قاسم پورحسن با اشاره به اینکه پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات باید دپارتمان مطالعات انتقادی را تاسیس کند و در این راه تنها به چاپ چندین کتاب محدود اکتفا نکند، گفت: ما همواره از بیان فساد در جامعه هراس داریم چرا که تلقی ما این است که با طرح این مساله شالوده قدرت فرو میریزد.
پورحسن در بخشی از این نشست با بیان اینکه مهمترین معضل کشورهای شرقی فساد است، افزود: حجم بسیاری از موانع را فساد تشکیل میدهد بدین معنی که بیکاری در رشتههای تحصیلی، فهم نادرست از مناسبات اجتماعی، قدرت و حکومت و... از جمله مصادیق فساد در جامعه است. فساد موجب میشود که متفکران و نخبگان در جامعه فراموش شوند. بنابراین فساد مهمترین مانع توسعه و دموکراسی در کشورهای در حال توسعه است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ما همواره از بیان فساد در جامعه هراس داریم چرا که تلقی ما این است که با طرح این مساله شالوده قدرت فرو میریزد. از سوی دیگر تمام کشورهایی که فهم درستی از مفاهیم بنیادین اجتماعی ندارند درگیر مساله فساد هستند اما العطاس در کتابش تنها به مصادیقی چون رشوه و انعام میپردازد.
پورحسن با تاکید بر اینکه امروزه نیازمندیم تا حجم انتقادها از واقعیت اجتماعی را بالا ببریم گفت: ما از بیان آسیبها غفلت کردهایم در حالی که بررسی و چاپ مباحث انتقادی در جامعه ضروری است، ما نیازمند هستیم تا نسلهای مختلف را آموزش بدهیم و بخشی از این آموزش به مطالعات انتقادی برمیگردد. باید بدانیم که نمیتوانیم از طریق دستوری علم تولید کنیم بلکه تنها راه ما افزایش آگاهی در جامعه است و این بدان معناست که مراکزی چون پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات که با مقولهای چون فرهنگ عامه سروکار دارد به بحث مطالعات انتقادی بپردازد.
به گفته این استاد جامعهشناسی، قوام هر جامعه به این است که از بیماریهای مراقبت شود و در این باره توجه به مساله فساد بیش از پیش ضروری است چرا که موجب میشود جامعه فهم درستی از دموکراسی نداشته باشد.
وی تاکید کرد: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات باید دپارتمان مطالعات انتقادی را تاسیس کند و در این راه تنها به چاپ چندین کتاب محدود اکتفا نکند.
پورحسن در ادامه سخنانش انتقادهایی را متوجه کتاب «مساله فساد» کرد و افزود: ما در دپارتمان فلسفه به دانشجویان تنها اجازه ترجمه تنهای یک اثر را نمیدهیم بلکه مترجم باید تلاش کند تا متناسب با هر کتاب مقدمه مفصلی را برای آن بنویسد. همچنین باید مترجم برای ترجمه اثر از روش خاصی بهره گیرد. انتظار من از کتاب مساله فساد این بود که دستهبندی فساد در آن انجام بگیرد.
وی با طرح انتقادهای صوری نسبت به کتاب مساله فساد یادآور شد: متاسفانه کتاب در طراحی روی جلد، حروفچینی، ویراستاری و... دچار مشکلات جدی است که لازم است در ویرایشهای بعدی مورد توجه قرار گیرد. همچنین کتاب نمایه ندارد و اساسا مترجم در مقدمه و موخره کتاب بیان نکرده که برچه اساسی کتاب را ترجمه و واژهگزینی کرده است.
پورحسن بیشتر ترجمههای متون در ایران را به سه دسته تقسیم کرد و گفت: نخستین متون ترجمههایی هستند که خواندنی نیستند و گویی با یک دیکشنری روبهرو هستیم. دسته دوم متون ترجمه هستند و دسته سوم متونی به شمار میروند که فراتر از یک ترجمه قرار میگیرند. بهطور مثال من وقتی ترجمه محمدحسن لطفی از افلاطون را میخوانم اساسا خود افلاطون را فراموش میکنم. بنابراین اغلب ترجمهها در ایران در دسته اول قرار میگیرند و صادقی مترجم این کتاب نیز باید بکوشد تا در ویراست بعدی ترجمه خود را ارتقا دهد.
این استاد دانشگاه در پایان یادآور شد: همچنین در کتاب اشکالاتی همچون ابهام در ترجمه، واژهگزینی نادرست، اغلاط تایپی و استفاده از کلمات عربی وجود دارد که لازم است در ویرایشهای بعدی مرتفع شود.
طرح مساله فساد به مثابه یک امر اجتماعی
میری نیز در بخش دیگری از این نشست طی سخنانی گفت: در ایران کتابها و پایاننامههای بسیاری درباره فساد منتشر شده اما پیش از این ما باید به این پرسش بپردازیم که آیا اساسا امکان طرح مساله فساد به مثابه یک امر اجتماعی در ایران امکانپذیر است و آیا میتوانیم این موضوع را در حوزه عمومی مورد مطالعه قرار دهیم.
وی ادامه داد: وقتی درباره مساله فساد در ایران حرف میزنیم گویی با قدرت مواجه هستیم و اساسا نمیتوانیم از مناسبات تولید قدرت در این باره گریزان باشیم. حال سوال این است که چرا العطاس کتاب مساله فساد را نگاشته است؟ رویکرد او این است که اساسا وقتی به کشورهای اروپایی میرویم و به سرفصلهای درسی آنها نگاه میکنیم چیزی از جامعهشناسی فساد نمیبینیم این در حالی است که در کشورهای آسیایی اگرچه مساله فساد وجود دارد اما تمامی سرفصلهای درسی تنها ترجمه میشود بدون اینکه به مسایل بومی خودمان توجه کنیم.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی افزود: در حالی که بسیاری از کتابهای جامعهشناسی در ایران مبحثی را به جامعهشناسی ادبیات اختصاص داده اما ما مبحثی درباره جامعهشناسی شعر نداریم در حالی که مردم ایران بیشتر نسبت به شعر علاقهمند هستند چون ما منتظر هستیم تا غرب نسبت به جامعهشناسی شعر توجه نشان دهد و بعد ما به سراغ این موضوع برویم.
وی با تاکید بر اینکه العطاس در اغلب آثارش نگاه اروپا محورانه را نقد میکند، گفت: این کتاب با تمام کاستیهایی که دارد به این موضوع میپردازد که ما وقتی میخواهیم فساد را بررسی کنیم باید مسلط به چه چیزی باشیم؟ نویسنده تاکید میکند فساد در بستر تاریخی شکل میگیرد و برای تحلیل آن باید به این زمینهها دقت کرد اگر میخواهیم متوجه باشیم سوژه ایرانی در چه بستر تاریخی در این شرایط گرفتار آمده باید به تاریخچه مسایل بپردازیم.
توضیحات مترجم
صادقی در بخشی از این نشست توضیحاتی درباره روند چاپ کتاب توضیح داد و گفت: العطاس در دهه 60 میلادی نخستین بخش کتاب را با نام جامعهشناسی فساد چاپ کرد پس از آن او با سفر به کشورهای مختلف آسیا از جمله اندونزی، پاکستان، ایران و ... به مساله فساد و بررسی آن علاقهمند شد. هدف او از پرداختن به فساد در این کتاب ارایه راهکار برای جوامع خاص نبود بلکه میخواست پس از بررسی ماهیت علل فساد راهکاری کلی برای این جوامع ارایه کند. اگرچه که هر جامعه متناسب با سیاست، اقتصاد و فرهنگ خودش راهحلهای اختصاصی و دقیقتری را میطلبد.
وی ادامه داد: العطاس معتقد است در بسیاری از مواقع ما با معضلاتی روبهرو میشویم که به نظر نمیآید بتوان نام فساد را بر آن گذاشت. در کتاب بیان شده که مساله فساد یک مشکل شخصی مانند رشوه گرفتن نیست که در بسیاری از کشورها به چشم میخورد بنابراین پیدا کردن مصادیق آن در جامعه راحت نیست چرا که اطلاعات محرمانه در این باره در اختیار جامعهشناسان قرار داده نمیشود تا براساس آن بتوانیم فساد و مصادیق آن را در جامعه بررسی کنیم. بنابراین در این موضوع با مشکلات روششناسی روبهرو هستیم.
وی گفت: پس از اینکه نخستین نسخه کتاب در سال 1960 چاپ شد در سال 1986 ویرایش دیگری روی آن صورت گرفت و در نهایت در سال 2015 میلادی زیر نظر فرید العطاس نسخه نهایی کتاب به چاپ رسید. بخش اول کتاب شامل جامعهشناسی فساد است. در بخش دوم نویسنده مطالعه موردی درباره کشورهای آسیایی داشته و در نهایت راهکارهای مبارزه با فساد را در جوامع شرح میدهد.
نظر شما