دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۲
بررسی «بوی درختان کاج» در فرهنگسرای ملل

رمان «بوی درختان کاج» نوشته آزیتا خیری در فرهنگسرای ملل نقد و بررسی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) رمان «بوی درختان کاج» با اجرای ماندانا زندی، نویسنده رمان دفاع مقدسی «خانه خورشید» از سوی کانون داستان امروز فرهنگسرای ملل برگزار می‌شود.
 
در این نشست که برخی از علاقه‌مندان ادبیات و داستان و نیز نویسندگان حضور دارند، علی‌الله سلیمی درباره زوایای مختلف رمان صحبت می‌کند.

رمان ایرانی «بوی درختان کاج» را آزیتا خیری در ٩٣٦ صفحه نوشته و نشر آرینا آن را در سال جاری منتشر کرده است.

در بخشی از این رمان آمده است: «یحیی دوباره سرمشق داد:ی!

و بعد بلندتر از او، اما با آوایی حزین دوباره گفت: ی مثل یارب!

شانه فاخره آرام لرزید. پریچهر در حال کوک زدن با دقت نگاهش کرد. سر او اما همچنان پایین بود.مکث داشت. اما کمی بعد با انگشت‌هایی که به وضوح می‌لرزید نوشت:ی!

یحیی در سکوت نگاهش می‌کرد. منتظر ادامه سرمشق فاخره بود. تعلل او را که دید آرام‌تر پرسید: ی مثل چی فاخره؟

اشک او روی صفحه سپید کاغذ چکید. با صدایی لرزان و پر از بغض لب زد: ی مثل....مثل یحیی!

این را گفت و بدون اینکه سرش را بلند کند با عجله از روی فرش بلند شد و با شانه‌هایی که به شدت می‌لرزید از زاویه بیرون رفت. پریچهر بهت زده از روی رف بلند شد. یحیی ساکت و مغموم به جای خالی او خیره مانده بود. اما کمی بعد نفس بلندی کشید و کاغذ را تا زد. از پشت میز پایه کوتاهش بلند شد و با قدم‌هایی آرام به سوی گوشواره مشترکش با یاسر رفت.

پریچهر به جای خالی شان خیره مانده بود. هر دو گرفتار دردی مشترک بودند.دردی که مشقش هم سخت بود! از عین تا یاء! از عشقی که به یحیی می‌رسید و البته فاخره. اما هر دو مهر سکوت بر لب‌هایشان زده بودند. دلیلش هم معلوم بود. یحیی پسر ارشد میرزا اسماعیل خان طبیب بود و فاخره تنها دختر یک دلاک قدیمی گرمابه! در نگاه آدم‌هایی مثل مروارید و شاباجی، این دو کنار هم نمی‌گنجیدند!»

نشست نقد و بررسی این کتاب ساعت ١٦ تا ١٨ روز شنبه یازدهم دی‌ماه در فرهنگسرای ملل واقع در بوستان قیطریه برگزار می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها