دلاواله جهانگرد معروف ایتالیایی که در زمان شاه عباس صفوی به ایران آمد توضیخات جالبی درباره شهرهای مرکزی ایران بهویژه قم و کاشان در عصر صفویان ارائه میدهد.
فرح آباد؛ سرزمین سرسبز و پربرکت
این جهانگرد درباره فرحآباد مینویسد: «کاروانسراهاي داخل شهر، که داراي اتاقهاي مجهز به قفل و کلید است، و بیشتر براي نگهداري مالالتجاره مورد استفاده قرار میگیرد، فقط مبلغ مختصري بابت حق حفاظت مطالبه میکنند؛ ولی در عین حال باید بگویم اتاقها به کلی خالی است و هر کس زودتر از راه رسید، آنها را اشغال میکند و هر چقدر بخواهد، آنجا میماند و کسی نمیتواند متعرض او شود. از روز چهارم به بعد، عبور از جلگه به پایان رسید و پنج فرسنگ در کوه و تپههاي عاري از درخت و سبزه راه رفتیم. این وضع در تمام خطه عراق برقرار است و فقط در نقاطی که مردم زندگی میکنند، با آبیاري زیاد و تحمل مشقات فراوان، زمین را قابل کشت کردهاند.
آن روز بانو معانی و من در یکی از باغهاي شاه، به نام تاجآباد، که در یک معبر کوهستانی واقع شده است، ناهار خوردیم. بالاي مدخل باغ یک ساختمان با همان سبک عمارت بالاي سردرب کاخ شاهی اصفهان، که قبلا آن را توصیف کردهام، منتهی خیلی کوچکتر و حقیرتر وجود داشت و به این مناسبت باید بگویم من تا به حال، هر کجا خانههاي شاه را دیدهام، همه با هم یکسان بودهاند؛ بدین معنی که تمامشان داراي اتاقهاي کم وسعت و متعددي هستند که دربهاي بسیار کوچکی، آنها را به یکدیگر مرتبط میکند. دیوارها همه جا تذهیب شده و مزین به قابهایی است که رنگهاي زیبا و ظریفی در آن وجود دارد، منتهی نقاشیها بسیار ناشیانه و عاري از ذوق هنري است.
در باغ، درختهاي میوه فراوان وجود دارد؛ ولی چیزي که بسیار به آن رونق میبخشد و من بعدا در همه خانههاي شاه نیز مشاهده کردم؛ منظره خیابان سنگفرش مستقیمی است، که از عمارت تا آخر دیوار باغ، ادامه دارد و دو طرف آن را درختان سرو فراگرفتهاند. در وسط خیابان، نهري جاري است که به حوضهاي متعدد میریزد و چون شیب نسبتا تندي دارد، دراین حوضها فوارههایی تعبیه کردهاند، که آب از آنها جهش میکند، و بهعلاوه از کناره حوضها نیز، دائما با صداي فرحبخش سرازیر است.»
کاشان؛ مرکز بزرگ تولید منسوجات ابریشمی ایران
دلاواله در بخشی دیگر از کتاب خود به معرفی کاشان میپردازد و در این باره مینویسد: «کاشان از شهرهاي متوسط ایران محسوب میشود، ولی به عقیده من بسیار بزرگتر و پرجمعیتتر از شهرهاي آورسا و کاپوا در حکومت ناپل است. این شهر بر سر راه قزوین و تبریز و ترکیه، یعنی راه غرب و همچنین بر سر راه دریاي خزر، یعنی راه شمال واقع شده و به علاوه مرکز بزرگ تهیه منسوجات ابریشمی ایران است، که از حیث کار و رنگ به خوبی کالاهاي ما نیست؛ به خصوص محمل و اطلس ابریشمی آنجا بد است؛ زیرا طرز بافتن آن را بلد نیستند و من مطمئنم هر یک از افراد مملکت ما که به اینجا بیاید، اگر در مورد بافت پارچه و ترکیب رنگ صاحب اطلاع باشد، از طرف شاه به خوبی استقبال میشود تا به بالا بردن سطح پارچه بافی در این کشور کمک کند و میدانم که شاه حتی تا ونیز هم به دنبال چنین هنرمندانی فرستاده است.
شهر کاشان در کنار یک جلگه وسیع و پاي چند تپه مرتفع بنا شده و بسیار گرم است. زمستان در آنجا عملا وجود ندارد و برعکس تابستانش طاقت فرساست و فقط وجود میوههاي فراوان، به خصوص انار، باعث میشود مردم بتوانند این هوا را تحمل کنند. از لحاظ ساختمان چیز جالبی در این شهر به چشم نمیخورد، جز اینکه کاروانسراهاي متعددي بر سر راه کاروانها ساخته شده و چند حمام عمومی نیز در آنجا وجود دارد. همانطور که قبلا نیز گفتم، خارج از شهر، شاه داراي خانهاي است که در مقابل آن، میدان بزرگ یا بهتر بگویم خیابان طویل و عریضی قرار دارد که تا دروازه شهر ادامه پیدا میکند. در داخل شهر، طبق معمول سقف بازار پوشیده است و در دو طرف آن، ساختمانهاي نسبتا خوبی وجود دارد. در وسط بازار، چهار سوق زیبایی واقع شده که دیوارهاي اطراف آن نو و سفید و تمیز و داراي پنجرهها و ایوانهاي متعددي است؛ ولی به جز این، چیز جالب توجه دیگري ندیدم.»
قم؛ شهری زیبا و دلگشا
جهانگرد ایتالیایی درباره شهر قم نیز مینویسد: «قم از شهرهاي متوسط ایران است و از لحاظ بزرگی به کاشان نمیرسد، جمعیتش هم از آن شهر کمتر است؛ ولی در محل مناسبتري واقع شده و میتوان گفت زیباتر است. جلوي شهر رودخانه کوچکی جاري است که در اثر باران و آب کوههاي اطراف بعضی اوقات خیلی بزرگ و پرآب میشود. در نزدیکی پل سنگی این رودخانه مقبرهاي واقع شده که میگویند خواهر امام رضا، یکی از بازماندگان پیغمبر اسلام (ص)، در آنجا دفن است و این خواهر نیز از طرف مردم مقدس شمرده میشود و مدفن او زیارتگاه عمومی است. کوچهها و بازار شهر نسبتا خوب و تمیز و میدان شهر به حد کافی جادار و متناسب است و روي هم رفته تمام شهر به نظر من زیبا و دلگشا آمد.»
نظر شما