کتاب «کهنوشی» به دنبال فراهم آوردن مثالهای عینی از شیوه تفکر و زندگی مبتنی بر اسطوره باوری است.
نویسنده در بخشی از مقدمه درباره انگیزه تالیفش مینویسد: «نوشتن این کتاب را ده سالی پیشتر آغاز کردم. انگیزهام از همان ابتدا فراهم آوردن مثالهای عینی از شیوه تفکر و زندگی مبتنی بر اسطوره باوری بود. آنچه مرا به این کار واداشت سردرگمی ناشی از آموزش اسطورهشناسی به شیوه مرسوم بود شیوهای که معمولاً کار را با معنای واژه اسطوره و تعریفهای پرشمار آن میآغازد و سپس انبوهی از نظرگاهها و مکتبهای گوناگون را بر ذهن شنونده یا خواننده آوار میکند. به تجربه دیده بودم که پیش از غرق شدن در این قبیل بحثهای دامنهدار نظری، که البته در جای خود لازم و مفیدند بهتر است ابتدا نمونههایی از تجلیات عینی و نتایج ملموس اسطورهباوری در زندگی روزمره را به یاد مخاطب بیاورم.
آزموده بودم که این یادآوری چونان مقدمهای کارآمد زمینه را برای ورود به بحثهای پرچالش اسطورهشناختی آماده میکند. چنین شد که به مرور خاطرهها، شنیدهها و مشاهدات دور یا نزدیکم را گردآوردم و به کمک آن توانستم که موضوع اسطورهباوری و تمایز آن با تفکر و زندگی مبتنی بر علممداری را بدون آنکه وارد مباحث نظری اسطوره شناسی و حتی تعریف واژه اسطوره شده باشم، برای افراد زیادی قابل فهم کنم و همین مرا تشویق کرد که آن مجموعه اولیه را تکمیل کنم و به صورت کتابی درآورم. با همین هدف در گوشهای از دنیای مجازی یک گروه فرهنگی به نام «آیین و پندار» ایجاد کردم و در آن گروه، به شکلی که احتمالاً ـ بی سابقه ـ مطالعه میدانی مجازی انجام شد.
چه به برکت حدود هزار نفری که عضو آن شدند، شواهد انبوهی از آیینها و پنداشتههای گوناگون از چهارگوشه ایران گرد آمد. از آن میان، گزارشهایی که مشتمل بر مشاهدههای شخصی و موارد نادر بود موجب غنای این مجموعه شد. علاوه بر این طی سال 1393، به منظور انجام دادن یک کار تجاری، ناگزیر تعدادی از استانهای کشور را، شهر به شهر، زیرپا گذاشتم. آن سفرها، بنا به پیش زمینه مناسبی که از کوششهای قبلی فراهم آورده بودم، فرصت بسیار مغتنمی شد برای گفتوگوهایی هدفمند با توده مردم از اقوام گوناگون و کسب آگاهی بی واسطه از آیین و پندارهای آنان.
عمده کار گردآوری شواهد، حدوداً یک سال پیش به پایان رسید. با این وصف انتشار این کتاب به دلیل اصلاح و بازبینیهای مکرر دچار تاخیر شد. یک مشکل ناشی از دشواریهای طبقهبندی و نظم بخشیدن به انبوه شواهد گردآمده بود. قصد نداشتم آنها را بدون هیچگونه ترتیبی بازگو کنم اما ماهیت پیچیده و معمولاً چند لایه آیینها و پندارها، طبقهبندی آنها را دشورا و عملا نادقیق میکرد. پس از چندین و چندبار تغییر و اصلاح عاقبت کتاب را به شکل کنونی به چاپ سپردم و البته تصریح میکنم که بسیاری از مرزبندیهای ذکر شده در این کتاب مانند آنچه درباره انسان کهنوش و انسان دانشآموخته معاصر گفتهام، همگی وجهی تقریبی و نسبی دارند.
بخشی از این کتاب، شامل مشاهدهها و خاطرات دور و نزدیک من است که آنها را از سالها پیش و به تدریج با ادبیاتی داستانگونه نوشتم. بخش دیگر از شنیدههای خود و نیز از گفتهها دوستانم تشکیل شده است که در آن بدون داستانگویی، صرفاً چگونگی برخی آیینها و پندارها را گزارش کردهام. به علاوه هنگام تدوین نهایی، بیش از گذشته مایل بودم که نیاز و ناگزیری انسان به اسطوره و اسطورهمندی را تحلیل کنم. سالها پیش در مقالهای به نام «درنگهایی بر مانایی و میرایی اسطوره» به این نیاز و ناگزیری پرداخته بودم و اینک میدیدم که شواهد بسیار بهتر و بیشتری را نسبت به زمان انتشار آن مقاله در دست دارم. این همه، بر سر هم، به ناگزیر بافت کتاب را تا حدی ناهمگون کرده است.»
در نقل شواهد گوناگون آیینها و پندارها جز مواردی بسیار معدود به منابع مکتوب مراجعه نشده و نویسنده ترجیح داه که علاوه بر خاطرات خود، آنها را از زبان کسانی بشنود که شاهد مستقیم یا غیرمستقیم آن رویداد بودهاند.
کتاب حاضر در پنج فصل با عناوین روایتهای کودکانه، انسانهای کهنوشی، کهنوشی، کهنوشی ما و انسان تحریفگر مباحث خود را سامان داده است.
کتاب «کهنوشی» نوشته سید مجتبی آقایی با شمارگان 200 نسخه در 147 صفحه به بهای 75 هزار ریال از سوی انتشارات سهل روانه بازار نشر شده است.
نظر شما