در روزهای بعد از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شاهد انتشار شش مجموعه شعر از شاعران مختلف کتاب بودیم.
«آخرین نامه در بطری»
مجموعه شعر «آخرین نامه در بطری»، اثر بنیامین دیلم کتولی در 108 صفحه، شمارگان 1000 جلد و بهبهای 9هزار و 300 تومان توسط نشر شانی منتشر شده است.
در یکی از اشعار این کتاب میخوانیم:
«تنم بر خاک میرقصد، سرم بر دار میروید
که دارد شعلهای از گردنم انگار میروید
نمیدانم چرا این روزها از شانههای من
به جای دستهای دوستانم مار میروید!
منم، آن داستان تک درخت کهنهی سروی
که از بخت بدش در خانه ی نجار میروید
تو را خود در بغل میگیرم و هرگز نمیدانم
چرا از سایهام انگور بر دیوار میروید!
که آخر از چه رو گاهی میان کتفهای من
دو دست بیشتر در لحظهی دیدار میروید!
تو خود مانند من آوارهای و دوست تر دارم
من آن گل را که روزی از دل آوار میروید»
«دلتنگیهای نارس»
مجموعه شعر «دلتنگیهای نارس»، اثر جعفر محمدی واجارگاهی در 342 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و بهبهای25هزار تومان توسط انتشارات شب چله منتشر شده است.
در یکی از آثار این کتاب میخوانیم:
«چشمها را بازو بسته کن
خمیهها را آتش بزن
برگها را برقصان
شکوفهها را بچرخان
ابرها را بگیران
زمین را بلرزان
مرا در من مچاله کن
مرا در من نابود کن
مرا در من آتش زن
آخر سال است
لحظه را میبینی
درد تو چقدر سنگین است
که مرا میخوانی
درد من چقدر بزرگ است
که تو را طالبم
و سالی که گذشت...
و سهم من...
و وجدان من...
و عمر من...
آهای تو
بیآهنگ میگویمت:
دیگر نگاهم نکن.»
«شباهت»،
مجموعه شعر «شباهت»، اثر محمدرضا براری در 87 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و بهبهای 8 هزار تومان توسط انتشارات شب چله منتشر شده است.
در یک از آثار این کتاب میخوانیم:
«فکر کردم
مدادهایم را که بتراشم
شعر بهتری مینویسم
گما کردم
تنت را قاب کنم
به خانهام میآیی
گفتم درخت شوم
در من لانه میکنی
اما چه کسی
از یک پروانهی مرده
میخواهد بال در بیاورد؟
چه کسی
از زنِ دور شده
انتظار دارد
دوباره به شعر برگردد؟»
«جنگل آتش گرفته بود و نمیدانست حلزون از کدامین سوی بگریزد»
مجموعه شعر «جنگل آتش گرفته بود و نمیدانست حلزون از کدامین سوی بگریزد»، اثر علی بلیغی در 102 صفحه، شمارگان 300 نسخه و بهبهای 8 هزار تومان توسط انتشارات هنگام منتشر شده است.
در یکی از شعرهای این مجموعه میخوانیم:
«این واژه، واژه، واژهی اندامت
این لحن خوب دستانت
این شعر، شعر، شهرهای اندوهت را
و آن سرود، سرود، سرود بیپایانت
را دوست دارم.
این آمدن، آمدن، آمدنت را
این خوب، خوب، خوب خواندنت را
این همه هجوم زیبایی را
که دوست دارم، دارم، دارم
آمدن و رفتن و رفتن و آمدن، آمدن، آمدن
رفتن و رفتن و رفتن و گمشدنت را نه!»
«مونس آفتاب»
مجموعه اشعار «مونس آفتاب»، اثر سیدمحمدهادی آل محمد در 188 صفحه، شمارگان 100 نسخه و به بهای 14هزار تومان توسط انتشارات داریوش منتشر شده است.
در یک از شعرهای این مجموعه میخوانیم:
«تو باشی
بانوی بینظیر
احیاء میکنی عشق را
در خشکی کویر
گشتم در وادی عشقت شهیر
دلیلش نبود جز مهرت
آمدم به دنیایت
با جمال و سحرت
نمیرود برون از ذهن
شدم درگیر فکرت
تکرار میشود داستان
ویس و رامین
دلا در راه عشق بپوش کفش آهنین
پیچیده در مویت عطر مشک و انگبین!»
«ستاره شو»
مجموعه اشعار «ستاره شو»، اثر سیدمحمدهادی آلطاها در 96 صفحه، تیراژ 500 نسخه و بهبهای 7 هزار تومان توسط انتشارات داریوش منتشر شده است.
در یکی از اشعار این کتاب میخوانیم:
«مهروی میکده
آن صنم که از من دل میربود
سیاه کرد روزگارم و صورت وصل کبود
زلف او پر از پیچ و تاب
صفای روحش نادر و کمیاب
با دگران میخورد و با من دارد عتاب
پری روی انداخت بین من و خویش حجاب
موسیقی باشد حضورش در رقص بیارد مرداب
ساقی میکده بریز بهر ما در پیالهی شراب
دلم شد غرق غم و از فکر خوناب
گر از دو سو باشد باشد عشق میگردد ناب
وگرنه کند فرهاد را ورانه بیابان و خراب!»
نظر شما