کامیار عابدی در نشستی درباره شعر مدرن فارسی گفت: اگر شعر را از نظر چهرههای شعری بسنجیم شاعران قبل از انقلاب شاعران برجستهتری بودند.
مرتضی هاشمیپور، مجری نشست با کامیار عابدی درباره شعر مدرن فارسی با وی گفتوگو کرد. کامیار عابدی در آغاز این نشست، درباره تعریف شعر گفت: شعر احتمالا چیزی است که تعریف ندارد چراکه بهقدری تعریفهای متفاوت درباره آن شده است که رسیدن به یک تعریف واحد کار بسیار مشکلی است. همه ما برخی از عناصر مهم شعر مانند تخیل و موسیقی را میشناسیم و میدانیم که وجود این المانها در شعر اهمیت بسیار زیادی دارد و این ویژگیهاست که یک متن را به شعر تبدیل میکند. بهعقیده من تخیل مهمترین ابزاری است که شاعر در شعر از آن استفاده میکند و اگر این عنصر را در شعرهایش از دست بدهد دیگر نمیتوان نوشتهاش را شعر نامید.
وی در ادامه گفت: شعر در جهان دارای ویژگیهای متفاوتی نسبت به سنت ادبیات ایران دارد در کشور ما شعر معمولاً دارای وزن و قافیه است و تاکید ویژهای بر آنها شده است. اما در دوره معاصر این نگاه روی بدنه شعر کمتر شد و تحولها و دگرگونیها در فرم و تخیل اتفاق افتد. مجموعه این نگرشهاست که ما را به شعر مدرن میرساند.
تجدد در داستاننویسی زودتر از شعر اتفاق افتاد
این منتقد ادبی در توضیح وضعیت شعر از مشروطه تا پایان دوران پهلوی گفت: تجدد در داستاننویسی خیلی زود اتفاق افتاد اما این دگرگونی در شعر دچار وقفههای زمانی شد؛ زیرا در شعر سنتها خیلی قوی ظاهر شده بودند و شعر یک هنر ملی شمرده میشد و تغییر در آن کار سختی بود.
وی افزود: وقتی دگرگونی در شعر اتفاق افتاد، نخستین بار شاهد تغییر محتوا بودیم و کسی با فرم و چهارچوبهای شعری کاری نداشت برای مثال وقتی شعر شمس کسمایی میخوانیم، حس میکنیم که شاعر از نظر محتوا یک قدم به جلو حرکت کرده است اما فرم همان است و تغییری در آن اتفاق نیافتاده است. در این دوره نیما نیز همین مسیر را دنبال میکرد و در اواخر مشروطه به این جریان پیوست و سعی کرد که این تغییرها را بیشتر کند و این مسیر را ادامه داد تا به شعر نیمایی رسید.
شاگردان نیما شعر او را به مرحله تثبیت رساندند
این پژوهشگر با اشاره به دوره شکوفایی شعر نیمایی اظهار کرد: شعر مدرن ما در این زمان دوره پررونقی را شاهد بود و این رونق تا چندسال بعد پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه داشت. اما بعد از انقلاب دیگر اتفاق خاصی در این حوزه رخ نداد این موضوع دلایل متعددی دارد. بهنظر من شعر نیمایی تا زمانی رونق داشت که شاگردان او به این شعر پرداختند اما رفته رفته این انرژی تحلیل رفت.
وی افزود: منظورم از شاگردان نیما یوشیج، نصرت رحمانی، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و شاعرانی از این قبیل است که تلاش کردند شعر نیمایی را از مرحله تاسیس وارد مرحله تثبیت کنند؛ یعنی اگر این شاعران، راه نیما را ادامه نمیداند شعر نیما در مرحله تاسیس باقی میماند.
شعر نیمایی به درونمایه سیاسی داشت
این کارشناس حوزه شعر با اشاره به جریانهای شعری عنوان کرد: شعر نیمایی در دهه 20 تا 50 بر مسایل سیاسی سرمایهگذاری کرد و شاعران در این دوره تمایل زیادی به شعر سیاسی داشتند و بهشکل مستقیم و غیرمستقیم به بیان دغدغههای سیاسیشان پرداختند.
وی ادامه داد: این بار سیاسی یک حسن و یک عیب داشت. حسن آن این بود که توانست در میان مردم رواج پیدا کند و شعر نیمایی بخشی از هویتش را از شعر سیاسی گرفت. اما عیب آن نیز این بود که وقتی جریانهای سیاسی در کشور با پیروزی انقلاب اسلامی کنار رفت این شعر بخشی از هویتش را از دست داد و شعر نیمایی به تدریج ضعیف و ضعیفتر شد.
شعر نیمایی بعد از انقلاب به حاشیه رفت
عابدی در توضیح وضعیت شعر نیمایی بعد از انقلاب اسلامی گفت: بعد از انقلاب اسلامی شاعرانی مانند اخوانثالث و احمد شاملو شعر قابل دفاعی داشتند اما دیگر از آن شعر قدرتمند قبل انقلاب خبری نبود و به دلیل آن بود که انگیزهها از بین رفته بود و شعر سیاسی قدرت گذشته را نداشت. بنابراین شعر نیمایی به حاشیه رفت.
وی افزود: بعد از انقلاب از محتوا شعر نیمایی کاسته شد و این قالب ادبی به سمت شعر سپید رفت؛ در این بین شاگردانی از نیما که اقدام به کنارگذاشتن شعر سیاسی کرده بودند توانستند بین مردم نفوذ کنند و شاعرانی مانند سهراب سپهری توجهها را به خود جلب کرد. دلیل این استقبال این بود که دوران انقلاب و جنگ تمام شده بود و مردم بهدنبال حرف تازهای در شعر میگشتند. در همین دوره شعر شاعرانی مانند شمس لنگرودی، فرشته ساری، مسعود احمدی و سیدعلی صالحی بهشدت مورد توجه جامعه قرار گرفتند.
شعر سلمان هراتی از دیگر شاعران انقلابی مدرنتر بود
این کارشناس حوزه شعر در توضیح شعر انقلاب گفت: در همین زمان شعر آرمانخواهی نیز در کشور شروع به فعالیت کرد و شاعرانی مثل حسن حسینی، سلمان هراتی و قیصر امینپور صداهای تازهای را وارد شعر فارسی کردند که به نظر من در این میان شعر سلمان از همه مدرنتر بود.
وی ادامه داد: من فردی شاعران بعد از انقلاب اهمیت بیشتری پیدا کرد؛ زیرا انسان سیاسی یک تجربه پرتلاطم را پشت سرگذاشته بود و خسته از این جریانهای دیگر از شعر بهعنوان یک سلاح حزبی استفاده نمیکرد.
عابدی در مقایسه شعر قبل از انقلاب و بعد از انقلاب اظهار کرد: اگر شعر را از نظر چهرههای شعری بسنجیم شاعران قبل از انقلاب شاعران برجستهتری بودند از نظر قوت شعری نیز میتوان گفت که آن شاعران قویتر از شاعران امروز به شعر میپرداختند اما در همین دوره نیز شاعرانی مانند گروس عبدالملکیان، رسول یونان و شمس لنگرودی مورد توجه جامعه قرار گرفتند و کتابهایشان به چاپ چندم رسید و میتوان ادعا کرد که شعر آنها مورد قبول جامعه علاقهمند به شعر قرار گرفت.
چاپ کتاب شعر بدعت نیما بود
این کارشناس حوزه شعر در توضیح لطمههایی که شعر امروز به دلیل تعداد زیاد شاعران دیده است اظهار کرد: متاسفانه این تعداد شاعری که در جامعه میبینید یکی از آسیبهایی است که جامعه شعری با آن مواجه است؛ چراکه تا قبل از مشروطه شعر حتی در روزنامه و نشریهها هم به زحمت چاپ میشد و اهالی شعر معتقد بودند دیوان شعر باید پس از مرگ جمعآوری و منتشر شود. از طرفی نشریهها نیز عقیده داشتند، بهتر است شعر چاپ نکنند و به جای آن به چاپ مطالب سودمندتری بپردازند.
وی افزود: جلوتر که میآییم متوجه میشویم که در حوزه چاپ کتاب نیز نیما پیشگام بوده است و در سال 1299 اولین مجموعه شعرش را چاپ کرد و حداقل من قبل از آن ندیدم که کسی اقدام به انتشار مجموعه شعرهایش در قالب دفتری کند. البته این کار را ما از شاعران فرنگی یاد گرفتیم و هرچه جلوتر رفتیم شاهد چاپ کتابهای بیشتری بودیم. این افزایش تعداد کتابها در سالهای اخیر بهشدت زیاد شده است و این باعث میشود که شاعران قویتر دیرتر به جامعه معرفی شوند.
سیاُمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «یک کتاب بیشتر بخوانیم» و با ریاست سیدعباس صالحی از 13 تا 23 اردیبهشت در مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب میزبان علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی خواهد بود.
نظر شما