کتاب «ارابههای موفقیت» بر این اعتقاد است که در کانون هستی ما انسانها جوهری بالفعل و حرکتدهنده وجود دارد که میتواند در ما انرژی و ارادهای عظیم برای تغییر و تحول ایجاد کند.
کتاب حاضر بر این اعتقاد است که در کانون هستی ما انسانها جوهری بالفعل و حرکت دهنده وجود دارد که میتواند در ما انرژی و ارادهای عظیم برای تغییر و تحول ایجاد کند. برای این کار نه نیاز به تجویز پزشک است نه به مشاوره روانشناس. شما باید تغییر و تحول را در وجود خود بخواهید و بدانید که میتوانید متحول شوید. با این آرزومندی عمیق و درونی، به کشف جوهر بالفعل و حرکتدهنده در عمق کانون وجودتان خواهید رسید و قادر خواهید بود عشق و علاقه تولد نیافته خود را فعال کنید. این کشف میتواند در روح و روان شما انقلاب ایجاد کند.
انسان با آرزو زنده است. در ضمیر او شور و اشتیاق وافری وجود دارد که بیوقفه او را به تفکر روحی و فرهنگی و دستیابی به افقهای دوردست فرامیخواند. انسان بهطور خودجوش به دنبال موفق زیستن و فتح قلههای دوردست فرامیخواند. انسان بهطور خودجوش به دنبال موفق زیستن و فتح قلهها است. او به طور ذاتی در جستجوی موفقیت و کشف راههای مدیریت مستقل زندگی خود است و برای رسیدن به این هداف ناگزیر است که سکان زندگی خود را به دست بگیرد و از سیلابها و تندبادهای نفسگیر و جانکاه حوادث عبور کند.
انسان بی هدف مثل کشتی بیناخدا میماند که تنها باد، مسیر و سرنوشت آن را تعیین میکند. کسی که سکان امور زندگی خود را در دست دارد، به این آگاهی رسیده است که تغییر و تحول در زندگی تنها با تغییر نوع و جهانبینی حاصل میشود و در این مسیر تمامی آرزوهایش با داشتن امید و تلاش و صبر دستیافتنی خواهد شد.
به اعتقاد مولفان، بسیاری از انسانها رسیدن به موفقیت را کاری غیرممکن و محال توصیف میکنند و برای خود مانع و سدی بازدارنده میسازند. یکی از سرچشمههای تردیدها و ترسهای کوچک و بزرگ اینگونه افراد، در دوران کودکی است که درهای موفقیت واقعی را عملاً به روی آنها بسته است. انسانهایی که با این ترس و وحشت بازدارنده زندگی میکنند، قادر به حرکت در مسیر موفقیت واقعی نیستند، بلکه بیشتر به دنبال انتقام دردهای گذشته و مقصر دانستن دیگران در ایجاد موانع موفقیت خود هستند و یا درصدد تغییر بدون فکر خودشان برای شبیهشدن به کسی که نمیتواند الگوی خوبی برایشان باشد.
لذا از مسیر اصلی زندگی نیز منحرف میگردند. با چنین تفکری هرگز نمیتوان موفق زیست و به قلههای کمال رسید. بهترین راه این است که با خود صادق باشیم و با شناخت آگاهانهی درون خود، ضعفها را کاهش و نقاط مثبت را افزایش دهیم تا بتوانیم با ظرفیتها، تواناییها، علایق و امکانات موجود در خود، هدف کاملا روشن و درستی را در زندگی مشخص کنیم و وارد عمل شویم.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «تفکر خلاق و برنامهریز همهی جوانب را در نظر میگیرد و یکی دیگر از ارکان ارابهی موفقیت را تشکیل میدهد. تمام مراحل رسیدن به قلههای موفقیت، باید تعریف شده باشند. تفکر خلاق باید توان برنامهریزی، مدیریت و تغییر آنها در سختترین شرایط را دارا باشد. تفکر مثبت و نو با مبنایی خوشبینانه میتواند در این مسیر عصای مناسبی برای اجرای برنامههای تعریف شده باشد. هرگونه نگاه و برداشت منفی و بدبینانه، ریشههای استعداد را خواهد خشکاند و باعث انحراف و سرانجام شکست خواهد شد. منفینگری در بسیاری از ما موجب ترس، خشم خاموش و در بسیاری از مواقع به استرس و اضطراب کشانده میشود و از خودبیزاری به وجود میآورد.
این رفتار قطعاً سلامت ذهن و بهداشت رفتار را از ما میگیرد و ما را در تمامیتمان کوچک نگه میدارد. تفکر برنامهریز و خلاق، انسان را به این شناخت میرساند که تنهایی نمیتوان به موفقیت رسید، بلکه باید تقسیم کار کرد و تخصص و تعهد را همزمان وارد میدان نمود. بدون کارگروهی و تقسیم کار نمیتوان ارابهی برنامههای تعریفشدهی موفقیت را به مقصد رساند.»
در این کتاب بیان شده که یکی دیگر از پارامترهای مهم و اساسی تقویت ارابهی موفقیت مسئولیتپذیری، نظم و انضباط است. بدون این اصول نمیتوان از برنامهی تنظیم شده برای رسیدن به هدف حفاظت و حراست کرد. روحیهی تلاشگر و خستگیناپذیر، پشتکار و دقتنظر از زیرمجموعههای پارامترهای یاد شده هستند. در تمامی مراحل رسیدن به قلههای موفقیت هرگز نباید از مسیر جدیت منحرف شد. به همین دلیل باید از انتقادهای تلخ و شیرین استقبال کرد و مرامی انتقادپذیر و کنجکاو داشت.
هرگز نباید انتقاد را با تخریب اشتباه گرفت، بلکه باید انتقاد را فرصتی برای بالابردن کیفیت و سرعت بخشیدن به کار خود تلقی کرد. امام علی (ع) با درایت تمام تاکید کرده است که افراد فرهیخته و دانا از حوادث و تجربیات زندگی پند میگیرند و تلاش میکنند که اشتباهات گذشته را تکرار نکنند. از سخن حضرت امیر چنین استنباط میشود که تجربیات ما باید درسهای زندگی باشند تا هم ذهن ما سلام بماند و هم زندگی ما معنا و مفهوم پیدا کند.
از اصول مهم موفقیت، وقتشناسی و بالا نگهداشتن کیفیت است. باید در دفاتر مشخص شده تجربیات، کاستیها، مشکلات و چالشها را ثبت و مستند کرد تا بتوان همیشه روند مشکلات موجود و کاستیهای رفع شده را کنترل کرد. در تمام مراحل باید براساس مستندهای موجود که به صورت چک لیست جدولسازی شده است، عمل کرد تا بتوان با توانمندیهای موجود مسیر موفقیت را که رسیدن به قلههای توفیق، کامیابی و کامروایی است هموار کرد. در تمام این مراحل با پیوند چهار چرخ ارابهی موفقیت، یعنی عشق، عقل، عمل و علم و زیرمجموعههای آن«دستهگل موفقیت» را به وجود آورد.
کتاب «ارابههای موفقیت» نوشته حمیدرضا یوسفی و محبوبه ملکی با شمارگان هزار نسخه در 131 صفحه به بهای 105 هزار ریال توسط نشر پندار تابان روانه بازار نشر شده است.
نظر شما