زندگینامه و خاطرات شهید امان الله جزینی، جانشین فرمانده گردان مسلم در عملیات دفاع مقدس و از شهدای شاخص شهرستان خمینی شهر توسط انتشارات ستارگان درخشان اصفهان منتشر شد.
شهید جزینی سال 1333 در روستای احمد آباد درچه از توابع شهرستان خمینیشهر اصفهان به دنیا آمد. پس از ششم ابتدایی برای مدتی تحصیلات را ترک کرد و کمک کار پدر شد اما پس از معافیت سربازی و ازدواج، دوباره تحصیل را از سر گرفت. شرکت در جلسات اصفهان و تهیه و تکثیر اعلامیههای امام خمینی (ره) تا فعالیت در کمیتههای امنیتی محلی و به راه انداختن تظاهرات از جمله اقدامات امانالله در جریان انقلاب بود. به دلیل فعالیت زیاد او به محض تشکیل سپاه در شهر درچه از او نیز دعوت شد تا در این مجموعه عضو شود. در کمتر از یک ماه پس از آغاز جنگ عراق علیه ایران، مسئول بررسی شرایط و تهیه گزارش از خوزستان شد.
در جبهه دزفول و عملیات فتحالمبین شرکت داشت. در عملیات بیتالمقدس جانشین فرمانده گردان مسلم بود و پس از شهادت شهید محمدرضا سلطانی هدایت گردان با او بود. پس از پشت سر گذاشتن موفق دو مرحله از این عملیات سرانجام در مرحله سوم و در اردیبهشت ماه سال 1361 با اصابت گلوله به سینه اش به شهادت رسید. فرزند کوچک این شهید چهار ماه پس از شهادت پدر به دنیا آمد که نام شناسنامهای او را امانالله نهادند ولی به خاطر بیتابی مادرش در خانواده به او عمار میگویند.
کتاب «اردیبهشت» در دو بخش اصلی نگاشته شده است که بخش اول در 22 فصل به زندگی شهید جزینی تا شروع جنگ مربوط میشود و شامل معرفی زادگاه و زندگی نامه و خاطرات مدرسه و کودکی و نوجوانی شهید میشود. در بخش دوم که با عنوان «امانالله در دوران مقدس» آمده است، به روایت زندگی و خاطرات شهید جزینی از شروع جنگ و ورود او به جبهههای جنگ جنوب آغاز میشود و به شهادت و اوضاع خانواده پس از شهادت او ختم میشود. در این بخش به خاطراتی از دفترچه خاطرات شهید که عموما به صورت روزشمار و خاطرات روزانه است پرداخته شده، در پایان وصیت نامه شهید و دلنوشتههای دوستان و خانواده برای شهید نیز در اثر گنجانده شده و گاهشمار زندگی، گزیده اسناد و آلبومی از تصاویر این شهید ضمیمه اثر شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «دقیقا چهار ماه از پرواز قهرمان گذشته بود که آخرین یادگارش پا به عرصه هستی گذاشت. مسافری از راه رسید که مادرش در این چهارماه در غمی جانکاه میسوخت. مراسم تمام شد و بزرگداشتها گذشتند اما تنهاییها در این لحظات سخت باقی ماند. الان دلتنگیهایی وجود داشت که عکس همسر، همسفر و همراهش در این دنیا تنها مرهم آرامش ان بود و جز آه چیزی بر بساط شادمانه تولد نورسیده نبود. آهی که همسر شهید حسرت شنیدنش را به دل دشمن باقی گذاشت.
نورسیده حاضر پسر بود. مادر شهید، تک پسری را داده بود اما حالا سه امان الله در دامان خانواده بودند. با همان جرئتی که در مراسم تشییع و خاکسپاری به شهادت فرزندشان افتخار کردند، نورسیده را «امان الله» نام نهادند. حالا دیگر امان الله در میان خانواده است. امان الله را «عمار» صدا میکنند زیرا بیتابیهای مادرش باعث شد تا عمار صدایش کنند اما شناسنامه همان امان الله بماند.»
کتاب «اردیبهشت» در 200 صفحه، شمارگان دو هزار نسخه، با بهای 9 هزار تومان از سوی انتشارات ستارگان درخشان اصفهان چاپ و راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما