سه گانه نمایشی «باز باران» نوشته حسین صفی توسط نشر نیگما منتشر و راهی بازار نشر شد.
نمایشنامه «بارون میاد شرشر»، از پنج شخصیت مادربزرگ، هاجر، پدر، احمد و سارا تشکیل شده است و به گفته نویسنده مکان برگزاری میتواند «اتاقی معمولی در هرجا که بشود زندگی نیمبندی را نشان داد» باشد.
نمایشنامه «باز باران»، از پنج شخصیت مادربزرگ(مادر)، دایی، سارا، احمد و پستچی تشکیل شده است و به گفته مکان برگزاری میتواند «اتاق یا حیاطی که بشود در آن یک زندگی نیمبند را نفس کشید» باشد.
نمایشنامه «اون شب که بارون اومد»، نیز از پنج شخصیت طاهر، احمد، پدر، هاجر و سارا تشکیل شده است و به گفته مکان برگزاری میتواند «اتاقی که بتوان در آن زندگی کرد» باشد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«طاهر: رعد و برق بیباران یعنی اینکه آسمون خشکیده و زخم کویر تو تناش نشسته
احمد (در حال مچ انداختن): شاید امشب بارید، خدارو چی دیدی، تو تا حالا دئل کردی؟
طاهر: خیلی، همهاش با خودم
احمد: همیشهام به خودت باختی، نه؟
طاهر: ولی این دفه میبرم (مچ احمد را تا نیمهها میخواباند) واسه برد اومدم
احمد: نگفتی کی هستی؟ برد از کی؟
طاهر: اگه باختم میگم، مهم اینه که آدم ببره، از کی اش مهم نیس جوون.»
سهگانه نمایشی «باز باران»، اثر حسین صفی در 130 صفحه، شمارگان 1000 نسخه، و بهبهای 10 هزار تومان توسط نشر نگار و نیما راهی بازار نشر شد.
نظر شما