شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۰
یادداشتی  در سوگ جواد گل‌محمدی پژوهشگر تاریخ

رضا مختاری‌اصفهانی، تاریخ‌نگار و سندپژوه در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده است، به برخی ویژگی‌های دکتر جواد گل‌محمدی، پژوهشگر تاریخ هنر پرداخته است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)،زنده‌یاد گل‌محمدی دکترای تاریخ هنر داشت. بیست و پنج مردادماه  در لندن درگذشت. همسر  وی ونسا مارتین، تاریخ‌نگار معاصر است.

متن یادداشت رضا مختاری‌اصفهانی، تاریخ‌نگار و سندپژوه‌ به این شرح است:
عاشق وطن كه باشی، دور از وطن هم قلبت در عشق به آن می‎تپد و بر آنی بی‎نام و نشان قدمی برای اعتلای آن برداری. دكترجواد گل‎محمدی كه در اواخر مردادماه امسال در لندن رخ درنقاب خاك كشيد، از جمله ايرانيان دور از وطنی بود كه عاشقانه و بی‎مزد و منت برای تاريخ و فرهنگ ايران می‎كوشيد. هرچند نام همسر او، پروفسور ونسا مارتين (استاد تاريخ ايران دانشگاه لندن)، به دلیل كتاب‎هايی كه درباره تاريخ ايران به‌ويژه در دوره قاجار نگاشته، در بين اهالی تاريخ و كتاب آشناتر است، اما دكترگل‎محمدی مشاوری كوشا در نگارش اين كتاب‎ها بود. شايد نگاه منصفانه و دقيق ونسا مارتين به تاريخ و فرهنگ ايران برخاسته از همراهی‎های همسر ايرانی‎اش باشد.

يازده سال پيش در سفری به انگلستان برای شركت در همايش يكصدمين سال انقلاب مشروطه با دكترگل‎محمدی آشنا شدم. حضور سراپا اشتياق او در تمامی جلسات همايش و تهيه گزارش از سخنرانی‎ها به‌ويژه سخنرانی‎هايی كه به زبان فارسی ارائه می‎شد، نشان از حضوری فراتر از يك تماشاچی صِرف داشت. او با تهيه اين گزارش‎ها بدون هيچ چشمداشتی به برگزاركنندگان همايش ياری می‎رساند. بعدها چنين اشتياقی را در مددرساندن به دانشجويان و پژوهشگران ايرانی و حتی مراكز فرهنگی ايران ديدم. دوستی ما درآن چندهفته حضور در انگلستان چندان عميق شد كه در هر فرصت ديدار از سرزمين مادری و خانه پدری ساعت‎های متمادی را با هم می‎گذرانديم. در اين ديدارها از كارهای مطالعاتی‎ام سراغ می‎گرفت و پيشنهادها و راهنمايی‎های ارزنده‎اش راهگشا و مفيد بود. وقتی مطلبی را با او در ميان می‎گذاشتم، علاوه بر گفت‌و‌گوهای حضوری، از طريق تلفن و ايميل نكات جديدی را مطرح می‎كرد. اين پيگيری‎ها علاوه بر شوق دوستی، از عمق مطالعاتی او نشأت می‎گرفت كه در مطالعه موضوع به سطح اكتفا نمی‎كرد. چنانچه برای نگارش مقاله‎ای درباره هنر خاتم‎كاری در ايران و تفاوت نمونه ايرانی آن با نمونه سوری، به كارگاه‌های خاتم‎كاری رفت و به صورت عملی با اين هنر آشنا شد. با عميق‎ترشدن دوستی‎مان به مرور دريافتم او اين روحيه را در برخورد با ديگران نيز دارد. چه در سفرهايش به ايران سعی می‎كرد برای دانشجويان ايرانی دانشگاه‌های انگلستان از منابع به‌ويژه مطبوعات تصويری تهيه كرده و برای آنان ببرد تا آنان برای دسترسی به كتاب يا روزنامه‎ای قديمی مجبور نشوند، هزينه سفر به ايران را متقبل شوند. از آن سو هم اگر پژوهشگری ايرانی به كتاب يا سندی در كتابخانه‎ها يا آرشيوهای بريتانيا نياز داشت، اين كار را به سرعت و مشفقانه انجام می‎داد. حتی بعضی اوقات برای آن كه كار به سرعت انجام شود، مسافری را كه عازم ايران بود، می‎يافت و كتاب مورد تقاضا را می‎فرستاد. نگارنده خود بارها از اين لطفش بهره‎مند شدم. همچنان كه فرهنگستان هنر در چاپ «شاهنامه طهماسبی» از همراهی او در فراهم‎ساختن اسلايد برخی از صفحات كتاب كه در اختيار مجموعه خليلی بود، برخوردار شد. همچنين در توافق فرهنگستان هنر با كتابخانه بريتانيا براي انتشار نسخه مصور «خمسه نظامی» معروف به «خمسه شاه‎طهماسب» كوشا و پيگير بود.

           
                نفر اول ایستاده از سمت راست زنده‌یاد جواد گل‌محمدی

 جواد گل‎محمدی فرزند ايران و باليده در فضای علمی دانشگاه تهران بود. او علاوه بر تحصيل در اين دانشگاه و كار در مؤسسه باستان‎شناسی، در دهه پنجاه به عنوان مديركل دانشجويی دانشگاه تهران فعاليت كرده بود. مديركلی كه دانشجويان مختلف از چپ و مذهبی به سلوك اخلاقی می‎شناختندش. در خاطراتی كه از آن دوران تعريف می‎كرد، همواره از عدم آشنايی مديران دانشگاه در آن روزگار با روحيه دانشجويان گلايه داشت و اين ناآشنايی را موجب عميق‎ترشدن اعتراضات می‎دانست. متأسفانه با توجه به روحيه متواضعش از پذيرش انجام مصاحبه برای ثبت خاطراتش امتناع می‎ورزيد و در پاسخ اصرارهايم می‎گفت اطلاعات و خاطراتم چندان نيست كه نواری پر و صفحه‎ای سياه شود. با اين همه، خاطراتی كه در ديدارهايمان تعريف می‎كرد، صفحاتی از تاريخ اولين دانشگاه ايران را در برابر ديدگانم می‎گشود.

جواد گل‎محمدی اهل قلم هم بود. او در پيش از انقلاب مقالاتی چون «ويژگی‌های نقاشی مكتب صفوی»، «فلسفه و تاريخ هنر» و «ارتش و فن جنگ در اواخرقرن دوازدهم» نگاشته بود. پايان‎نامه دكترای او در مدرسه مطالعات شرقی و آفريقايی دانشگاه لندن درباره «ساختمان‎های چوبی مذهبی و حكاكی‎های چوبی در ايران مركزی» بود. مقالاتی هم درباره هنر ايرانی در دانشنامه اسلاميكا نوشته بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها