در آیین نقد و بررسی کتاب «هنر بهمثابه کار جمعی» مطرح شد؛
مهمترین بخش «هنر به مثابه کار جمعی» گفتمانهای هنری است
سجاد باغبان در نقد و بررسی «هنر بهمثابه کار جمعی»، گفت: ابتدا فکر میکردم برآمده از یک جامعهشناسی تاریخی است. مهمترین بخش این کتاب بهزعم من همان بخشی است که درباره گفتمانهای هنری بحث میکند. میشود حدس زد شاید این موضوع اولویت هشتم یا نهم نگارنده در تألیف بوده است اما به نظر من مهمترین بخش این کتاب محسوب میشود و تز جدیدی را ارائه میدهد.
در این نشست که از ساعت ۱۶ آغاز شد، بهنام کامرانی، سجاد باغبان، محمدرضا مریدی، علی بوذری و علاقهمند به هنر و آثار مکتوب این حوزه حضور داشتند.
دکتر محمدرضا مریدی در بخشی از این نشست با بیان اینکه اصطلاح جامعه هنری یک اصطلاح ژورنالیستی است، گفت: موضوع و مسئله من در این کتاب این بود که وقتی سخن از جامعه هنری به میان میآید، این جامعه چه ابعادی دارد و چه افرادی را دربرمیگیرد. من سعی کردم در کتاب «هنر بهمثابه کار جمعی» رویکردی را برای توضیح جامعه هنری در پیش بگیرم.
وی افزود: در رویکردِ نهادگراییِ مطالعاتِ جامعهشناسیِ هنر، میتوانیم واژههای معادلی را برای جامعه هنر بیابیم. مثلاً دنیای هنری هوارد بکر، میدان هنری پیر بوردیو یا سیستم هنری که به طور عام از آن صحبت میشود، میتوانند معادل عبارت جامعه هنری باشند اما هیچیک از اینها توضیحدهنده شرایط این جامعه در ایران نبود بنابراین نه میشود از مفهوم میدان هنری و نه میتوان از مفهوم دنیای هنر نام برد، به همین دلیل سعی کردم الگوی نظری دیگری را دنبال کنم تا بتوانم شرایط ایران را بهتر توضیح دهم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: به نظر من سبک هنری محصول پاتوقها و انجمنهای هنری است البته شاید این نظر اختلاف انگیز شود چون آنچه در بین هنرمندان رایج است لااقل امروزه مسئله شخصیتری شده است. اصولاً جریان زیباییشناسی یک جریان جمعی است لااقل برای من که از دیدگاه جامعهشناسی به آن نگاه میکنم. پس مسئله من اصلاً اثر هنری نبود بنابراین در این کار اصلاً به سراغ اثر هنری نرفتم حتی خود هنرمند هم مسئله من نبود بلکه این جامعه هنری بود که به عنوان مسئله اصلی من در این کتاب مورد توجه قرار گرفته بود.
وی اظهار کرد: در این چهار سالی که از انتشار «هنر بهمثابه کار جمعی» می گذرد، کتابهای زیادی در ایران منتشر شده است اما آنروزی که من این کار را انجام دادم کتاب ها در این حوزه بسیار کمتر از امروز بود.
بهنام کامرانی در بخش دیگری از این نشست گفت: میخواهم شعف خودم را از انتشار چنین کتابی عیان کنم چون ما متأسفانه پژوهشهای دنبالهدار و آمار دقیقی را در بخش دانشگاهی درزمینه هنر معاصرمان نداریم یا اگر هم بوده، بسیار کم بوده است. افرادی که درباره این حوزه بنویسند، بسیار انگشتشمارند. باعث خوشحالی است که آقای دکتر مویدی در سالهای اخیر روی این موضوعات متمرکز شدهاند و زوایایی را طرح کردهاند که درباره آنها لااقل بهصورت مصداقی کمتر بحث میشد و پیشازاین درزمینه نظری بیشتر واگویههای نظریهپردازان غربی بود و هیچگاه به موارد مشخص و مطرح نمیرسید. از این بابت این کتاب خیلی قابل ارزش است.
این نقاش افزود: متوجه هستم که این کتاب در سالها قبل نوشته شده و قطعاً دانش امروز آقای مویدی درباره هنر بسیار جلوتر از آن زمان است اما قسمتی از کتاب که درباره انزوا و اسطوره هنرمند صحبت میکند، میتوانست در یک پاراگراف یا در یک صفحه جمعبندی شود اما بخشی از انرژی ا را به بیان واگویه ها اختصاص داد. همین واگویهها و نقل نظریات متعددی که در پژوهشهای داخل کتاب و آمارگیریها آمده، گاهی به یکدستی کتاب آسیب رسانده است.
این استاد دانشگاه گفت: دنیای هنر و بهخصوص هنر ایران گاهی با استثنائات بهخصوص در حوزهای مثل نقاشی که فرایند و فعالیتش در بیشتر مواقع بهصورت فردی شکل میگیرد و تبیینش با کار جمعی گاهی ممکن است ایجاب کند که دائم بین حوزه خلق انفرادی و حوزه عمومی و کار جمعی در رفتوآمد باشیم. در کتاب کمتر از گروههای هنری دانشگاهی ذکری به میان آمده درحالیکه من فکر میکنم حتی هژمونی نقاشانه یا هنری را آن گروهها شکل میدادند.
دکتر سجاد باغبان در بخشی از این نشست با اشاره به تجربه فعالیت پژوهشی در زمینه هنر، گفت: بهعنوان کسی که در این حوزه کار پژوهشی انجام دادهام، همزمان در چند جبهه جنگیدن یک پژوهشگر را کاملاً درک میکنم. این کتاب واقعاً بی نظیر است البته نه به معنای رایج بلکه به این معنا که واقعاً نظیری ندارد و هیچ پژوهشی شبیه این درباره نقاش معاصر ایران انجام نشده است. «هنر بهمثابه کار جمعی» رویکرد متفاوتی را پیش چشم ما قرار میدهد که خواندنش را لازم میکند. حیف و صد حیف که در شیوه تولید این اثر مسائلی بوده که شاید واقعاً بهقدر کفایت دیده نشده و بهدست مخاطبش نرسیده است.
وی اظهار کرد: من در ابتدا فکر میکردم این کتاب برآمده از یک جامعهشناسی تاریخی است. مهمترین بخش این کتاب بهزعم من همان بخشی است که درباره گفتمانهای هنری بحث میکند. میشود حدس زد شاید این موضوع اولویت هشتم یا نهم شما در تألیف بوده اما به نظر من مهمترین بخش این کتاب محسوب میشود و تز جدیدی را ارائه میدهد.
نظر شما