یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰
گزارش از یک ویترین

آفتاب زمستانی روی قایق چوبی افتاده است و قایق کوچک چوبی میان ویترین کتاب‌فروشی رها شده است، بر تپه‌ کوچکی از خاک‌ها، داستان ویترین کتاب‌فروشی افق «قایق‌ سواری در تهران» است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- آفتاب زمستانی از شیشه رد، و روی قایق درون ویترین ولو شده است. ده‌ها نسخه از یک کتاب روی یک قایق چوبی کوچک در ویترین گذاشته شده؛ مجموعه‌ شعر «قایق‌سواری در تهران» اثر شاعر فقید؛ محمدعلی سپانلو. داخل، تعدادی جوان در کتاب‌فروشی می‌چرخند و پیشخوان کتاب‌های تازه را وارسی می‌کنند و سراغ کتاب‌هایی را که می‌خواهند، از کتاب‌فروش می‌گیرند و در این بین به هیجان یک «ملاقات اتفاقی» برمی‌خورند.

«قایق رسیده بود به راه آهن/ به واگن عتیقه میدان/ بین جزیره‌های گیاهی/ و صخره‌های سرگردان/ که دور زد/ پهلو گرفت/ و ایستاد/ آنجا که روح تندیس/ در زیر آبراه/ نفس می‌کشید» این بخشی از شعر قایق‌سواری در تهران اثر مرحوم سپانلو است.

محمدعلی سپانلو ۲۹ آبان ۱۳۱۹ در تهران به‌ دنیا آمد و ۲۱ اردیبهشت 1394 در سن ۷۵ سالگی از دنیا رفت. او شاعر، نویسنده، بازیگر، مترجم، منتقد و عضو کانون نویسندگان بود. اما جامعه هنری بیش از هر چیز او را به شعرهایش می‌شناسند. سپانلو به شاعر تهران معروف بود، از آنجا که رد پای مسائل اجتماعی و سیاسی تهران را می‌توان در اشعارش دید. در واقع او را می‌توان روایت‌گر تاریخ تهران و مردمانش دانست.

از آثار او می‌توان به «آه... بیابان»، «خاک»، «رگبارها»، «پیاده‌روها»، «سندباد غایب»، «هجوم»، «نبض وطنم را می‌گیرم»، «خانم زمان»، «ساعت امید»، «خیابان‌ها، بیابان‌ها»، «فیروزه در غبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «تبعید در وطن» و «قایق‌سواری در تهران» اشاره کرد.

«نام تمام مردگان یحیاست» نام فیلمی است که درباره محمدعلی سپانلو ساخته شده است. همچنین او در فیلم‌های رخساره، شناسایی، ستارخان و آرامش در حضور دیگران، به ایفای نقش پرداخته است.

محمدعلی سپانلو درباره اتفاق «شاعر شدنش»، گفته بود: «روز اول بهمن سال 1340، وقتی از یکی از تظاهرات دانشکده حقوق‌، با سر شکسته و بارانی سرخ از خون، به خانه آمدم‌، قلم برداشتم و شاعر شدم. گویی خون، غبارهای قریحه مرا شسته بود. ناگهان هرچه می‌خواستم، می‌نوشتم یا اختراع می‌کردم‌، زبان‌، سبک‌، تصویر و صدای ویژه خودم را‌، به این تعبیر‌، من فرزند هنری جنبش دانشجویی ایران هستم».

و حالا در روزهای نبودن او کتاب‌فروشی افق ویترین زمستان خود را به این شاعر اختصاص داده است.

رامین شعبان‌پور مسئول کتاب‌فروشی افق درباره علت انتخاب مرحوم محمدعلی سپانلو برای ویترین زمستان این فروشگاه می‌گوید: «این یک کار سلیقه‌ای در حوزه شعر است. پیش از این ویترینی از کارهای «پابلو نرودا» و «آرتور رمبو» را کار کرده بودیم. امسال هم از آقای سپانلو کار کردیم. دلیل خاصی برای انتخاب ایشان نبود، در واقع ما از موضوعاتی استفاده می‌کنیم که بتوانیم با نام و عنوان آثار، تصویری ارائه کنیم. ایده‌ها زیاد است اما مسیر ایده تا اجرا، مسیر دشواری است.»

بازخورد رهگذران به ویترین‌ها جالب است؛ برخی عکس می‌گیرند و برخی چشم‌شان بین عنوان‌های کتاب‌های سپانلو می‌چرخد. مسئول این کتاب‌فروشی می‌گوید: «ویترین‌ها به شدت تاثیرگذار بود. برخی تشکر می‌کنند و از ویترین بعدی می‌پرسند، عکس یادگاری می‌گیرند و حتی شنیدم که عکسی از ویترین ما در مسابقه‌ای در روسیه برنده شده است.»

او درباره علت ساخت ویترین‎های خاص برای این کتاب‌فروشی می‌گوید: «مشکلی که در مورد کتاب‌فروشی‌ها وجود دارد این است که خیلی اوقات به ویترین پرداخته نمی‌شود. جذب مردم باعث می‌شود که کتاب خریده شود و وجود کتاب در خانه موجب خواهد شد که خوانده شود.»

شعبان‌پور با بیان اینکه «ایده‌هایی که اجرا می‌شود از طرف پرسنل فروشگاه است و ما کسی را به عنوان طراح ویترین نداریم»، شرح می‌دهد: «فصل به فصل با موضوعات مختلف ویترین طراحی می‌شود. مثلا زمانی، «در انتظار گودو» اثر «ساموئل بکت» را مورد توجه قرار دادیم که به شدت مورد استقبال قرار گرفت. ویترین اخیر هم موضوعش کتاب «قایق سواری در تهران» است. کتابی که نشر افق از مرحوم سپانلو چاپ کرده است. ما با یک کار گروهی این ویترین را طراحی کردیم.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها