل دیگری از این مطلب را استاد فقید محمدرضا لطفی در کتاب ردیف عبدالله دوامی نوشته است. برای نوشتن آن کتاب، دستگاه شور با صدای عبدالله دوامی و تار محمدرضا لطفی اجرا شده است. در مقدمهای که استاد لطفی نگاشته، بخشی به زندگی عبدالله خان دوامی مربوط است. در این بخش از قول عبدالله دوامی نوشتهاند که در گذشته چون کلاسها ممر درآمد استادان موسیقی بود، با هدف افزایش طول کلاسها هر استاد بر تعداد گوشهها میافزود. در مورد نت هم ماجرا همینگونه است. شاید کسانی که دستشان خالی است و نگران کوتاه شدن طول کلاسها هستند، نتنویسی اتفاق خوبی نیست.
آیا امکان افزایش علائم و نشانهها براساس نیاز در نتنویسی وجود دارد؟
بله. اصولا نت از ابتدا به شکل امروزی نبوده است. درست همچون دستور زبان که درگذر زمان و مطابق نیازهای روز ممکن است تغییر کند. با این توضیح استادان موسیقی، براساس نیازها و قابلیتهای سازهای مختلف علائم و نشانههایی را به آن افزودهاند. افزودن نشانهها و علائم سازهای مختلف تا امروز هم انجام شده، اما هنوز خیلی جای کار دارد. همانطور که میدانید در تار، سهتار و سنتور تکنیکهایی همچون «دراب» وجود دارد که در نی نیست. بنابراین نت باید برای هر سازی نوشته شود. این را هم نباید فراموش کرد که موسیقی غرب در زمینه نتاسیون، ساز سازی، هارمونی و علم موسیقی نزدیک به هزار سال سابقه تحقیق، کنکاش و مطالعه دارد، در حالیکه این جریان در موسیقی ایرانی عمری کمتر از یک قرن دارد.
در این میان، برخی ممکن است بگویند مگر ما در تاریخ موسیقیمان کسانی همچون عبدالقادر مراغهای، فارابی، صفیالدین ارموی و ابنسینا را نداریم؟
در پاسخ باید گفت این بزرگان دوره زمانی حدود هزار تا پانصد سال قبل را دربر میگیرند. از طرفی فواصل موسیقایی امروز در قیاس با آن زمان بسیار تغییر کرده و از سوی دیگر شاید نوشتههای این بزرگان بهطور عملی دیگر بهکار موسیقی امروز نیاید. با این توضیح زمانی که بزرگان و عالمان موسیقی ما تئوری موسیقی را رها کردند یا اینکه رها شد، غربیها آن را آغاز کردند، اما امروزه در این زمینه از ما جلوتر افتادهاند و پیشرفتهتر هستند. به گمان من استادان ما هم در این زمینه فعالیتهای خوبی انجام دادهاند، اما برای رسیدن به سطح قابلقبول به زمان بیشتری نیاز داریم.
نظر شما