شقایق قندهاری معتقد است که بسیاری از ناشران ادبیات برجسته جهان را نادیده گرفتهاند و تنها روی کتابهای چند کشور و اغلب هم کتابهایی که جایزه گرفتهاند متمرکز شدهاند و همین امر باعث شده در خیلی از موارد، کتاب دیگر صرفاً یک کالای فرهنگی نباشد و بعضاً به کالایی اقتصادی تبدیل شده است.
وی افزود: وقتی شما به یک کتابفروشی مراجعه و مشاهده میکنید که یک کتاب هم زمان توسط چهار ناشر و مترجم ترجمه شده، نگران میشوید. اولین نتیجه این اتفاق سرگردانی جدی مخاطبان کتاب است برای انتخاب کتاب. واقعاً چه دلیلی دارد که یک اثر توسط چهار مترجم و به شکل سرعتی و با آن ترجمههای ضعیف، نامفهوم و بی سر و ته وارد بازار نشر شود؟ مادامی که بحث کپیرایت در کشور ما رسمیت پیدا نکند و وجاهت قانونیاش را به دست نیاورد، شاهد همین وضعیت خواهیم بود.
این مترجم با اشاره به شرایط حوزه ترجمه گفت: اتفاق دیگری که هیچ گونه توجیهی ندارد، ترجمه یک اثر توسط گروهی از مترجمان است که واقعاً با هیچ منطقی قابل قبول نیست و همین باعث شده است تا کتاب از یک کالای فرهنگی به یک کالای اقتصادی تبدیل شود.
وی ادامه داد: البته نمیتوان جنبه اقتصادی نشر را درنظر نگرفت و منکر این بخش از چرخه نشر شد؛ اما نباید به سمتی حرکت کرد که همه چیز اقتصادی شود. این روزها عدهای از کاسبان به اسم ناشر به جان حوزه کتاب افتادهاند و اصلاً توجه ندارند که یک اثر با فرهنگ ما همخوانی دارد یا ندارد و فقط به فکر آن هستند که فلان کتاب که جایزه فلان را گرفته است به سرعت منتشر شود. به اعتقاد من ما در حوزه ترجمه در حد شایسته و مطلوبی به ادبیات جهان توجه نکردهایم و بخش زیادی از تمرکزمان را روی چند کشور خاص گذاشتهایم.
قندهاری در توضیح آثار نویسندگانی که کتابی از آنها به فارسی ترجمه نشده است، اظهار کرد: چند سال پیش رمان طنزی از یک نویسنده معاصر نروژی به نام ارلند لو ترجمه کردم و آن را برای چاپ به نشر ثالث سپردم. او دارای سبک خاصی در طنز است و به دلیل قلم روانش، مخاطب خیلی خوب با نوشتههایش ارتباط برقرار میکند. بعد از ترجمه «ابر ابله»، مخاطبان به خوبی با او ارتباط برقرار کردند و همین امر باعث شد تا نشر ثالث از من بخواهد تا سایر آثار این نویسنده را نیز به فارسی ترجمه کنم.
وی افزود: در گام بعدی رمان «داپلر» را ترجمه کردم که این اثر نیز مورد توجه جامعه کتابخوان قرار گرفت، به همین دلیل طی ماههای گذشته به سراغ رمان دیگری از ارلند لو به نام «روزهای رخوت» رفتم که کار ترجمه آن تمام شده است و هم اینک نشر ثالث پیگیر مراحل پیش از چاپ آن است و من فکر میکنم که این اثر تا دو ماه آینده منتشر شود.
این مترجم در توضیح اثر جدیدش گفت: ارلند لو در این کتاب به طنز خاصی پرداخته است که این طنز با بسیاری دیگر از آثار موجود تفاوت هایی دارد. طنز این کتاب مربوط به اتفاقات ملموس و عادی زندگی روزمره ماست. مخاطب در این کتاب طنز را در دیالوگ زن و شوهری به تصویر می کشد که با فرزندانشان راهی یک سفر شدهاند و شاهد اتفاقات مختلفی در این سفر هستند که این اتفاقات با زبان طنز بیان میشود.
قندهاری در معرفی این نویسنده گفت: ارلند لو نویسنده موفق و مطرح نروژی است که با آثارش زندگی انسان مدرن را زیر سوال برده است. او با طنزهایش شیوه زندگی، مدرنیته، نظام سرمایهداری، شتابزدگی و کلیشههای زندگی زمانه معاصر را نقد میکند و آنها را به چالش میکشد. برای مثال در رمان «ابر ابله» شخصیت اول داستان یک دفعه زیر همه چیز میزند تا شرایط زندگیاش را تغییر دهد. او به یکباره تمام کارهایی که انجام میداده است را ترک میکند، به حالت سکون دچار میشود و بعد از آن به شکل تازهای به مسیر خودش ادامه میدهد.
وی در بخش پایانی صحبتهایش عنوان کرد: در رمان «داپلر» نیز یک مرد جوان که داری دو فرزند است، با درگذشت پدرش تلنگر عجیبی میخورد، از زندگی مدرن و عرف و ارزشهای به ظاهر مرسوم و تحمیلی خسته میشود، زندگیاش را رها میکند و به یک جنگل میرود و با حیوانات همزیستی میکند. در مجموع هر کدام از این آثار دارای طنز منحصربهفردی است که باعث میشود ارلند یک نویسنده خاص محسوب شود.
نظر شما