کتاب «شورش خراسان و صولتالسلطنه» نوشته کاوه بیات از سوی انتشارات جهان کتاب وارد بازار نشر شد.
به غیر از پیوستهای مفصل کتاب، این اثر سه فصل کلی دارد. «هزارهها»، «شورش خراسان» و «سرنوشت صولتالسلطنه» عناوین کتاب را تشکیل میدهند.
در خراسان صولتالسلطنه هزاره توانست با تکیه بر سوابق تاریخی ایل هزاره و همچنین بهرهبرداری از زمینه مساعدی که جور و ستم نظام پهلوی برجای گذاشته بود، نهتنها عشایر شرق و شمال و غرب خراسان، بلکه بسیاری از دیگر اقشار مردم را نیز برانگیزد و برای مدت زمانی کوتاه در زمستان ۱۳۲۰ بر بخش گستردهای از خراسان حکمروایی کند. این شورش که با توجه به برخی جوانب آن چون اعلامیههای صولتالسلطنه در آن ایام از مواضع بالنسبه تندی برخوردار بود، از جمله بسیار وقایع و حوادث مهمی است که در مجموع کل تاریخ این دیار را تشکیل میدهند و جز از طریق بازیابی و شناخت تکتک آنها امیدی به درک و فهم تحولات تاریخ معاصر ایران نمیتوان داشت.
استاد بیات در مقدمه کتاب آورده است: «در این بررسی پس از اشاره مختصری به گذشته ایل هزاره و نقش آنها در تاریخ معاصر خراسان، نخست شورش زمستان ۱۳۲۰ و نحوه شروع، گسترش و بالاخره خاتمه یافتنش مورد توجه قرار گرفته، سپس بخشی نیز به پایان کار صولتالسلطنه اختصاص یافته است. در میان رشته شورشهایی که پس از شهریور ۲۰ دامنگیر ایران شد، ماجرای صولتالسلطنه را میتوان در مقایسه با تحولات مشابه در آذربایجان و کردستان و فارس، ماجرای نسبتا محدودی محسوب داشت. زیرا این حرکت مدت زمان کوتاهی بیش ادامه نداشت و اسناد نسبتا قابل توجهی از آن برجای مانده است...»
محمدرضاخان شجاعالملک، صولتالسلطنه هزاره، در تهران، در مشهد، سقوط تربت جام، تحولات مشهد، کردهای خراسان، اعزام قوای نظامی از تهران، تربت حیدریه، جنگ سنگ بست، اعاده اقتدار دولت در جنوب شرقی خراسان، اعاده اقتدار دولت در شمال غربی خراسان، در کلات نادری، منصور و تقاضای تعقیب صولتالسلطنه، صولتالسلطنه و تقاضای رسیدگی به خواستههایش و مرگ صولتالسلطنه، بخشهای مختلف فصلهای سهگانه این کتاب را تشکیل میدهند.
پیش از شروع فصلهای اصلی کتاب، این عبارات از رضاقلی هدایت از «ملحقات تاریخ روضهالصفای ناصری» نوشته شده است: «مملکت خراسان فیالمثل به مثابه دریایی است طوفان زا که در هر کنارش زوارق وجود گروهی درشکند یا بحری مواج که چون به تموج درآید موجی فرو نشسته موج دیگری برخیزد، چه محل و مکان طوایفمختلفه است که هریک به سرافرازی و گردنکشی خو کردهاند.»
در قسمتی از این کتاب میخوانیم: «تمام افراد پاسگاههای امنیه در اطراف شهر به تربتحیدریه احضار شده و در مرکز امنیه که خارج از شهر بود متمرکز شده بودند. آنها دستور داشتند که فقط از مقر خود دفاع کنند. با آنکه در خلال این مدت از مرکز تقاضای اعزام قوای تقویتی شده بود، اقدامی در این زمینه به عمل نیامد و بالاخره در شبانگاه ۱۳ بهمن عشایر شورشی از چهار طرف بر پایگاه امنیه هجوم آوردند و زد و خورد شدیدی صورت گرفت. در این میان عدهای از امنیههای محصور که خوافی بودند نیز به فرماندهی استوار نوری با اسلحه خود، مرکز امنیه را ترک گفته، به شورشیها پیوستند. عصر روز بعد (۱۴ بهمن) حدود ۳۰ امنیه برجای مانده به اتفاق فرمانده گروهان تسلیم شدند. سپس شهربانی تربتحیدریه نیز خلعسلاح شد و پروندهها را آتش زدند. بر اثر وساطت ایزدپناه، فرمانده گروهان امنیه آزاد شد و شورشیان همان روز شهر را ترک گفتند.»
«شورش خراسان و صولتالسلطنه» نوشته کاوه بیات در ۱۷۶ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شده است.
نظر شما