رضا امیرخانی، نویسنده مطرح کشورمان گفت: من مخالف انجمنهای ادبی هستم چراکه این انجمنها دست به قلهسازی نمیزنند و انسانهای تهاستکانی این انجمنها نمیگذارند اتفاقی خاص رخ دهد.
انسانهای تهاستکانی در انجمنهای ادبی
رضا امیرخانی، نویسنده مطرح کشورمان که نخستین سخنران رسمی این نشست بود، در توضیح دیدگاهش نسبت به انجمنهای ادبی اظهار کرد: من مخالف انجمنهای ادبی هستم و خیلی خوشحالم که بهعنوان نماینده گروه مخالف در این نشست حضور دارم و میتوانم دیدگاههای خودم و همفکرانم را بیان کنم. انجمن ادبی مکانی است که یک فرد مسن در صدر مجلس مینشیند و چهار آدم تهاستکانی اطرافش را پر میکنند.
وی افزود: در این نشست نظرها بسیار شبیه هم است و اگر استاد شعری را خوب بداند، دوستان تهاستکانی نیز از آن شعر تعریف میکنند و اگر استاد مخالفتی کند، دوستان به بدترین شکل ممکن آن را میکوبند. معمولاً در این نشستها اگر خانم جوانی حضور داشته باشد، بهترین شعر آن جلسه متعلق به اوست و استادها به تعریف و تمجیدش میپردازند. در این نشستها افراد تهاستکانی حافظ، سعدی و فروغ شعر ایران هستند و کسی بهتر از آنها شعر نخواهد گفت.
این نویسنده مطرح با اشاره به جریانهای ادبی گفت: با نظر استاد شفیعی کدکنی موافق هستم و به اعتقاد من هم موجها در دریای خروشان به وجود میآیند و در دریای آرام، اتفاقی نمیافتد. ما در دوره بازگشت، قله نداشتهایم. دوره بازگشت دورهای است که ما برای اولین بار شاهد فعالیتهای انجمنهای ادبی هستیم؛ انجمنهایی که دست به قلهسازی نمیزنند زیرا انسانهای تهاستکانی نمیگذارند اتفاقی خاص رخ دهد.
وی ادامه داد: در دیدگاه سنتی انجمن ادبی وظیفه تولید شاعر و نویسنده را دارد اما به اعتقاد من تا به امروز موفق عمل نکرده است. اگر ما یک اتوبوس را در نظر بگیریم و از 50 نفر حاضر در این اتوبوس تستی گرفته شود، بدون شک از دل آنها یک فوتبالیست درمیآید که شاید ربطی به صحبتهای مطرح شده در آن اتوبوس نداشته باشد؛ بنابراین اگر از دل یک انجمن نیز نویسندهای بیرون آمد، دوستان به خود نگیرند که این به دلیل وجود انجمن نبوده است.
انجمن ادبی نویسنده، شاعر و روزنامهنگار متوسط تولید میکند
امیرخانی در توضیح نحوه فعالیت در حوزه علوم انسانی ادبیات اظهار کرد: ما در علوم انسانی به دنبال حرف جدید هستیم و نمیتوان انتظار داشت که یک شبه دست به قلهسازی بزنیم. انجمنهای ادبی جایی است که ما نویسنده، شاعر و روزنامهنگار متوسط تولید میکنیم که اتفاقا کار بسیار خوبی است زیرا ما به این افراد نیز در جامعه ادبی نیاز داریم اما فراموش نکنیم که هیچگاه حاصل کار انجمنهای ادبی قله نخواهد بود.
وی افزود: انجمنها دست به ایجاد فضای گفتوگو میزنند و از این بابت کاری قابل تحسینی انجام میدهند. جالب است که بدانید، من در مدرسهای درس میخواندم که قرار بود، همه دکتر و مهندس شوند. به خاطر دارم روزی یکی از معلمها که از جنگ برگشته بود، سلسه جلساتی را تشکیل داد تا در آن به کتابخوانی بپردازد. من به دلیل دل پری که از آن آدم داشتم داستانها را جلو جلو میخواندم و با تعریف کردن داستان برای بچهها قصد داشتم کاری کنم تا آنها به آن جلسه نروند و به این شکل و ناخواسته، درگیر ادبیات شدم. پس من نیز حاصل یکی از این انجمنهای ادبی هستم.
نسبت مخاطبان ادبیات به سینما نیمدرصد است
مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات ایرانیان در این نشست اظهار کرد: ما امسال 31 فیلم در جشنواره فجر اکران کردیم و فکر میکنم سالانه حدود 100 فیلم سینمایی در کشور تولید میشود که از این فیلمها، حدود 20 میلیون بلیطفروشی داشتهاند. این آمار به ما نشان میدهد که هر فیلم به طور متوسط 200 هزار بازدیدکننده دارد؛ حال این آمار را با حوزه نشر مقایسه میکنیم.
وی ادامه داد: ما در سال حدود 100 کتاب جدی در حوزه شعر و داستان تولید میکنیم که در بهترین حالت، تمام هزار نسخه اولیه فروخته میشود؛ یعنی در بهترین حالت 100 هزار کتاب در کشور خوانده میشود که مقایسه این دو آمار نشان میدهد، مخاطب ادبیات به سینما یک به 200 است، یعنی نیمدرصد. این آمار بیانگر آن است که ما راه بسیار سخت و دشواری را باید طی کنیم.
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان با اشاره به ارتباط سینما و ادبیات گفت: همه ما بهخوبی میدانیم که مسیر موفقیت سینما از ادبیات میگذرد و امروزه 70درصد فیلمهای دنیا اقتباسی است. فیلم «یک روز بخصوص» نمونه ایرانی آن است که در آن همایون اسعدیان از مجید قیصری بهعنوان نویسنده و کارشناس کمک گرفته است.
وی افزود: به اعتقاد من توسعه فرهنگی یعنی ما راهی انتخاب کنیم تا این نیمدرصد تغییر کند. در حال حاضر ادیبان بهعنوان تولیدکنندگان، مردم بهعنوان مصرفکنندگان و دولت کار برگزاری جشنوارهها و دورههای ادبی را برعهده دارد. در این بین باید حواسمان باشد که امید جدی به کارهای دولتی نداشته باشیم چراکه اگر حمایتهای دولتی موثر بود، در تمام دنیا چنین راهی را پیش میگرفتند.
قزلی در توضیح دلایل موفقیت سینما نسبت به ادبیات عنوان کرد: اگر امروز سینما موفقتر از ادبیات است به این دلیل است که سینماگران به نیازهای مردم توجه کردهاند، اما ما به دلیل احترام خودمان را فریب دادهایم چراکه در حال حاضر ادیبان در طرح درست مسایل مردم دچار مشکل هستند به همین دلیل مردم شعر و داستان نمیخوانند.
وی ادامه داد: در این بین انجمنهای ادبی میتوانند نقش واسط را بازی کنند و بین مردم و شعر و ادبیات ارتباط برقرار کنند. اگر در حال حاضر ما هزار شهر و بخش مهم داشته باشیم که در هر کدام از آنها 5 گروه ادبی فعالیت کنند و هر گروه ادبی 10 عضو داشته باشد و هر کدام در سال 2 کتاب بخوانند، باید ظرفیت 100هزار کتاب تولیدی پر شود اما چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان با اشاره به نقش انجمنهای ادبی گفت: ما باید توجه ویژهای به انجمنهای ادبی داشته باشیم تا ادبیات رونق بگیرد. امروز اگر هر اهل ادبیات 10 نفر را به سمت کتاب، شعر و داستان بکشاند و طرح «10 + 1» در کشور اجرا شود و ما میتوانیم به آینده امیدوار باشیم.
اگر شرایط ادبی بد است، همه مقصر هستیم
در ادامه این مراسم، فریبا اقدامی، مدیر انجمن ادبی جهک با اشاره به شروع فعالیت این انجمن اظهار کرد: سال 91 اتفاقاتی افتاد که من فکر میکردم در آن سهم دارم و باید کاری انجام دهم. به اعتقاد من اگر خودم نتوانم تغییری در شرایط موجود ایجاد کنم، نباید کسی را مقصر بدانم چراکه همه ما در شرایط فعلی سهمی داریم؛ حال گاهی این سهم بیشتر و یا کمتر است. شرایط باعث شد تا من در یک حرکت جمعی، دوستانم را جمع کنم تا با هم کتاب بخوانیم.
وی ادامه داد: در این راستا از 190 نفر دعوت کردم که از این بین 12 نفر پذیرفتند و این سازمان مردمنهاد شکل گرفت و امروز جلساتمان با حدود 80 الی 90 نفر برگزار میشود و یک جمعیت 3هزار نفره را تشکیل دادهایم.
مدیر انجمن جهک در توضیح فعالیتهای این انجمن گفت: ما تصمیم گرفتیم تا با یکدیگر کتاب بخوانیم زیرا کتاب ابزاری برای یادگیری است. در واقع کتاب به ما یاد میدهد که چطور با هم صحبت کنیم و با هم همکاری داشته باشیم تا بتوانیم به اهدافمان دست پیدا کنیم. البته این فرهنگ هنوز در کشور ما عملی نشده است و راه طولانیای را در پیش داریم.
وی افزود: طرح «هر شهر یک کتاب» که در سال 92 عملی شد و طرح «ماراتن کتابخوانی» که این روزها در مدارس شاهد آن هستیم، بخشی از برنامه ماست. ما در طرح مارتن کتاب مدارس را انتخاب کردهایم چراکه نهادی آموزشی و پرتنگنایی است؛ ما فکر میکنیم در این طرح با وارد کردن کتاب به زندگی بچهها میتوانیم راهکارهای مناسبی برای آینده آنها پیشنهاد دهیم.
اقدامی با اشاره به موانع سدراه طرح مارتن کتابخوانی عنوان کرد: ما در اجرای طرح مارتن کتابخوانی علاوه بر دانشآموزان با دو ضلع دیگر به نام خانواده و معلمان نیز سروکار داریم که تغییر آنها کار بسیار سختی است.
وی ادامه داد: یکی دیگر از نهادهایی که ما به آنها توجه ویژهای داریم، بچههایی است که در بهزیستی زندگی میکنند و بعد از اتمام 18 سالگی آنها در جامعه رها میشوند. آمار به ما نشان میدهد که 75 درصد این بچهها بعد از بیرون آمدن از بهزیستی دست به خودکشی میزنند. این آمار بسیار دردناک است و ما باید به فکر یک راهحل برای این موضوع باشیم. ما در جهک این بچهها را با کتاب آشنا کردیم تا شاید بتوانیم تغییری در نگرش آنها ایجاد کنیم.
مدیر انجمن جهک در بخش پایانی صحبتهایش گفت: جهک، مخفف «جریان همخوانی کتاب» است و ما قصد داریم تا با یک تغییر نگرش کتابخواندن را برای افراد جامعه لذتبخش کنیم این کار سختی است اما با همکاری نهادهای مختلف عملی خواهد شد.
باید در حوزه فرهنگ برندسازی کنیم
در ادامه این نشست حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری با طرح موضوع جذب مخاطب اظهار کرد: در این تردیدی نداریم که باید مخاطب ادبیات را افزایش دهیم و تمام دعوای ما سر مخاطب است چراکه اگر مخاطبی نبود کتابی تولید نمیشد که ما بخواهیم درباره آن بحث و گفتوگو کنیم. واقعیت این است که ما برای ارتباطگیری با مخاطب و رساندن یک نهاد فرهنگی به یک برند مشخص کاری اساسی انجام ندادهایم.
وی ادامه داد: همانطور که یک کالا را برند میکنیم باید نهادهای فرهنگی را نیز برند کنیم تا آن برند بتواند از امتیازات لازم استفاده کند و به انجام کارهای خود بپردازد.
این مدیر فرهنگی با اشاره به رشد استفاده از فضاهای مجازی گفت: در همه جای دنیا شاهد تاثیر موبایل بر زندگی افراد جامعه هستیم و رشد تکنولوژی باعث شده تا کتاب مخاطبان کمتری داشته باشد؛ ما نیز از این قاعده مستثنی نیستیم. اما باید توجه داشته باشیم که از همین فضا نیز میتوان استفاده بهینهای انجام داد؛ گاهی کلیپی یک دقیقه در اینستاگرام یا کانالهای تلگرام میتوانند توجهات را به موضوعی فرهنگی جلب کنند که ما کمتر از این فضاها استفاده مفید میکنیم.
وی افزود: باید کارهایی انجام شود که کتابخوانی برای مخاطبان جذاب شود. اینکه در یک نشست من روحانی با عبا و عمامه و نویسندهای با کراوات حاضر میشود، سوژه جذابی است و نشان میدهد که هدف همه ما ترویج کتابخوانی است؛ حال شاید تفاوت دیدگاه میان ما وجود داشته باشد.
زائری با گلایه از شرایط موجود اظهار کرد: همه ما این روزها فقط حرف میزنیم اما راهکاری برای حل مشکلات ارایه نمیدهیم و نمیگوییم که مخاطب چگونه به حل مشکلاتش بپردازد. اگر امروز نشستی در خوزستان برگزار میشود، باید شاعر و نویسنده به موضوع ریزگردها و آلودگی بپردازد تا مخاطب جذب جلسه شود؛ بدون شک در شرایط فعلی، موضوعی مانند ملاصدرا نمیتواند دغدغه امروز مردم خوزستان باشد.
طراحی اولیه میتواند ما را با مشکلات آشنا کند
محمدعلی اسماعیلزاده اصل، استاد مدیریت برای خروج از وضعیت فعلی گفت: برای حل مسایل موجود در هر حوزهای مانند حوزه فرهنگ باید وضعیت موجود را بررسی و سپس با درنظر گرفتن شرایط موجود برنامهریزی و اقدام کنیم.
وی ادامه داد: باید وضعیتی ایجاد شود تا همه افراد همسو با یکدیگر به سمت هدفشان حرکت کنند تا بهبود حاصل شود. برای حل یک مشکل باید مساله را یافت و با طراحی فنی و بررسی ظرفیت، آمادهسازی کرد. معمولا در ابتدای پروژه نمیدانیم که چه کاری را میخواهیم انجام دهیم اما یک طراحی اولیه میتواند ما را با مشکلات آشنا کند.
انجمنهای ادبی دارای تاریخ مصرف هستند
محمد ناصرزاده، فعال فرهنگی نیز در این نشست گفت: انجمنهای ادبی دارای تاریخ مصرف هستند و تاریخ مصرف آنها در دوره فعلی به پایان رسیده است و ما نیاز به طرح راهکاری جدید داریم. انجمنهای ادبی باید آیینی خاص داشته باشند تا بتوانند صاحب هویت شوند.
وی ادامه داد: باید انجمنهای ادبی را به سمتی ببریم که یک موضوع جزئی و بومی را انتخاب و پیگیری کند در این صورت میتوان به آینده ادبیات امیدوار بود در غیر این صورت این انجمنها فایدهای نخواهند داشت.
مشکلات با راهکارهای 500 سال پیش حل نخواهد شد
کامران صحت که آخرین سخنران این نشست بود با اشاره به راهکارهای موفقیت در انجمنهای ادبی گفت: در کنار هریک از ما انسانهای موفقی هستند که تا جایی شبیه ما بودهاند اما به یکباره تغییر کردند و ما تنها شاهد پیشرفت آنها بودهایم. متاسفانه دنیا عوض شده است اما ما عوض نشدهایم و میخواهیم مشکلات را با تفکرات 500 سال قبل حل کنیم.
وی افزود: ما اگر بازار را بشناسیم میتوانیم شرایطی خاص ایجاد کنیم اما متاسفانه هیچ کدام از ما در حوزه فرهنگ دیدگاهی بازاری نداریم. برای مثال شاید جالب باشد که بدانید بهترین زمان برای ارایه یک پیام در شبکههای مجازی روزهای دوشنبه و چهارشنبه است. همه ما میخواهیم رژیم غذایی یا ورزش را از شنبه شروع کنیم اما غافلیم که این روز بدترین روز برای تغییر است و شاید هیچکدام از ما ندانیم که بهترین روز برای تغییر سهشنبههاست.
این کارشناس حوزه بازاریابی با گلایه از عدم تغییرپذیری جامعه گفت: تمام صحبتهای بیان شده در این نشستها براساس تحقیقات علمی است و من از همه شما خواهش میکنم که روشهای سنتی را کنار بگذارید و با آمار و علم جلو بروید. حوزه فرهنگ حوزه پردرآمدی است و من به عنوان یک مشاور که در بیش از 400 برند ایرانی فعالیت میکنم، بسیاری از شعارها را از حوزه ادبیات انتخاب میکنم اما متاسفانه شما از آن غافل هستید.
وی ادامه داد: برای کار اصولی ابتدا باید ارزیابی مناسبی داشت. عکس و متنی جذاب میتواند افراد مختلفی را به سمت کار ما جذب کند. باید یاد بگیریم که اگر میخواهیم در حوزه فرهنگ موفق عمل کنیم رنگ و شعاری خاص داشته باشیم.
نظر شما