کتاب «فرهنگ سیاسی و رفتار انتخاباتی» تالیف یوسف خانمحمدی دمنتشر شد.
کتاب با این عناوین تشکیل شده است: «کلیات و چارچوب نظری»، «نگاهی تاریخی بر انتخابات ریاستجمهوری، رقابتهای انتخاباتی و رفتار انتخاباتی در جمهوری اسلامی»، «فرهنگ سیاسی و رفتار انتخاباتی در انتخابات دهم ریاستجمهوری اسلامی ایران 22 خرداد 1388»، «تبیین رفتار سیاسی ایرانیان در انتخابات ریاست جمهوری دهم از منظر ایستار احساسی، ارزش و عقلانی» و «نتیجهگیری و پیشنهاد».
بهم خوردن پیشگویی انتخابات با مناظره تلویزیونی
«چکیده» کتاب به مناظرات تلویزیونی پرداخته و درباره تاثیر آن آمده است: «در طی سه دهه گذشته و سی و دو رایگیری که جمهوری اسلامی آن را تجربه کرده است به نظر میرسد رفتار انتخاباتی ایرانیها از یک مشی عاطفی ـ ارزشی ـ عقلانی و همچنین احساسی برخوردار میباشد که شاهد بر این امر، نتایج انتخابات ریاست جمهوری دورههای مختلف است که کاندیدای اصلی تقریبا از پیش معلوم بود که بیشترین آرا را در سبد خود جمع میکند و انتخاب میشود و رقبای دیگر آرای بسیار کمی بدست میآورند؛ لیکن در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، این وضع به واسطه مناظرات تلویزیونی و عوامل دیگر، به هم میخورد. در واقع، مناظرات تلویزیونی، تجربهای جدیدی در عرصه سیاسی و انتخاباتی بود که میتوان آن را حرکتی به سمت بلوغ رفتار سیاسی تلقی کرد که بهویژه در آینده کمک خواهد کرد تا مردم، بیشتر براساس عقلانیت در انتخابات رفتار کنند. گسترش امکانات ارتباطاتی و توسعه آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی هم در عقلانیشدن رفتارهای سیاسی از جمله رفتار انتخاباتی در آینده تاثیر محسوسی خواهد داشت.» (ص13)
تحلیل آراء احمدینژاد و نخستوزیر جنگتحمیلی در پیشگفتار کتاب مورد توجه قرار گرفته و در شرح آن آورده است: «در انتخابات دوره دهم جای این طبقات توده و متوسط به شهرستانیها و تهرانیها داده شد؛ بدیننحو که طبق عرف جامعه باید شهرستانیها از تهرانیها در مواضع سیاسی پیروی نمایند ولی چنین نکردند. اغلب شهرستانیها به آقای احمدینژاد رأی دادند و تهرانیها به آقای موسوی. چرا چنین شد؟ آیا این به فرهنگ سیاسی مردم ایران در حوزه انتخابات برمیگردد یا عوامل دیگری دخیل هستند؟ باید توجه داشت که هر جامعهای را میتوان به هرمی تشبیه نمود که از سه قسمت تشکیل یافته است. راس هرم را نخبگان، وسط هرم را طبقه متوسط و قاعده هرم را توده مردم پوشش میدهند. جامعه مطلوب، جامعهای است که اولا طبقه متوسطاش از لحاظ کمی و کیفی به توده مردم سرازیر نگردند و ثانیا توده مردم از طبقه متوسط و طبقه متوسط از نخبگان الگوبرداری و پیروی نمایند. بههرحال، همه اینها بخشی از سوالات و مسائلی است که سعی شده در این تحقیق تاحد امکان به آنها پرداخته شود. (ص15)
زمینههای شکاف و منازعهگرایی در فرهنگ سیاسی
«کلیات و چارچوب نظری» عنوان فصل اول کتاب است که در آن تصویر کلی ترسیم شده و در بخش نظری نیز، مباحثی مثل فرهنگ سیاسی ایرانیان، فرهنگ مشارکتی و رفتار انتخاباتی تبیین میشود. در این مجال با اشاره به باور مردم به نظام جمهوری اسلامی آمده است: «شاید به جرات بتوان گفت این انتخابات نشان داد زمینههای شکاف و منازعهگرایی در فرهنگ سیاسی ایران گرچه فراوان است اما اکثریت مردم باور دارند که مسائل کشور را باید در چارچوب نظام پی گرفت و مسائل عمده و راهحلهای آنها نیز تقریبا مورد وفاق اکثریت مردم است. مساله مهم دیگر این نکته است که با تحلیل آرای نامزدهای این انتخابات، به نظر میرسد ایستار عقلانیت معطوف به ارزش و عاطفی بر ایستار عقلانیت معطوف به هدف، غلبه داشته است.» (ص21)
فصل دوم با نام «نگاهی تاریخی بر انتخابات ریاستجمهوری، رقابتهای انتخاباتی و رفتار انتخاباتی در جمهوری اسلامی» به بررسی تاریخ پرداخته و با نگرشی به انتخابات ریاست جمهوری در ایران، آغاز و با نگاهی تحقیقی به رفتار انتخاباتی مردم در نه انتخابات ریاست جمهوری ادامه مییابد. در سطوری از آن درباره رقابت آیتاللههاشمی و احمدینژاد میخوانیم: «هاشمیرفسنجانی که میگفت که به علت اینکه کسی در بین کاندیداهای موجود در حد و اندازه ریاستجمهوری نیست به میدان آمده و با آن سابقه طولانی در انقلاب و مدیریت و اجرا فکر میکرد میتواند به راحتی رئیسجمهور شود. محمود احمدینژاد هم که با سابقه فرمانداری ماکو خوی، استانداری ادربیل و شهرداری تهران و تدریس دانشگاهی، ذهنیت خوبی از خود در زمینه خدمتگزاری و سادهزیستی پدید آورده بود تا جایی که شعارهای عدالتطلبانه و اتکا به لایههای اصیل وفادار به انقلاب و رهبری، اقشار مستعضف و شهرستانیها، اتخاذ مواضع محکم در برابر غرب، تبلیغ شعارهای اولیه انقلاب، اکرام روحیه بسیجی و بسیجیان، ایستادگی در برابر شخص قدرتمندی همچون هاشمی رفسنجانی و حمله به منش و روش او در حکومتداری، علمکرد فرزندان و اطرافیانش (به ویژه از نظر مالی) که از نظر بخش بزرگی از مردم به غلط یا درست، نمونهای از یک مسئول رفاهطلب، مالاندوز، پشتپرده و مرموز و نمادی از نارضایتی مردم از دولت و حکومت تلقی میشد ـ از احمدینژاد یک قهرمان ساخته بود. سادهزیستی و مردمگرایی و شباهتهای ظاهری نسبی به شهید رجایی، باعث شده بود عدهای او را نمونه جدیدی از رجایی بدانند که در برابر هاشمیرفسنجانی که نمونهای از دولتمردان طرفدار اشرافیگری و سرمایهسالاری نشان داده شده بود، قد علم کرده است.»(ص115)
جهتگیری متفاوت آرای گروههای نخبگی از توده مردم
«فرهنگ سیاسی و رفتار انتخاباتی در انتخابات دهم ریاستجمهوری اسلامی ایران 22 خرداد 1388» در فصل سوم گنجانده شده که در بررسی این انتخابات آمده است: «مساله مهم دیگر در تحلیل آرای انتخابات دهم ریاست جمهوری، جهتگیری متفاوت آرای گروههای نخبگی از توده مردم است. (در اینجا کلمه نخبه ارزشگذاری نشده و فقط بنابر تعریف دانشگاهی از آن سخن گفته میشود) موضوعی که از آن به «شکاف نخبه ـ توده» تعبیر میشود. در این انتخابات هم مثل انتخابات نهم، اکثر گروهها و افراد شناخته شده در بخش نخبگی جامعه، در پشت سر رقیب احمدینژاد ایستادند. در واقع جهتگیری آرای گروه نخبه بین احمدینژاد و موسوی، نسبت معکوس دارد و به نفع موسوی است.»(ص186)
محتوای فصل چهارم «تبیین رفتار سیاسی ایرانیان در انتخابات ریاست جمهوری دهم از منظر ایستار احساسی، ارزش و عقلانی» است. روحیات ایرانی در صفحاتی از این فصل جای گرفته که درباره آن میخوانیم: «بدبینی و بیاعتمادی در فرهنگ سیاسی ایرانی را میتوان در اعمال و کردار، نوشتهها و ادبیات مکتوب و شفاهی دید که چه مردم، چه حکام (اگر از موارد خاص مثل رابطه امام و امت یا رهبری و مردم بگذریم) دید زیاد مثبت و خوش بینانهای بینشان وجود ندارد. بخش مهمی از مردم، سیاست را «بیپدر و مادر» و ناصادق میدانند که مخصوصا در مواقع هیجانات سیاسی و مقاطع حساس سیاسی، قول و فعل دولتمردان، ناراست تلقی شده که با «پسپرده» تفاوت دارد. شعر حافظ هم پس از قرنها از مشهورات است که «واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر میکنند/ چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.» (ص219)
ایستارها و رفتارهای معقولتر در عرصه عمل سیاسی
فصل پنجم هم که از عنوانش «نتیجهگیری و پیشنهاد» پیداست، نتیجهگیری میکند. مولف در سطور پایانی برای ایجاد رفتارهای معقول در عرصه سیاسی مینویسد:«با نگاهی بر متون درسی به ویژه متون دروس ادبیات، اجتماعی و موسوم به عمومی میشود آثار پررنگ فرهنگ احساسی و شعرگونگی را دید. شاید تغییر و تحول در کتب درسی با اتکا به تاکیدات قرآن بر تعقل توام با دینمداری در زندگی، و همچنین غنیسازی رسانه ملی از تولیدات فاخرتر و قویتر به نحوی که بخشهای عقلانی ـ ارزشی در تاریخ و فرهنگ ایران از بخشهای احساسی برجستهتر شود، بتواند راهگشای فرهنگ سیاسی عقلانیتر و ایستارها و رفتارهای معقولتر در عرصه عمل سیاسی از جمله انتخابات باشد.» (ص 267)
کتاب «فرهنگ سیاسی و رفتار انتخاباتی» تالیف یوسف خانمحمدی در 280 صفحه، شمارگان 500 نسخه و به بهای 15 هزار تومان از سوی انتشارات خرسندی به چاپ رسیده است.
نظر شما