جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۰
پخش سرود «ای ایران» از رادیو و تلویزیون حکایت از پیروزی ملت داشت

پیروزی انقلاب اسلامی از آن رویدادهایی است که برای نسل امروز و آینده از لابه لای سطور خاطرات مبارزان آن قابل درک خواهد بود. به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی خاطرات زنده‌یاد آیت‌الله علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی را مرور کردیم تا یادی از رشادت‌ها و لحظات پرهیجان 22 بهمن 57 شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،‌ دوران مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی سرشار از ناگفته‌هایی است که بیان آنها می‌تواند برای تدوین تاریخ انقلاب راهگشا باشد و هم نسل آینده را با فراز و فرود مبارزات و رویدادهایی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد، آشنا کند. ضمن اینکه خاطرات چهره‌های تاثیرگذار می‌تواند برخی واقعیات مغفول مانده را روشن و از تحریف تاریخ جلوگیری کند. خاطرات زنده‌یاد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از چنین ویژگی برخوردار است و مطالبی را بیان می‌کند که به لحاظ نزدیکی به رویدادها و واقعیات قابل تامل است. به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی دو کتاب «کتاب انقلاب و پیروزی» و «در آینه» را ورق زدیم و از میان این دو اثر برخی رویدادها را انتخاب کردیم تا یادی شود از رشادت‌های آنانی که پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زدند.

بخشی از زندگی برخی از مبارزان انقلاب در زندان‌ها گذشت، روزهای تلخی که در خودسازی سیاسیون آینده نقش بسیاری داشت. هاشمی‌رفسنجانی درباره خاطراتی از زندان‌های شاهنشاهی می‌گوید: «زندگی ما، زندگی همراه با مبارزه و ترس و خطر برای ما یک چیز توجیه شده بود و آن اینکه دنیا در مقابل سعادت اخروی و رضایت خداوند چیز بی‌ارزشی است. به زندگی مادی خیلی بها نمی‌دادیم، به اینکه زندگی ما چگونه می‌گذرد، توجه نمی‌کردیم، سلول‌های زندان‌هایی که ما می‌رفتیم خیلی بد بود، معمولا اتاق کوچکی بود. دوران بازجویی هم خیلی سخت بود. بازجوهای خشن و زورگو برای اینکه اطلاعات کم خودشان را جبران بکنند، فشار می‌آوردند و می‌خواستند به زور از ما اطلاعات بگیرند که مشکلات خودشان را حل بکنند. لذا روزهای اول زندان همیشه بر ما بد می‌گذشت.» (کتاب در آینه ص 106)

گذران زندگی در زندان و انتظار آزادی از فضایی که دیوار بود و دیوار برای مبارزان دشوار بود. با این حال نوع ارتباطی که میان زندانیان بوده، در روایت رئیس سابق تشخیص مصلحت خواندنی است: «به زندان‌ها که میرفتیم همیشه دیوار بود و آدم هم بیکار بود و روزهای اول هم کتاب نداشتیم. هر خطی که در زندان بود، یا می‌تراشیدند و یا می‌نوشتند و یا به هر شکل دیگر، همه اینها برای ما معنا داشت. با آنها خودمان را سرگرم می‌کردیم. ما هم چیزی برای بعد یادداشت می‌کردیم که آنها هم یک چیزی ببینند. این جزو مشغولیات زندان بود. مثلا در زندان یکی از تلاشای ما این بود که مُرس یاد بگیریم و یاد هم می‌گرفتیم. وقتی که طولانی میشد با دیوار سلول آن طرفمان هم با اثر انگشت کم کم یک چیزی می‌توانستیم بفهمانیم. آنها اسمشان را می‌گفتند. گاهی از این حرفها می‌زدیم. من در یکی از سلول‌ها شعری دیدم که نوشته بود: (هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند/ باز این آسمان غمزده غرق ستاره است) وقتی این شعر را دیدم کلی روحیه گرفتم. آن موقع معنایش برای ما این بود که مبارزین را از میدان بیرون می‌کنند اما دوباره فضا پر از مبارز می‌شود. (کتاب در آینه ص 106)

هاشمی‌رفسنجانی از جمله مبارزان و سیاسیونی بود که روایت‌های دست اولی از لحظات نفس گیر و پرهیجان و سرنوشت‌ساز ایام انقلاب داشت. به ویژه آن روزهایی که امام خمینی (ره) در مدرسه رفاه اقامت کرده بودند، نگرانی، اضطراب در خاطرات یاردیرین امام مشهود است. وی اما در توصیف آرامش بنیانگذار انقلاب اسلامی آورده است: «آن لحظات (21 و 22 بهمن) برای ما خیلی پرهیجان بود. اما امام یک حالت آرامش دارند و احساس خطر نمی‌کنند. مثلا در همان شب 22 بهمن ایشان در مدرسه علوی بودند، هیچ‌کس موافق نبود که امام در آن مدرسه بمانند. همه ما به امام گفتیم که انقلاب به شما مربوط است، این ساختمان با یک خمپاره به هم ریخته می‌شود. چرا شما اینجا می‌مانید. ایشان جواب محکمی دادند و گفتند همین جا می‌مانند. ما هم در نزدیکی های ساختمان به همراه شهید بهشتی، شهیدباهنر، شهیدمطهری ماندیم که مواظب امور باشیم، لحظات بسیار پراضطرابی بود. جنگی به آن صورت ندیده بودیم. ان شب از هر گوشه ای صدای تیر را می‌شنیدیم و خط عبور فشنگ‌ها را می‌دیدیم. خیلی نگران بودیم، صبح زود که ما دوباره خدمت امام رسیدیم، همان چهره خندان و امیدوار ایشان را دیدیم. حق با امام بود و در ایشان نگرانی ندیدیم. به قول احمدآقا آن شب امام خیلی خوب خوابیدند. در حالی که ما در آن لحظات خیلی کم می‌توانستیم بخوابیم.» (ص 116)

وصف تهران در روزی که همه چیز تغییر کرد و تبعیدشدگان و زندانیان دیروز سکان کشور را به دست گرفتند تا شعارهای استقلال، ازادی و جهموری اسلامی را عملی کنند. رئیس جمهور سابق درباره شرایط  روز پیروزی می‌نویسد: «در غروب 22 بهمن 57 فجر انقلاب اسلامی طلوع کرد. قطعا کمتر کسی از ما، این شب را آسوده خوابید؛ نه از بیم و هراس، بلکه از اندیشه آنچه روی داده است. زیرا علی رغم سال‌ها مبارزه و آن همه شهید و مجروح، باور سقوط رژیم پهلوی دشوار بود. نظام‌های شاهنشاهی، در ایران ریشه 2500 ساله داشتند و این گمان که روزی نظام دیگری در ایران مستقر شود، دور از ذهن بود. به هرحال با تصرف رادیو و تلویزیون و پخش سرود "ای ایران" و اعلان اینکه "این صدای انقلاب ملت ایران است"، تهران (که به صورت شهری جنگ‌زده درآمده بود) کمی آرام گرفت. اما صدای تیراندازی و دود ناشی از سوزاندن لاستیک ها، تا صبح فردا باقی بود.» (ص 194 کتاب انقلاب و پیروزی کارنامه و خاطرات سال‌های 1357و 58 هاشمی رفسنجانی)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها