سه‌شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۰
داستان کشته شدن 10 هزار غیر نظامی در ويلهلم گاستلوف

رمان «در آغوش دریا»، اثر روتا سپتیز با ترجمه فرید مستوفی، داستانی واقعی است که در قالب یک اثر ادبی به فاجعه کشتی ويلهلم گاستلوف می‌پردازد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،‌ داستان رمان «در آغوش دریا» در زمان جنگ جهانى دوم مى‌گذرد. آواره‌هاى جنگ از نقاط مختلف از جمله ليتوانى و پروس شرقى با پاى پياده به سمت بندر مى‌روند تا سوار كشتى‌هاى نازى‌ها بشوند. چند مهاجر با داستان‌هاى مختلف هم مسير مى‌شوند و سرنوشت آنها به هم گره مى‌خورد. در نهايت، كشتى مهاجران توسط متفقين بمباران مى‌شود و كشتى «ويلهلم گاستلوف» غرق مى‌شود و هركدام از شخصيت‌ها سرنوشت متفاوتى پیدا می‌کنند.این رمان بر اساس  رویدادی واقعی  نوشته شده است. راه معاصر این اثر را منتشر کرده است. 

عمليات حمله به كشتى «ويلهلم گاستلوف» عمليات هانيبال نام داشت. اصل اين داستان (كشتى و عمليات) واقعى است و ابعاد افراد كشته شده در اين عمليات از ابعاد غرق شدن تايتانيك بزرگتر بوده است.

در این داستان چهار نفر از چهار ملیت مختلف، پرستاری لیتوانیایی، سربازی آلمانی، دختری لهستانی و دزدی پروسی، هر یک شکار شده و در دام یک تراژدی وحشتناک به اسارت درآمده‌اند. این کتاب روایتی از عشق، دروغ و جنگ است.

در توضیح بُعد تاریخی این فاجعه باید گفت: ویلهلم گوستلوف نام یک کشتی مسافربری آلمانی است که در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم در حالیکه مشغول تخلیه مهاجرین غیرنظامی، سربازان و پرسنل زیردریایی ارتش آلمان نازی بود، مورد هدف سه اژدر روسی قرار گرفت و غرق شد. در این رویداد نزدیک به 9 هزار و 400 نفر جان خود را از دست دادند.

فرید مستوفی، مترجم این اثر در مقدمه این کتاب آورده است: « آری تاریخ، تکراری‌ترین رویداد جهان است. هر روز، هر ماه، هر فصل، هر ... تکرار می‌شود اما هرگز به پایان نمی‌ر‌سد. زمانی که این رمان را برای ترجمه انتخاب کردم، تنها یک دلیل داشتم: بازخوانی تاریخ آن هم بازخوانی یکی از سیاه‌ترین لکه‌های دنیای معاصر؛ دستاورد دنیای مدرن. جنگ جهانی دوم، از آن رویدادهایی است که هرگز نباید آن را فراموش کرد، آن هم درست زمانی که در این خاورمیانه‌ی دیوانه زندگی را می‌گذرانی.

ترجمه کردن این رمان در ظاهر کار آسانی بود. چهار شخصیت/داستان موازی که ظاهراً تنها جبر جغرافیایی آنها را در کنار هم قرار داده. اما اتفاق ویژه‌ای که نویسنده در این میان رقم زده، یکی کردن روح این چهار داستان است، و این بزرگ‌ترین چالش من بود. نویسنده چهار شخصیت متفاوت - از هر لحاظ - را در میانه قرار می‌دهد و با مهارت،  خواننده را تا انتها به دنبال خود می‌کشاند و در نهایت... طعمی گس در ذهن مخاطب جاری می‌کند. شاید که بتواند گاهی، گاهی این تاریخ تکرار شونده را متفاوت با گذشته رقم بزند.»


 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «هوا سرد شد و قسمت‌های عریان صورتم شروع کرد به سوختن. شش ساعت بود که راه می‌رفتیم. او بی‌وقفه غر می‌زد. از سفر متنفر بود، از سرما متنفر بود، از روس‌ها متنفر بود، از جنگ متنفر بود. شاعر کفش‌ها وعده داده بود که ساختمان اعیانی که می‌شناخت را پیدا خواهیم کرد. من شک داشتم و بهش هشدار دادم که نباید مردم را بیهوده امیدوار کند، مخصوصاً کوچکترها را. روحیه پسر سرگردان همین الان هم خیلی بد بود. شاعر گفت «آه، ولی حق با منه، تو پاهای من رو کنار آتش ماساژ میدی.» مطمئن نبودم بخواهم روی چنین چیزی شرط ببندم.»

روتا سپتیز نويسنده امريكايى-ليتوانيايى متولد 1967 است. او فرزند يک مهاجر ليتوانيايى است. او اولين نويسنده زن امريكايى است كه در پارلمان اروپا سخنرانى كرد. روتا پرفروش‌ترين نويسنده نيويورک تايمز، پرفروش‌ترين نويسنده بين‌المللى، و برنده مدال carnegie (جايزه ادبيات بريتانيا) است.
 
رمان «در آغوش دریا»، اثر روتا سپتیز با ترجمه فرید مستوفی در 294 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و به‌بهای 24 هزار تومان توسط انتشارات راه معاصر عرضه شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها