سید محمد بهشتی گفت: از آنجا که تنوع فرهنگی در ایران منشا درون سرزمینی داشته و اندام واره است، مقوم وحدت فرهنگی است و وحدت فرهنگی به دلیل تاریخ طولانی زیست در این سرزمین، مقوم تنوع فرهنگی است.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری علت تنوع فرهنگی را تاریخ طولانی ایران دانست و گفت: تاریخ طولانی باعث شده مردم ری و شمیران دو کیفیت فرهنگی داشته باشند، هرچند در زمان حاضر شاید این موارد کمتر قابل تشخیص باشد اما وقتی تهران هنوز پایتخت نبود حتی در شمیران هم تنوع فرهنگی و گویش های مختلفی را شاهد بودیم.
وی در ادامه به وجود تفاوت فرهنگی بین میبد و اردکان اشاره کرد و افزود: اگرچه امروزه حدفاصل میبد و اردکان یک خیابان است اما این دو از گذشته تا به حال با هم تفاوتهایی داشته و دارند.
وی با بیان این که مظاهر فرهنگی به تنوع فرهنگی شهادت میدهند، از زبان، لباس، غذا، معماری، کیفیت برگزاری آیینها و هنرها به عنوان مظاهر فرهنگی نام برد و افزود: ظهور فرهنگ در مظاهر فرهنگی است.
به گفته بهشتی، وجود تفاوت در مظاهر فرهنگی نشانه تفاوت فرهنگی و تنها راه تشخیص این تفاوتها، توجه به مظاهر فرهنگی است چرا که فرهنگ امری مجرد و بی صورت است و زمانی که صورت پیدا میکند، در واقع تبدیل به مظهر فرهنگی میشود.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در تعریف چیستی فرهنگی گفت: فرهنگ پاسخ به سوال کیستی و کجایی مردم یک سرزمین است.
وی درباره نحوه به وجود آمدن فرهنگها گفت: فرهنگ دانایی حاصل از تعامل تاریخی انسان با محیط است بنابراین از آنجا که محیطها متفاوت هستند فرهنگها نیز با هم فرق دارند.
بهشتی در ادامه افزود: بخش قابل توجه دانایی در ناخودآگاه ماست اما دانش به طور کامل در خودآگاه وجود دارد به عبارت دیگر گاهی ممکن است در مورد دانایی خود دانشی نداشته و خودآگاه نباشیم با این حال از آن برخورداریم چرا که واجد آن فرهنگ هستیم.
وی در ادامه در توضیح عبارت فرهنگ گفت: فرهنگ یعنی برخورداری از مزیتهای خاص که به ما اجازه میدهد در یک نقطه بتوانیم زندگی کرده و با حفظ بقا، در مقیاسهای مختلف ایفای نقش کنیم.
بهشتی افزود: کردها، خراسانی ها، مازندرانیها و غیره هر کدام دارای ویژگیهایی هستند که با تکیه بر این ویژگیها امکان ادامه حیات در منطقه خود را پیدا کرده و میتوانند به ایفای نقش در کل سرزمین بپردازند.
تنوع فرهنگی با تکثر فرهنگی متفاوت است
وی با اشاره به این که در ادبیات به راحتی تنوع فرهنگی مترادف با تکثر فرهنگی در نظر گرفته میشود، بر تفاوت این دو با هم تاکید کرد.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به این که کثرت به معنای شکسته شدن است، در مثالی گفت: وقتی آینه شکسته میشود، کثیر شده و اجزا آن به تنهایی موجودیت مستقلی نخواهند داشت و فقط زمانی که اجزا آن کنار هم قرار میگیرند وحدت مییابند.
وی با تاکید بر این که تنوع فرهنگی در کشور ما با کثرت فرهنگی متفاوت است گفت: اقوام مختلف در کشور به تنهایی هرکدام موجودیت مستقل و قابل تشخیص داشته و هریک زبان و آیین ها و شیوه زیست مختص به خود را دارند.
بهشتی با تاکید بر استفاده از اصطلاح تنوع فرهنگی در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: کسانی که در ادبیات از تکثر صحبت میکنند معمولا از کشورهای نوظهوری مانند کانادا، آمریکا، استرالیا مثال می زنند حال آنکه ساکنان این کشورها مهاجرانی از سایر مناطق هستند و منشا درون سرزمینی ندارند.
تنوع فرهنگی در درون سرزمین ایران
وی افزود: این در حالی است که در ایران به طور مثال کردها، آذریها، میبدیها و اردکانیها و غیره همگی منشا درون سرزمینی دارند و از بیرون این کشور نیامدهاند، در واقع ما در درون سرزمین شاهد این تنوع فرهنگی هستیم.
وی هشدار داد: استفاده از واژه تکثر فرهنگی از جمله کلماتی است که ما را دچار دردسر میکند چون این اصطلاحات بیشتر مختصات فرهنگی سرزمین ما را محجوب کرده و ما نمیتوانیم از این معیارها برای تشخیص مشخصات و مختصات تنوع فرهنگی در سرزمین خودمان استفاده کنیم.
به گفته بهشتی، در کشورهای جوان نه تنها تکثر فرهنگی وجود دارد بلکه وحدت فرهنگی آنها هم تقلبی و مصنوعی است.
وی با اشاره به این که در بسیاری از نقاط جهان با امضا کشورهایی به وجود آمدند، گفت: این در حالی است که این کشورها به مرور زمان محو شدند و کل اروپا چنین وضعیتی دارد.
وی با بیان این که هر گوشه ایران و فرهنگش دارای اصالت است، گفت: اگر بپذیریم تنوع فرهنگی در ایران، منشا درون سرزمینی دارد، باید پرسید که آیا وحدت فرهنگی هم وجود دارد؟
بهشتی افزود: به شهادت بسیاری از اسناد و مدارک، چیزی به اسم ایران از دیرباز وجود داشته و بارها در متون مختلف از جمله شاهنامه و متون جغرافیایی تاریخی تا در دوران جدید اسم ایران تکرار شده است.
او با تاکید بر این نکته که نام ایران، نامی تصنعی نیست که قدمت آن محدود به مصوبه سال 1313 در دولت رضا شاه باشد گفت: مصوبه سال 1313 یک نام اصیل را به یک نام اعتباری تبدیل کرد.
نام ایران دلالت نژادی ندارد
او در مقایسه ایران با نامهای مشابه در اروپا تاکید کرد: این اسم به هیچ وجه دلالت نژادی ندارد.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: حقه بازیهای آریایی موضوعی جدید است که از زمان پیدایش آلمان هیتلری و در دوران رضاشاه مطرح شد.
بهشتی گفت: وقتی در نزهت القلوب حمدالله مستوفی یا شاهنامه فردوسی از ایران صحبت میشود منظوری ژنتیک و نژادپرستانه به مفهوم مدرن وجود ندارد و بحث سیاسی و مرزهای سیاسی نیز مطرح نیست.
او با اشاره به این که مولانا از بلخ به قونیه میرود و هرگز احساس نمیکند از ایران خارج شده است، ایران را مشابه یک ابر فرهنگی دانست و گفت: ایران ابری است که گاه منبسط و گاه منقبض میشود اما نشانههایی دارد که این نشانهها همان فرهنگ است و افرادی خود را متعلق به آن میدانند.
بهشتی به نقل از سفیر گرجستان که بسیار فارسی را خوب حرف میزد و از کودکی در ایران بزرگ شده بود، گفت: تعداد کسانی که در شهر تفلیس نامهای شاهنامهای دارند در نسبت با جمعیت این شهر از تهران بیشتر است.
او در ادامه با مطرح کردن این پرسش که چرا باید مردم تفلیس نام شاهنامهای استفاده کنند؟ گفت: به نظر میرسد که مردم تفلیس میخواهند از نامهای تبار خودشان استفاده کنند و شاهنامه نه تنها جزء اساطیر ماست بلکه از اساطیر آنها نیز محسوب میشود و به همین دلیل از نامهای شاهنامهای استفاده میکنند.
خطبه عقد به زبان فارسی در کشمیر
او با اشاره به این که بخشهایی از هندوستان گویی ایران است گفت: خطبه عقد دختر و پسر در کشمیر باید به زبان فارسی خوانده شود.
بهشتی در ادامه به وجود نشانههای فراوان از ایران در غرب چین نیز اشاره کرد و گفت: قلمرو و تعلق خاطر وسیعی نسبت به مفهوم ایران وجود دارد.
وی با تاکید بر این که مفهوم ایران، واحد است گفت: از دوره ایلخانی به بعد این مفهوم به قدری مهم است که بسیاری از جمله شاه عثمانی، شاه مغول در هندوستان یا تیمور خود را شاه این ایران و جانشین فریدون دانسته و دیگری را غاصب میدانند.
او با بیان این که واقعیتی به اسم ایران وجود دارد، گفت: یک شاعر فارسیگویی مانند سعدی لازم نبوده به ایرانی بودن خود اصرار کند همین که گفته من شیرازی هستم به معنای ایرانی بودن است و چه بسا شعرایی که در شهری به جز زادگاه خود اما در ایران به خاک سپرده شده اند.
ایران تنها نامی اعتباری نیست
او گفت: اگر بپذیریم که نام ایران، تنها نامی اعتباری مانند کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و ایتالیا نیست، میتوانیم در روشنایی به دنبال نسبت بین تنوع فرهنگی و وحدت ملی و فرهنگی بگردیم.
وی افزود: اگر مردمی در سرزمینی سابقه زیستی به اندازه سابقه زیست بشر داشته باشند همه معماهای زیستی در این محیط را شناخته و کشف میکنند و دانایی معماهای زیستی و کیفیت حل و فصل آنها را به دست خواهند آورد، گویی در بودن و برخورداری از یک فرهنگ به حد بلوغ می رسند.
بهشتی با اشاره به تنوع طبیعی کشور گقت: ایران در جای خاصی از جهان قرار دارد، چنانچه اگر دریای مازندارن تا خلیج فارس ادامه پیدا میکرد، به طور حتم در هندوستان فیل، میمون و طوطی وجود نداشت چرا که همه این حیوانات از ایران عبور کردهاند.
او افزود: همچنین در این وضعیت پوشش گیاهی جانوری جهان در دوسوی این آبراهه با هم تفاوتهای جدی میکردند و امروز در شرق جهان شاهد حضور انسانهای زیادی نبودیم چرا که انسان هوموساپینس از روی این پل به سمت شرق رفته است.
او با تاکید بر اهمیت این نقطه از جهان گفت: اهالی این سرزمین ده هزار سال فرصت یکجا نشینی و تعامل برای پیدا کردن سرگذشت، سونوشت و کیفیت فرهنگی مشترک داشتند.
او در ادامه تنوع فرهنگی در ایران را اندام واره دانست و گفت: اندامهای بدن کاملا با هم متفاوت هستند اما بنا به نقشی که ایفا میکنند در عین تفاوت و تنوع، وحدت نیز وجود دارد.
بهشتی یکی از آخرین نشانههای تنوع فرهنگی اندام واره را هشت جنگ تحمیلی ایران و عراق دانست و گفت: در این جنگ همه تنوع فرهنگی حضور داشته و هرکدام نقش خاصی را ایفا کردند به طور مثال کردها نمیتوانستند نقش یزدیها را ایفا کنند و یزدی هم قادر به ایفای نقشی مشابه کردها نبودند.
او کردها را به چشم و یزدیها را به دست در این اندامواره تشبیه کرد و گفت: کردها در طول تاریخ وظیفه حفاظت و رصد کردن را برعهده داشتهاند اما کار یزدیها ساختن و آباد کردن بوده است.
انسانشناسی پس از استعماری
در ادامه نشست علیرضا حسنزاده، رییس پژوهشکده مردمشناسی به درهم تنیدگی رشته مردمشناسی با مفهوم تنوع فرهنگی در جهان اشاره کرد و گفت: ادبیات یونسکو وامدار رشته مردم شناسی و تلاشهای محققان این رشته در راستای تبیین و تشریح مفاهیمی مانند تنوع فرهنگی است.
او با تاکید بر وجود وحدت در عین تنوع فرهنگی در ایران به مفاهیمی مانند تنوع فرهنگی و نسبیت فرهنگی اشاره کرد و گفت: از دل نگرشهای قوممدارانه و نژاد پرستانهای که هر از گاه ادبیات انسانشناسی استعماری دچار آن بود و بهویژه از اواسط قرن 20 بعد از تجربههای تلخی که برآمد جنگهای نژادی مثل جنگ جهانی دوم و اول بود مفاهیمی مانند تنوع فرهنگی و نسبیت فرهنگی به وجود آمد و انسانشناسی پس از استعماری شکل گرفت.
او افزود: انسانشناسی پس از استعماری کوشید تا زوایا و چشم اندازهای قومی را مورد توجه قرار دهد.
حسن زاده با بیان این که خوشبختانه در ایران اقوام همواره کنار هم زندگی کردهاند و تنوع فرهنگی را زیستهاند، گفت: هم اکنون وظیفه ما این است که این مفهوم را در جهان تبیین کرده و تجربههای فرهنگی خود را به دنیا ارائه کنیم.
آداب و رسوم زرتشتیان در حال فراموشی
جشنها و آداب و رسوم متنوع زرتشتیان در حال فراموشی هستند و باید برای مکتوب کردن آنها اقدام کرد.
کتایون مزداپور با اعلام این مطلب گفت: از این که چه زمانی یزد به عنوان مرکز زرتشتیان مطرح شد، اطلاعاتی در دست نیست چرا که جامعه ایران هرگز نوشتاری نبوده و اگر هم نوشته ای روزگاری در این زمینه وجود داشته در طول زمان باقی نمانده است.
او با بیان این که مدارک موجود درباره جامعه زرتشتی متعلق به دوره صفوی است گفت: برای بررسی تنوع فرهنگی در جامعه زرتشتی باید به زبان، یادبودهای شفاهی (داستانهای شفاهی) و نامهای خانوادگی توجه کرد.
او با اشاره به این که نام خانوادگی میتواند انتساب افراد به جاهای مختلف را نشان دهد گفت: به طور مثال نسبت کابلیها به کابل، مهرانیها به مهران، میران و خاندان اشکانی و نیز هنگامی ها به هنگام فارس بازمیگردد.
مزداپور با بیان این که زبان زرتشتیها، دری است، گفت: زمانی که داریوش بزرگ سومین نسخه کتیبه خود را به فارسی نوشت در واقع نوشتن به این زبان آغاز شد و فارسی به نوعی زبان میانجی یا میانگان یعنی زبانی بین زبانها شد.
او افزود: چندین زبان میانگان وجود داشته اما زبانی که هنوز باقی مانده فارسی است که نسبت به سایر زبانها سیر تحول کندتری داشته و همچنان هم بعد از قرنها ما میتوانیم شاهنامه فردوسی را به راحتی بخوانیم و بفهمیم.
او درباره زبان دری زرتشتی گفت: این زبان ریشه مادی داشته و قاعدتا خانوادههای موبدان باید از مادها بوده باشند.
مزداپور در ادامه توضیحاتی درباره جشنها و مراسم و آداب و رسوم زرتشتیها از جمله جشن سده داد و گفت: اگرچه جشنها و آداب و رسوم زرتشتیان بسیار متنوع است اما متاسفانه در حال فراموشی هستند و هنوز مکتوب نشدهاند.
پوشش زنان زرتشتی، شاد و راحت
موبدیار پروا نمیرانیان، سخنران بعدی این نشست به ارائه توضیحاتی درباره پوشش زنان زرتشتی پرداخت و گفت: تاریخ لباس بخشی از تاریخ تمدن هر جامعهای است و محیط در تنوع فرهنگی جوامع بسیار موثر است.
او با اشاره به قابل استفاده بودن پوشش سنتی زنان زرتشتی در تابستان و زمستان گفت: این پوشش راحت، آزاد، در رنگ های شاد و پوشیده بوده است.
اجتنابناپذی تغییر فرهنگها در طول زمان و مکان
در ادامه نشست موبدیار اردشیر بهمردی، به ایراد سخنانی درباره تنوع فرهنگی زرتشتیان پرداخت و با اشاره به وجود تفاوتهایی در آداب و رسوم و مراسم زرتشتیان تهران، یزد، کرمان، کرج و حتی هندوستان گفت: با وجود همه این تفاوتها ریشه همه آنها واحد است، در واقع به رغم تفاوت ظواهر فرهنگی آنها براساس زمان و مکان، اصول کماکان ثابت است.
او با تاکید بر ثبت فرهنگها برای باقی ماندن آنها در طول زمان، تغییر را امری اجتناب ناپذیر دانست.
تنوع فرهنگی زرتشتیان
موبد پدرام سروشپور سخنران بعدی نشست نیز درباره گوناگونی آیینها و سنتهای دینی و فرهنگی زرتشتیان گفت: در زمان ساسانیان، اردشیر بابکان تصمیم گرفت با تکیه بر دین زرتشت یکپارچگی فرهنگی را به وجود بیاورد با این حال و به رغم همه تلاشهای او به دلیل گستردگی سرزمین و فرهنگ، ایران هرگز به یکپارچگی نرسید و همواره شاهد تنوع فرهنگی در ان بوده و هستیم.
او در ادامه به شرایط زرتشتیان در طول تاریخ در جامعه ایران اشاره کرد و گفت: در دوران صفویان زرتشتیان از بدنه اصلی جامعه جدا و کوچ داده شدند.
او با اشاره به کشتار زرتشتیان در زمان شاه سلطان حسین و محمود افغان گفت: بازماندگان زرتشتیان در طی سالها از شهرهای مختلف به کرمان و یزد رفتند و همین امر باعث شده در این مناطق تنوع فرهنگی زیادی از زرتشتیان به وجود آید.
سروشپور به وجود اشتراکهای زیاد در سنتهای دینی زرتشتیان اشاره کرد و از گردهمایی و شادی به عنوان یکی از ویژگیهای مشترک همه آیینهای زرتشتی نام برد.
به گفته وی مهمترین تفاوتها در آیین زرتشتیان، روند تقویمنگاری آنهاست.
وی در ادامه به ارائه توضیحاتی درباره نقش موبدان در تنوع فرهنگی و همبستگی زرتشتیان پرداخت و گفت: ما امروز معتقدیم سنتها در گذر زمان ممکن است سه رویه آشموغی (بدعتهای نادرست)، رکود و فرشه(تازه گردانیدن) داشته باشند.
او در ادامه به حضور زنان به عنوان موبد در سالهای اخیر اشاره کرد.
سروشپور در ادامه تاکید کرد: همه ادیان الهی از یک حقیقت هستند و اصول ادیان چیزهای مشترک بین دینهاست و آنچه در بین ادیان مشترک نیست در واقع فروع دین است.
او افزود: اصول ادیان در دل فرهنگ زنده خواهند ماند بنابراین حفظ تنوع فرهنگی به معنای روی آوردن به اصول فرهنگی است.
او با اشاره به تکیه زرتشتیان بر اصول فرهنگی ملت مانند جشن مهرگان و نوروز گفت: احترام به گذشته به معنای ماندن در سنت نیست بلکه گذشته پله و لازمه پیشرفت ما بوده و هست.
نظر شما