علیرضا کمری، نویسنده و پژوهشگر معتقد است که خاطرات خودنوشت از این جهت برای اهل تحقیق دلالت و حجیّت بیشتری دارند که تقریباً واگوی بلاواسطهی تعامل جهان ذهن و زبان راوی یا بهتر است بگوییم مراجعِ روایی آنها هستند، نه واسطهها.
این عمل آگاهانه و قصدمندانه انجام میشود. دانستن چرایی و چگونگی تحریف سخن ماجرایی دارد که به اندکی از بسیار آن اشاره خواهم کرد. اما صورتی دیگر از تحریف وجود دارد که وجه آن آشکار و عیان نیست، بلکه تحریف از منشأ ذهن و زبان متکلم اتفاق میافتد نه غیر یا دیگری. نکتهی ظریفی هست که با تأمل میتوان آنرا دریافت و آن اینکه هر رخداد یا پدیدار عینی (به وجه وجودشناختیاش) با آنچه که در کلام و روایت میآید (به وجه معرفتشناختیاش) تفاوت میپذیرد. به این معنا میشود گفت هر نوع روایتی از هر نوع پدیدار و رخدادی در مسیر عبور از ذهن و زبان متکلم ساخته و پرداخته میشود.
روایتها، گویای رخداد زبانی ذهنی دیدارمندان واقعههایند، به تعبیر دیگر وقتی ماجراها در سازهی سخن و زنجیر کلام به بند درمیآیند به کلمه و کلام متنزل میشوند. زبان کاشف رخداد است، اما ساتر و جاعل هم هست. ما در خاطرات ـ از هر نوعش ـ با وقوع زبانیِ مجدد واقعه مواجه هستم، نه خود واقعه. این واقعه یا رخداد میتواند ماهیت عینی و محسوس داشته باشد یا واگوی مکاشفات و رؤیاها باشد.
نتیجه آنکه، در هر شکل و حال کلام و سخن متکلم صورتی دیگر یا نازل شده از واقعه را به دیگران منتقل میکند یا مینمایاند. این تحریف از «خود» آغاز میشود چه رسد به «غیر» یا دیگری. آدمی در هر حال تا آنگاه که در نشئهی زمان و مکان و زبان بسر میبرد با این تنگنای معرفتی درگیر و دچار است. معهذا در سلسلهی روایت یک رویداد آنچه نظر اهل نقل را جلب میکند توجه به روایت اَقدم یا پیشاروایت است. دست پیداکردن به منِ اوی روایتگر اول از این حیث که «خودبودگی» متکلم را به ما نشان میدهد اهمیت فراوان دارد و روایتهای دیگران ـ یا بازنماییها و بازرواییهای دیگران ـ جای این اصل را نمیتوانند گرفت.
همهی حرف ناظر بر این است که چگونه میشود تمامیت وجودِ خودبودگی خاطرهدار و خاطرهمند را در سیاق ذهنی زبانی خودش دریافت و درک کرد. از این وجه است که خاطراتِ خودنوشت و خودگفتِ مکتوبشده اهمیت و اعتبار خاص دارند. چراکه گوینده و نویسا و گزارندهی خاطره از نِگر خود، خود را مینگارد و عرضه میکند.
این خودنوشتها در عرصهی خاطره، خاطرهنگاری محسوب میشوند. حتی در جایی که دیگری خاطرهی خاطرهمند را مینویسد ـ یعنی خاطرهنویسی ـ قاعدهی اهل نقل و درایت بر این است که روایت خاطرهنویس کاشف از منِ اوی صاحب خاطره باشد. خاطرات خودنوشت از این جهت برای اهل تحقیق دلالت و حجیّت بیشتری دارند که تقریباً واگوی بلاواسطهی تعامل جهان ذهن و زبان راوی یا بهتر است بگوییم مراجعِ روایی آنها هستند، نه واسطهها.
فَامّا اینکه حال و وضع نشر خاطرات جنگ از هر دو گونهی «خودنوشت و دگرنوشت» بر چه سبک و سیاق پیش میرود، جای سخن بسیار است و حال و مجال من برای گفتن چندوچون این ماجرا مناسب و موسع نیست و در این باب شما را ارجاع میدهم به کتاب پرسمان یاد و گفتارها و مقالات ناخوانده و ناشنیده شدهی دیگران از جمله آقای محسن حسام مظاهری، آقای سید قاسم یاحسینی. ناشران و واسطانِ خاطرهیابی و خاطرهپردازی جنگ عموماً با نوعی پیشاادراک از جنگ و قصدمندی و ارادهی آگاهانه، دانستهنادانسته به فراهمآوری و انتشار خاطرات جنگ و دفاع مقدس اهتمام میورزند.
در همین مسیر است که خاطرات در فرآیند بهآفرینی و غنیسازی در معرض اغتشاش و پارازیت قرار میگیرند. گفتمان خاطرهنویسی و خاطرهنگاری جنگ در حال حاضر نشانگر جریانی هدایتشده و تقریباً مسلط است، چنانکه میشود راجع به مختصات آن تحت عنوان نظام گفتمانی خاطرهشدگی، آنگاه خاطره روایی (خاطرهگویی ـ خاطرهنگاری ـ خاطرهنویسی ـ خاطرهخوانی ـ خاطرهشنوی ـ خاطرهپذیری) جنگ و دفاع مقدس از آن سخن گفت.
یکی از راههای برونشد و برونرفت و دستیابی به گسترهی کلان روایت جنگ/ دفاع مقدس، زمینهسازی و مجالدهی به خاطرهنویسی و خاطرهنگاری این دوران به وسعت نگاههای دیده نشده و طرزهایِ کمتر به بیان آمده از ماجراست.
علیرضا کمری در کتاب «پرسمان یاد» در این باره دیدگاهش را ارائه داده است، معالوصف در اینجا به طریق اجمال و اختصار به پرسشها در قالب یادداشت پاسخ داده است.
نظر شما