دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۰
پارادایم حاکم در علوم انسانی دنیا را بشناسیم و با آن تعامل کنیم

نادیا مفتونی می‌گوید: در علوم انسانی ما باید بتوانیم پارادایم حاکم را بشناسیم و مخاطب را پیدا کنیم، اینکه خودمان خوشحال باشیم که تنها در داخل کشور آثارمان را می‌خوانند و می‌خوانیم ـ اگر چنین باشد ـ کافی نیست.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- «روش‌های اندیشه‌ورزی متفکران مسلمان از تجربه تا تجربه عرفانی» عنوان جدیدترین اثری است که به قلم نادیا مفتونی از سوی انتشارات آکادمی مطالعات ایرانی در لندن به زبان انگلیسی منتشر شده است. همچنین به تازگی از همین نویسنده کتاب دیگری با عنوان «رویکردهای فلسفه هنر نزد ابن‌سینا، ابن طفیل و سهروردی» در آلمان به زبان انگلیسی منتشر شده که هر دو اثر در سایت آمازون قابل دسترس است. به همین مناسبت با این استاد دانشگاه و پژوهشگر گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

- خط سیر اندیشه‌ورزی متفکران مسلمان در کتاب به چه صورت دنبال شده است؟

من در کتاب ابتدا از تحولاتی که خوارزمی در ریاضیات ایجاد کرده، آغاز کردم. سپس به ابن هیثم بغدادی پرداختم چراکه او روش علمی ـ تجربی را بنیان‌گذاری کرد و فعالیت‌هایش موجب تحولاتی در تفکر مسلمانان شد. البته تلاشم در این کتاب این بوده که نقش ریاضیات و علوم تجربی را در پیشرفت‌های بشری از سوی متفکران مسلمان پررنگ‌تر نشان دهم. اما پس از این بخش به سراغ اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی فارابی رفتم چراکه او نیز از شخصیت‌هایی است که در تمدن‌سازی بشر نقش بسزایی ایفاده کرده است.

پایان‌بخش کتاب نیز تجربه‌ای بوده که عرفا در تمدن‌سازی داشته‌اند. به طور مثال در این بخش به شیخ صفی‌الدین اردبیلی به عنوان نقطه طلایی در عرفا پرداخته شده است. او یکی از عارفان سیاسی و اجتماعی مهمی است که در این کتاب افکارش مورد بررسی قرار گرفته است. به هر حال هر یک از این گروه‌ها سهمی را در تمدن‌سازی ایفا کردند و من کوشش کردم از منظر تاریخی سیر این اندیشه‌ورزی را مورد مطالعه قرار دهیم.

- به نظر می‌آید که در برهه‌ای از تاریخ سیر اندیشه‌ورزی از سوی متفکران مسلمان دچار افول شد. لطفا در این باره توضیح دهید؟

به هر حال همان‌طور که می‌دانید در پایان عصر طلایی مسلمین اندیشه‌ورزی نیز تحت تاثیر قرار گرفت. درباره علل افول اندیشه‌ورزی و تمدن‌سازی در میان مسلمانان دلایل مختلفی بیان شده اما همواره از سوی عده‌ای این موضوع مطرح شده که مخالفت غزالی با ریاضیات و فلسفه در این دوره یکی از دلایل مهم بوده است. غزالی جمله‌ای دارد که می‌گوید ریاضیات از سوی شیطان است. این جمله او ضریه مهلکی به علوم تجربی می‌زند و آن را در میان مسلمانان زمین‌گیر می‌کند چون به هر حال پیشرفت علومی چون نجوم و شیمی درگیر ریاضیات پیشرفته است و بدون آن این موضوع ممکن نیست. اگرچه غزالی با فلسفه هم مخالفت می‌کند اما همچنان فلسفه به راه خودش ادامه می‌دهد و تنها به نظر می‌آید که ریاضی در این بین دچار مشکل می‌شود.

- حلقه واسطه‌ای که متفکران مطرح شده در این کتاب را به هم وصل می‌کند، چیست؟

تلاش من در این کتاب پرداختن به سیر اندیشه‌ورزی در میان متفکران بوده و کوشیدم به همه اندیشمندانی که سهمی در تمدن‌سازی داشته‌اند بپردازم. با این وجود ذکر این نکته ضروری است که اگرچه پیشرفت بشری لازم است اما باید همواره تلاش شود که تعادل در این راه حفظ شود بدین معنی که باید به علوم تجربی و پایه و نیز علوم انسانی به اندازه کافی و مفید پرداخته شود. در راه تمدن‌سازی و پیشرفت نباید ریاضی را قربان عرفان یا بالعکس کرد.

- با توجه به این کتاب حاضر در خارج از کشور منتشر شده و در آن شما از تجربه عرفانی هم سخن گفتید، فکر می‌کنید این کتاب تا چه حد بتواند به زبان مخاطب خارجی هم نزدیک شود؟

ببینید به هر حال این کتاب توسط ناشر خارجی و به علاقه خودشان منتشر شده و آن‌ها نیز اغلب بر اساس نیازسنجی از مخاطبان کتابی را منتشر می‌کنند و بر همین اساس فکر می‌کنم که این موضوع مورد توجه مخاطبان خارجی هم باشد.

- در حال حاضر معضل علوم انسانی و اساسا اندیشه‌ورزی رخوت و سستی است که دچار آن شده، علت را در چه می‌دانید؟

در حال حاضر معضل اصلی علوم انسانی غلبه تمدن‌های غربی آن هم نه تنها در ریاضیات و فیزیک است. در علوم انسانی ما باید بتوانیم پارادایم حاکم را بشناسیم و مخاطب را پیدا کنیم، اینکه خودمان خوشحال باشیم که تنها در داخل کشور آثارمان را می‌خوانند و می‌خوانیم ـ اگر چنین باشد ـ کافی نیست.
اقدامات ما باید به گونه‌ای باشد که خودمان بتوانیم نفوذ کنیم و با مخاطب بین‌المللی ارتباط بگیریم. من اگرچه در ایران بیش از ده‌ها کتاب توسط ناشرانی چون سروش، سوره مهر و ... داشته‌ام اما معتقدم باید مباحث‌مان را نیز در معرض دید مخاب جهانی قرار بدهیم و از این طریق ایدئولوژیمان را گسترش دهیم. من تاکید می‌کنم که پیدا کردن مخاطب جهانی در علوم انسانی بسیار مهم است. استادان علوم انسانی باید در این باره با هم وارد رقابت شوند و مخاطب‌شناسی‌های لازم را انجام دهند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها