کتاب «جواهرات باستان» به استفاده از جواهرات باستانی برای تفسیر گذشته میپردازد.
کتاب از پنج فصل تنظیم شده که سرفصلهای آن عبارتند از «جواهرات و باستانشناس»، «جواهرسازی از منظر علمی»، «مواد اولیه»، «مهارت جواهرساز» و «طلاساز و مشتری».
الهام بخشیدن به احساسات در جواهرات باستانی
سطوری از پیشگفتار مترجمان به کاربرد جواهرات اختصاص دارد و درباره استفاده آن در میان طبقات جامعه آمده است: «جواهرات کاربردها متعدد و متفاوتی از استفاده برای دور بودن از چشم زخم، قوت قلب و اطمینان بخشی، تقدس، نذر و نذورات به اماکن مذهبی و آراستن شخص داشته است. هنگامی که صحبت از جواهر میشود، هرگز نباید به دارنده پا متقاضی آن به چشم یک فرد متمول و دارای مکنت مالی اندیشید چرا که داشتن جواهر نه فقط در بین طبقات مرفه بلکه در میان طبقات اجتماعی متوسط و حتیکم درآمد هم معمول بوده و هست.»(ص8)
پیشگفتار مولف سراغ انعکاس عقاید بشر با اتکا بر جواهرات رفته که در این رابطه میخوانیم: «این حقیقت که جواهرسازی چنین تواناییهای وسیعی در احساسات قوی را طی قرنها الهام بخشیده، از حسرت و طمع تا نشان تقدس مذهبی و احترام به اشخاص، ما را در تماس با احساسات افراد و جوامعشان به شیوه غیرمعمول مستقیمی قرار میدهد. زیورآلاتی که یک فرد نسبتا مرفه در مصر، یونان یا روم با خود داشت، میتواند تصویر بهتری از عقاید و آرزوهایشان را به ما ارائه میدهد تا مجمسهها در معابد و میادین شهر.»(ص10)
«جواهرات و باستانشناس» در فصل نخست جای گرفته که مولف در این مجال آورده است: «از نظر باستانشناسی، باید به جواهر هم عنوان شیء بازمانده از زمانهای گذشته و هم به سایر قطعات نگریست، یعنی همچون قطعه دیگری از پازل تاریخ. متاسفانه طبیعت آدمی و جذبه «گنج» خلاف آن عمل میکند. کشف جواهرات قدیمی بعضی اوقات با توجه و علاقه بیشتری نسبت به باستانشناسی آن در مقام مقایسه نمایشگاههای شلوغ و کتابها، کمتر مورد توجه عموم قرار میگیرد.»(ص11)
تمیز کردن طلا با اسید خشن است
عنوان فصل دوم «جواهرسازی از منظر علمی» است که در سطوری از آن میخوانیم: «تشخیص مواد جواهر استفاده شده در جواهرات باستانی، میتواند معنای زیادی در رابطه با منشا و قدمتش داشته باشد. لذا باید به مواردی از قبیل تغییر مد در سنگهای قدیمی، مکان جغرافیایی معادن یا منابع و عوامل اقتصادی و سیاسی که تجارت را تحت تاثیر قرار میداد، توجه کنیم.»(ص55)
«مواد اولیه» در فصل سوم گنجانده شده که مولف با اشاره به شیوه تمیز کردن جواهرات مینویسد: «در کل باید از، تمیز کردن هرگونه طلا با یک ساینده یا جلا جلوگیری میشده است. زیرا طلا به راحتی خط میخورد. تمیز کردن آن با اسید معمولا خیلی خشن است و لازم نیست، هر چند میتوان اسید ضعیفی را به کار برد تا پوستههای آهکی روی طلای باستانی مثل برخی زیورآلات آسیای صغیر را پاک کرد.»(ص67)
در همین قسمت درباره منشا استفاده برخی سنگهای قیمیتی به کار رفته در جواهرات آمده است: «فیروزه در جواهرات سومری، یعنی در کشوری که کاملا از معادلات سینا در مصر و ایران، به دور بوده است به طرز عجیبی غایب است. فیروزه در جواهرات هلنی مدیترانه نیز ناشناخته است و در جواهرات رومی هم بسیار کم دیده میشود، گرچه در این دوره زمانی در طلاکاری های باختری در افغانستان بسیار رواج داشته است.»(ص78)
مخالفت کلسیا با استعمال جواهرآلات
فصل چهارم «مهارت جواهرساز» نام دارد که مولف در رابطه با کیفیت متفاوت یک جفت جواهر آورده است: «در پارهای از موارد خاص، در برخی از جفتهای سنجاقسینه مربوط به قرون وسطی، یک قطعه از کیفیت بهتری نسبت به دیگری برخوردار است و به این نکته اشاره دارد که استاد یکی را ساخته و ساختن لنگه دیگری را به شاگردش سپرده است.(ص108)
«طلاساز و مشتری» در فصل پنجم آمده که مولف با اشاره به مخالفت کلیسا با استفاده از جواهرآلات مینویسد:«طمع و دست پیشگیری، احساس قوی دیگری بود. تعدادی نویسنده رومی از طمع زنان برای جواهرات شکایت میکنند که میتوانست شوهرانشان را نابود کند. با پیدایش مسیحیت، پدران کلیسایی اولیه با استفاده از جواهرآلات مخالف بودند، هرچند ثروت باورنکردنی جواهرات طلای بیزانتینی نشان داد که مذهب نمیتوانست جای میل به طلا را بگیرد، لذا باید بهانههایی شکل میگرفت.»(ص122)
کتاب «جواهرات باستان» تالیف جک اوگدن برگردان مشترک حسین یاری و زهره باغبان در 152 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به قیمت 15 هزار و پانصد تومان از سوی انتشارات سایهبان هنر به چاپ رسیده است.
نظر شما