احمد کسروی در معرفی کتاب «پلوتارخ، زندگی مردان نامی ایران و یونان» از پلوتارک مینویسد: «از دید ایرانیگری سود مهم کتاب پلوتارخ از حیث در برداشتن آنست داستانها و خبرهایی را که جزو تاریخ ایران است و جز در آن کتاب پیدا نمیشود. از قبیل سرگذشت اردشیر دوم هخامنشی و داستان الکساندر و حادثه کراسوس و مانندهای اینها.»
در فهرست مطالب کتاب عناوینی چون «ثمیستوس»، «آریستیدس»، «کیمون»، «آلکبیادیس»، «لوساندیر»، «ارتخشیر»، «آگیسیلاوس»، «دنباله»، «الکساندر»، «بر شوهر بر مادر بر عروس»، «لوکوس»، «کراسوس»، «آنتونیوس» و... آمده است.
کسروی درباره تلاش مولف بر جدا کردن تاریخ از افسانه مینویسد: «تاریخ هرودت و کتاب گزنفون و دیگر اینگونه کتابهای بازمانده از آن زمانها بهترین گواه به این گفتههای ماست. زیرا این کتابها از یک سوی با شیرینترین شیوهای نگارش یافته و از سودمندترین کتابهاست و از سوی دیگر چه افسانههای بیپایی که در آنها میتوان یافت. باری پلوتارخ نیز همان شیوه تاریخسرایی را پیش گرفته. بلکه چون عنوان نگارشهای او سرگذشت کسان تاریخی است نه سرودن حوادث تاریخ از این رو بیشتر از تاریخنگاران مجال آن شیرینکاریها را داشته است و از آن سوی تا آنجا که از او برمیآمده به تحقیق پرداخته و به جداکردن داستانهای راستین از افسانههای دروغین کوشیده است.»
در شرح ویژگیهای اثر پلوتارخ میخوانیم: «کتاب پلوتارخ گذشته از این پرمایگی نیکیهای دیگری را دارد که فهرستوار میشماریم:
1ـ خود پلوتارخ مردانگی و آزادگی را دوست میداشته و در کتاب خود در هر کجا که کسی را با این آراستگیها یاد میکند ستایشها ازو مینگارد و در همه جا نامش را به نیکی میبرد و اگر کسی را مخالف این خوبیها یاد کرد نکوهش ازو دریغ نمیسازد. این نکته را خوب نوشتهاند که پلوتارخ در این تألیف خود به یک مرد آموزگار اخلاق بیشتر شبیه است تا به یک مؤلف تاریخنگار، چنین حالی در هر تاریخنگار دلیل پر ارجی و سودمندی کتاب اوست و خوانندگان گذشته از آگاهیهای تاریخی درسهای اخلاقی از آن کتاب میآموزند.
2ـ پلوتارخ با آنکه یونانی است تعصب نژادی از خود نمینماید و فرقی میانه مردم خود و دیگران نمیگذارد. چنانکه در بسیار جاها که سخن از رفتار و کردار ایرانیان و پادشاهان ایرانی رفته از نیک و بد چنانکه بوده سخن رانده و چه بسا که در سنجیدن رفتار یونانیان با ایران از روی انصاف هواداری از ایرانیان کرده و نکوهش بر یونانیان دریغ نساخته.
3ـ شیوه نگارش پلوتارخ بسیار ساده و روشن است و هیچگاه پی عبارتپردازیهای بیجا نرفته و مطلب را به لفافه تشبیه و کنایه نمیپیچید.»
درباره ترجمه و چاپ اثر پلوتارخ به زبانهای مختلف آمده است: «اینها نیکیهاییست که ما از پلوتارخ و کتاب او سراغ داریم و آنچه برگزیدگی این کتاب را مدلل میسازد این است که آن را به همه زبانهای معروف اروپا ترجمه کرده، شرحهایی نیز بر آن نوشتهاند و امروز کمتر تاریخنگار یا هر مؤلف دیگریست که در گفتگو از مردمان باستان استفاده از این کتاب ننماید. بلکه در بسیار جاها یگانه مستند تاریخنگاران این تألیف است و بس. در زبان انگلیسی چندین ترجمه از کتاب پلوتارخ هست که هریکی چندین بار چاپ شده. در زبان فرانسه آن را در بیست جلد چاپ کرده شرحهای بسیار سودمندی بر آن افزودهاند.»
کسروی با برشمردن سودمندی کتاب مورخ یونانی برای ایرانیان آورده است: «پلوتارخ گذشته از پرمایگی خود و اینکه وسایل بسیاری برای فراهم کردن آگاهیها در دست داشت یک رشته کتابهای تاریخی مهمی نیز در دست او بوده که امروز در دست ما نیست. چنانکه نامهای آن تاریخنگاران را در کتاب خود بارها میبرد. از دید ایرانیگری سود مهم کتاب پلوتارخ از حیث در برداشتن آنست داستانها و خبرهایی را که جزو تاریخ ایران است و جز در آن کتاب پیدا نمیشود. از قبیل سرگذشت اردشیر دوم هخامنشی و داستان الکساندر و حادثه کراسوس و مانند اینها.»
درباره بیاعتنایی مترجمان ایرانی به اثر مهم پلوتارخ میخوانیم: «اگر بازماندگان یونان را که هنوز تا امروز هستند کنار بگذاریم هیچ مردم دیگری به اندازه ایران نیازمند استفاده از کتاب پلوتارخ نیستند. با این حال آن کتاب تاکنون به فارسی ترجمه نیافته و کسی تا امروز در اندیشه چنین کارهایی نبوده تا در امسال که سرشته کارهای وزارت معارف به دست ستوده جناب مستطاب اجل آقای میرزا علیاصغر حکمت که خود از دانشمندان نامی است، افتاد.»
کتاب «پلوتارخ = Ketab-e Plutarx: زندگانی مردان نامی ایران و جهان» اثر پلوتارک در 564 صفحه، شمارگان 100 نسخه و به بهای 45 هزار تومان از سوی انتشارات دنیای کتاب به چاپ رسیده است.
نظر شما