انتشارات صحیفه خرد مجموعهای از خاطرات شهید غلامرضا رهبر خبرنگار و گوینده رادیو را در کتابی تحت عنوان «آقای رَهبَر» چاپ و منتشر کرد.
کتاب مجموعه مصاحبه و ریزخاطرات فراوانی از یکی از پرسنل کوشای رادیو آبادان به نام غلامرضا رهبر است که عموم آنها برگرفته از کتاب نسبتا قطور «اینجا آبادان» است که شامل مصاحبههایی با بیش از سی نفر از مدیران و کارکنان رادیو نفت ملی آبادان و همچنین رادیو آبادان است که توسط نویسنده همین اثر گردآوری شده است.
همچنین چند ریز خاطره از همسر شهید از کتاب «رهبر به روایت همسر شهید» که توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است؛ انتخاب و برای یکدست شدن مطالب توسط نویسنده تدوین مجدد شده و در کنار دیگر خاطرهها کتاب پرداخته شده است.
کتاب شامل 178 خاطره کوتاه از زندگی شخصی و کاری شهید است که برای هر کدام مطابق با محتوای آن اسمی انتخاب شده، هر کدام در یک صفحه کار شده است و نام راوی هر خاطره نیز در بالای صفحه و زیر عنوان قید شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب میگوید: «برای حفظ تسلسل تاریخی، سعی کردم خاطرات به صورت تاریخمند و به اصطلاح کونولوژیک کنار هم چیده و در حد مقدور روایتی خطی از آغاز زندگی تا شهادت شهید غلامرضا رهبر به دست دهم. البته برخی از خاطرات فاقد تاریخ بودند. تاریخ برخی از خاطرات را با توجه به قراین درون و برون متنی، پیدا کردم، اما برخی از خاطرات همچنان بی تاریخ ماندند. سعی کردم در تدوین نهایی، آنها را در جای مناسبی بنشانم.»
در قسمتی از کتاب آمده است: «با آمدن فاطمه شادی به خانهمان آمد. هر موقع که از سر کار برمیگشت باهاش بازی میکرد. میخواباندش و گاهی برایش شکلک درمیآورد. توی خرید اسباببازی و خوراکی برایش کم نمیگذاشت. بغلش میکرد. شوخی میکرد، الکی یک چیزهایی برایش میخواند و با زبان کودکانه میگفت:
- درسته که دوستت دارم، درسته که میخوامت، درسته که عزیز منی، دختر گل منی، اما نمیتونی نذاری بابا بره جبهه. باید برم، نمیشه نرم.»
کتاب «آقای رهبر» در 184 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 12000 تومان توسط انتشارات صحیفه خرد قم منتشر و راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما