حسن ذوالفقاری در یادداشتی کتاب «جُنگ رباعی» را نقد و بررسی کرده است. وی به منظور بازسازی آثار ادبی کهن مفقود و تمرکز بر یک موضوع در نسخ خطی، چنین بیان کرده که «جا داشت مؤلف در مقدمه این کتاب به مباحث مفصل در باب ارزش و جایگاه رباعی میان مردم نیز میپرداخت.»
رباعيات اين دفتر یا تصحيح دوباره رباعيات چاپشده بر مبنای منابع موثقی است که از ديد پژوهشگران پيشين پنهان مانده، یا رباعيات نويافته و یا تصحيح تازهای از رباعیات چاپ شده است. ارزش این اثر بیشتر رباعيات نويافته و چاپنشدهای از برخی شاعران مثل سنايی غزنوی، عثمان مختاری، امير معزی يشابوری، انوری، اثير اخسيکتی، امامی هروی، سلمان ساوجی، صوفی آملی و محمدسعيد تنهای قمی است.
235 رباعی نويافته سنايی غزنوی، رهاورد مغتنمی برای عرصه رباعیپژوهی و سناییپژوهی است. 159 رباعی نويافته انوری نيز که بر مبنای چهار دستنويس کهن ديوان انوری و هفت جنگ و تذکره فراهم آمده، از ديگر بخشهای اين کتاب است. از امیر معزی شاعر قرن ششم، در دیوان چاپی تنها ۱۷۷ رباعی دیده میشود.
در «جُنگ رباعی» ۵۰۵ رباعی معزی گردآوری و تصحیح شده که ۳۲۸ رباعی بیش از نسخه چاپی دارد. در کنار رباعیسرایان نامدار مثل بابا افضل کاشانی، از برخی رباعیسرایان نونام مثل عایشه مقریه، سایل نهاوندی، صوفی کرمانی، مظفر حسین کاشانی، پیامی کرمانی، حقی خوانساری، نذری قمشهای و میرصابر اصفهانی نیز رباعیاتی نقل شده است. این عایشه مقریه بعد از مهستی گنجوی از نامآورترین زنان رباعیگوی پارسی است و در قرن ششم هجری میزیست. در این دفتر برای اولینبار، ۴۴ رباعی او بر مبنای ۱۵ منبع خطی و چاپی عرضه شده است. همچنین ۷۳ رباعی که در این کتاب به اسم بابا افضل کاشانی گرد آمده، قدیمترین اسناد رباعیگویی این حکیم پُر آوازه قرن ششم و هفتم هجری است و از لحاظ صحت استناد، بر همه چاپهای پیشین مزیت دارد.
یک مزیت کتاب این است که چون دیوان اغلب شاعران دارای رباعی در این کتاب تاکنون به چاپ نرسیده، منبعی موثق در رباعیپژوهی به شمار میرود. مثل رباعیات اشرفی سمرقندی، پوربهاء جامی، سید عضد یزدی، سید جلال عضد یزدی، جلال خوافی، روح عطار شیرازی، کمالالدین کاشانی، کاتبی ترشیزی، شیخی طبسی، امیدی تهرانی، موالی تونی، محوی همدانی، نظام دستغیب شیرازی و غیاث حلوایی شیرازی. مثلاً ۵۳۷ رباعی محوی همدانی از رباعیگویان صاحب سبک دوره صفوی را میخوانیم که برای اولینبار بر مبنای پنج نسخه اصلی و هشت نسخه کمکی تصحیح شده است.
گزیدهای از رباعیات عطار نیشابوری و اوحدالدین کرمانی نیز بر مبنای دو دستنویس کهن در این دفتر گنجانده شده است. «اختیارات مختارنامه»، قدیمترین گزیده رباعیات عطار به شمار میرود و مشتمل بر ۱۶۸ رباعی است و در قرن هشتم فراهم آمده است. ۳۹۸ رباعی اوحدالدین کرمانی نیز که توسط امینالدین حاج بله از میان حدود ۲۰۰۰ رباعی این عارف رباعیگوی اختیار شده، سند با ارزشی از اقبال حلقههای تصوف به رباعیات اوحد کرمانی است. این گزیده را ابوالمجد تبریزی در سال ۷۲۱ هجری در «سفینه تبریز» کتابت کرده است.
بیشترین رباعیات این مجموعه به اثیر اخسیکتی اختصاص دارد. اثیر از شاعران معروف قرن ششم هجری و از اقران خاقانی، مجیر بیلقانی و جمالالدین اصفهانی است. دیوان او که در سال ۱۳۳۷ به چاپ رسیده، فقط در بردارنده ۶۷ رباعی است. در مجموعه حاضر، ۶۵۸ رباعی اثیر بر مبنای چند دستنویس معتبر عرضه شده است. پارهای از این رباعیات، جزو بهترین رباعیات زبان فارسی است و مابقی نیز در شناخت تاریخ رباعی و تحولات زبان و تعیین گوینده رباعیات ناشناخته متون فارسی اهمیت بسیار دارد.
فایده این کاوش تازه آن است که در بررسی و بازخوانی رباعیات اثیر بر اساس این مجموعه مشخص میشود که رباعیات این شاعر، بر خلاف رباعیات خیام یا رباعیسرایان پس از او یکدست و دارای موضوعی واحد نیست و شاعر به موضوعات متعددی چون عشق، شراب، بیوفایی، اخلاق و... پرداخته است.
ارزش کتاب به لحاظ نسخهپژوهی آن است که مؤلف به جای تمرکز بر یک نسخه، به بازسازی آثار ادبی کهن مفقود و تمرکز بر یک موضوع در نسخ خطی پرداخته است. فایده این کار پُر کردن خلأ و کاستی پژوهشی در نسخهشناسی آثار یک نویسنده یا تدقیق و جزیینگری در یک موضوع است. دقت و وسواس مؤلف در مأخذشناسی و بررسی نسخههای خطی نیز ستودنی است. کاری که باید برای سایر موضوعات ادبی در جنگها و مجموعههای خطی انجام دهیم و این کار سرمشق مناسبی است.
پیشتر از این نیز چندین مجموعه رباعی چاپ شده بود مثل نزههالمجالس خلیل شروانی اما این مجموعه نویافتههای تدوینکننده با زحمت زیاد و از خلال متون و نفایس خطی و البته کاری درخور تقدیر است. رباعی یکی از قدیمیترین قالبهای شعر فارسی است. شمس قیس رازی پیدایش رباعی را به زمان سامانیان میرساند و رودکی (متوفی 339 ق) را اولین رباعیسرا معرفی میکند.
وحیدیان کامیار قدمت وزن رباعی را به یونان قدیم میرساند: ميرافضلی این رباعی اوحدالدین کرمانی را دلیلی بر این مدعا و پارسی را معادل رباعی میداند:
این گفتن بسیار تو هست از پندار / بگذر ز وجود تا شوی برخوردار
با پارسی و رباعی آنجا نرسی / تو کار بکن کار، رها کن گفتار
بسیاری از رباعیات قدیم است که ویژگیهای گویشی گوینده یا راوی شعر را نشان میدهد. میرافضلی تعدادی از این ابیات را نشان میدهد، مانند بیتی که در مجلس ابوسعید خوانده میشد:
تا گبر نشی تو را بتی یار نبو وز بهر بتی گبر شیی عار نبو
آن را که میانبسته به زنار نبو او را به میان عاشقان کار نبو
البته جا داشت مؤلف در مقدمه این کتاب به مباحث مفصل در باب ارزش و جایگاه رباعی میان مردم نیز میپرداخت؛ زیرا به گفته دکتر شمیسا وزن رباعی در سخنان توده مردم وجود داشته است و ادیبان بعدها این وزن را از زبان مردم کوچه و بازار استخراج کرده و با قوانین عروض مطابقت دادهاند. بنابر نظر ادوارد براون عروض فارسی هرچند با پیروی از عروض عرب شکل گرفت؛ اما توانسته است که شکلهای شعری یکسره بومی، بهویژه رباعی را پدید آورد. استفاده از این شکل بومی شعر فارسی با خاستگاه عامیانه را به ابوسعید ابوالخیر نسبت میدهند.
شفیعیکدکنی رباعی را نوعی شعر ایرانی خالص برمیشمارد که سالها قبل از تولد رودکی در مجامع صوفیه با آن سماع میکردهاند. طبق نظر وی رباعی به شعرهای فولکلوری اطلاق میشده است که گویندگان آنها ناشناخته بوده و اغلب مردم عاشقپیشه آن را در کوچه و بازار میخواندهاند. عبدالقادر مراغی در کتاب خود از چهارده نوع تصنیف سخن میگوید که یکی از آنها ترانه نامیده میشود که بر پایه وزن رباعی اجرا میشده است.
رباعیخوانی و دوبیتیخوانی اصل مهم و پایه موسیقی آوازی منطقه جنوب خراسان و خراسان میانه است. رباعیها در خراسان میانه و جنوب خراسان از تنوع بسیاری برخوردار است. در تایباد و باخرز رباعیها را معمولاً با صدای بلند در مجالس جشن عروسی، ختنهسوران، استقبال و بدرقه کسی میخوانند. گاه در شمال خراسان اصطلاح چهاربیتی محلی را برای رباعیهای محلی آن منطقه به کار میبرند. در آباده به هنگام بردن عروس به خانه داماد اشعاری خوانده میشود که در زبان محلی به آن رباهی robahi میگویند. رباعی تحریفشده کلمه رباعی و از نظر فرم و ساختار شعری دقیقاً مطابق آن است. رباعیها در این مناطق ساده و بیتکلفاند و مضامین خود را عمدتاً از زندگی روزمره مردم میگیرند. نمونههایی از رباعی در مناطق مختلف:
بیرجند:
ای چرخ فلک، فغُو (فغان) ز بیدادی تو شادُو (شادی) احدی نِگشته دَ وادی تو
دَ دور جِهو (جهان) به هرطرف میگِشتُم خوشحال کِس نشد ز آوادی (آبادی) تو
تایباد و باخرز:
مو آمدم حور و پری را بُبُرم از چنگ عقاب مشتری را بُبُرم
از چنگ عقاب مشتری یعنی چه یک دانۀ خورد قیمتی را ببرم
سيستانى:
در کنجکنه شما بوسه و زر مفروشه شار شما بادم تر مفروشه
خاک ور سر بىچيزى و نامرادى من همسايه من وجاى دگر مفروشه
تربتجام:
صد سال سيهپوشم، صد سال سفيد صد سال اگر نشينم از بهر امید
صد سال دگر خدمت شايسته کنم يا برف سياه گردد، يا نيل سفيد
فردوس:
يا رب چه مشو که داغ فرزند نمىبود دسمال سيه ور سر ما در نمىبود
يا رب چه مشو که ما درو مىمردند اين داغ گرو ور دل مادر نمىبود
کرمان:
خواهم که در اين کوچه گذارى بکنم بر تيه مبارکت نگاهى بکنم
در گوشه لبت عجب گياهى شده سبز آهو بشوم چوم و چرائى بکنم
نظر شما