راوی در یک جشن آئینی شاهد رقص و هنرنمایی یک دختر هندو شده اروپایی میشود که در نهایت زیبایی و آراستگی، خود را وقف خدایان کرده است: «ظرافت تمام عیار دخت بلوند با نقش ریمل بر مژههای خنجری و ابروی کمانی هندی غوغا کرده بود و از رویا و نقاشی و میناتور فراترش میبرد؛ خصوصا آن لباسهای چسبان نقش طاووسش که سبز و بنفش و قرمز را با مرموزانه ترین حالت کنار هم میچید و به رنگ کهکشانهای دور، به رنگ حیات کهن یا شاید به رنگ خود الهههایش در میآورد.»
راوی که شاغل یک کارخانه لجنکشسازی در کوپنهاگ است، درگیر یک تناقض میشود: «دلم میخواست بپرسم مگر فرق این دو واقعا در چیست؟ در هر دو عشوه و رنگ و لعاب، در هر دو حرکت و طنازی، در هر دو ناز و نیاز. مگر میشود یکی جرم و دیگری عبادت باشد؟ مگر خماران کاباره چه می خواهند و خدایان چه؟»
همین پرسش او را درگیر ماجراهایی میکند که ماحصلش کنکاش در عقاید مختلف، سفر به چهارراهی مرموز در بنارس و از آنجا سر در آوردن از سرزمین خدایان یا همان «فرادست» است. آنجا معلوم میشود دختر ماهیتی دیگر دارد.
رمان «آپسارا جاسوسه خدایان» نوشته اکبر رئیسی توسط انتشارات کافل در 264 صفحه و با شمارگان 1000 جلد و با قیمت 14000 تومان منتشر و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده است.
رمان نخست اکبر رئیسی نیز که در دی ماه 95 به نام «نیلگ» توسط نشر «البرز فردانش» منتشر شده بود، رمانی تاریخی است که به شورش دادشاه در دوره پهلوی پرداخته است. این رمان در سال 1391 با نام «دادشاه» حائز رمان اول ماندگار شد و بعد از پنج سال عدم صدور مجوز با نام جدید «نیلّگ» منتشر شده و در نمایشگاه کتاب استانی شایسته تقدیر شناخته شد.
نظر شما