نشست نقد و بررسی مجموعه کتابهای «برترین فیلمنامههای سینمای جهان»
راستین: فیلمنامه باید دردی دوا کند/ مقانلو: سینمای ما برخی از اصول فیلمنامهنویسی استاندارد را ندارد
شادمهر راستین در نشست نقد و بررسی مجموعه کتابهای «برترین فیلمنامههای سینمای جهان» عنوان کرد که من معتقدم فیلمنامه باید از من دردی دوا کند. نمیتوانم فیلمنامه را بدون اینکه به دردم بخورد، در کنار دیگر آثار ادبی در قفسه کتابخانه قرار دهم و آن را مثل دیگر کتابها بخوانم. شیوا مقانلو نیز در این نشست گفت: از نظر من، سینمای ما هنوز برخی از اصول فیلمنامهنویسی استاندارد را ندارد.
شیوا مقانلو، نویسنده و فیلمنامهنویس که دبیر و ویراستار مجموعه «برترین فیلمنامههای سینمای جهان» در نشر «سفید سار» است، در این نشست اظهار کرد: از نظر من، سینمای ما هنوز برخی از اصول فیلمنامهنویسی استاندارد را ندارد. شاید چنین نظری برآمده از نگاه معلموار من باشد، اما من فکر میکنم تا زمانی که نتوانیم یک کات زدن معمولی را بهدرستی انجام دهیم، نمیتوانیم یک فیلم کامل را با دارا بودن استانداردهای جهانی بسازیم.
وی درباره هدف نشر «سفید سار» از انتشار مجموعه «برترین فیلمنامههای سینمای جهان» گفت: ما تلاش میکنیم تا براساس ویژگیهای منحصربهفرد هر اثری آن را در این مجموعه قرار دهیم. البته همانطور که میدانید در بازار کتاب، فیلمنامه به لحاظ اقتصادی وضع چندان بهسامانی ندارد، بنابراین جذابیت آثار هم یکی از مشخصههایی بود که ما برای انتشار فیلمنامهها از آن استفاده کردیم. در مجموع ما تلاش کردیم کاری را ارائه دهیم که مخاطب عام و مخاطب خاص بتواند استفاده خودش را از آن ببرد. امیدوارم لااقل تعدادی از دوستان فیلمساز این مجموعه را مطالعه کنند.
نگاه جدی به فعالیتهای حوزه فرهنگ
رامتین شهبازی، منتقد و مدرس فیلم نیز در این نشست بیان کرد: وقتی به حوزه فرهنگ در کشور خودمان نگاه میکنیم، درخواهیم یافت که انگار به فعالیتها نگاه تفننی میشود. اگر کسی فیلمی میسازد، نمایشنامهای مینویسد، موسیقی ارائه میدهد یا تدریس میکند، بهطور جدی به او نگاه نمیشود و این تلقی وجود دارد که چنین کارهایی تفننی است، اما باید گفت که ما به کاری که در حوزه فرهنگ انجام میدهیم نگاهی جدی داریم و آن را ادامه خواهیم داد.
وی درباره انتشار فیلمنامه در قالب کتاب، افزود: ما سالهای سال است که در مجله فیلمنگار هر شماره یک فیلمنامه را منتشر میکنیم. چون این نشریه وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، نمیتوانیم فیلمنامههایی که با سیاستهای کشور ما سازگار نیست در آن منتشر کنیم. از سوی دیگر فیلمنامههایی هم که با فضای سینمای ما سازگاری چندانی ندارد، در این ماهنامه منتشر نمیشود. به دلیل وجود همین نگاه ما مجبوریم که سالانه پنح یا ۶ فیلمنامه را بعد از ترجمه کامل کنار بگذاریم. امیدوارم کتابهایی که بنا به محدودیتها در ماهنامه فیلمنگار کنار گذاشته میشود، در مجموعه «برترین فیلمنامههای سینمای جهان» منتشر شود.
شهبازی با بیان اهمیت چاپ کتابهای که موضوع آنها فیلمنامه است، گفت: چاپ فیلمنامههای مختلف اهمیت زیادی برای سینما و دانشجویانش دارد. البته برخی از فیلمنامهها که تاکنون در کشور ما منتشر شده، فقط کارکرد کارگاهی دارد و به لحاظ آکادمیک چندان قابلاتکا نیست. از سوی دیگر پایاننامهها و مقالاتی که در این حوزه ارائه میشود، حرف جدید چندانی برای سینما ندارد. دانشجویان ما بیشتر به مواردی همچون شخصیتپردازی و میزانسن تاکید دارند و کمتر به درونمایه و موارد آموزشی میپردازند.
وی ادامه داد: اهمیت پرداخت به فیلمنامه از نظر من در بحثهای میانرشتهای زیاد است، چراکه قرار است یک پیام از زبانی به نام واژگان به زبانی به نام تصویر برود. باید این جذابیت در کار بررسی شود که یک واژه چگونه میخواهد در دهان یک بازیگر بچرخد یا اینکه کارگردان براساس میزانسن آن پیام را چگونه انتقال دهد؟ امیدوارم از این کتابها استفادههای خوبی شود.
اهمیت نقش ویراستار در مجموعه «برترین فیلمنامههای سینمای جهان»
شادمهر راستین، فیلمنامهنویس و مدرس دانشگاه، بهعنوان دیگر سخنران این نشست تخصصی اظهار کرد: اولینبار که کتابهای مجموعه «برترین فیلمنامههای سینمای جهان» را خواندم در کانون نویسندگان بودم. در این کتابها اهمیت ویراستار به اندازه مترجم کتاب است.
وی افزود: قبل از انقلاب مجموعهای از فیلمنامه ترجمه شد که با توجه به محدودیتهای موجود در نمایش برخی از فیلمها ما در ابتدا فیلمنامه را خواندیم و بعدها فیلم را دیدیم. بعدها بود که متوجه شدم این فیلمنامهها پس از ساخت تهیه شده است. در سالهای بعد دریافتم فیلمهایی که معمولا به لحاظ اقتصادی مورد استقبال قرار گرفته و فیلمنامهاش هم در موفقیت فیلم نامزد شده است، با هدف موفقیت بیشتر اقتصادی منتشر میشود.
راستین با اشاره به اینکه فیلمنامه قبل از ساخت فیلم یک اثر ناقص است، اظهار کرد: من جزو افرادی هستم که معتقدم فیلمنامه باید از من دردی دوا کند. من نمیتوانم فیلمنامه را بدون اینکه به دردم بخورد، در کنار دیگر آثار ادبی در قفسه کتابخانه قرار دهم و آنرا مثل دیگر کتابها بخوانم.
نظر شما