کتاب «ابعاد سیاسی فرهنگ در ایران: انسانشناسی، سیاست و جامعه در قرن بیستم» نقد و بررسی شد
بلوک باشی: فاضلی در کتابش راه ریچارد تاپر را ادامه داده است
علی بلوکباشی گفت: نعمتالله فاضلی در کتاب «ابعاد سیاسی فرهنگ در ایران: انسانشناسی، سیاست و جامعه در قرن بیستم» همان راه ریچارد تاپر را ادامه داده است.
بلوکباشی در ابتدای این نشست ضمن تجلیل از فعالیتهای نعمتالله فاضلی در حوزه انسانشناسی با اشاره به رابطه وی با ریچارد تاپر گفت: تاپر سالها روی شاهسونها کار کرده و از افراد برجسته در این حوزه به شمار میرود. فاضلی در کار انسانشناسی همان راه تاپر را ادامه داده است و کارهایش نو و بدیع است.
وی ادامه داد: از امتیازات این کتاب این است که در ابتدا به زبان انگلیسی نوشته شده و دنیا توانسته از دانش انسانشناسی ایران مطلع شود و در واقع این نخستین کتابی است که از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده است. یکی دیگر از موضوعاتی که به خوبی فاضلی در کتاب به آن اشاره کرده است افت مطالعات مردمنگاری است که لازم است به آن توجه ویژهای شود. در گذشته در ایران کارهای میدانی بسیار رواج داشت اما امروزه حجم کارهای میدانی کاهش پیدا کرده است.
وی افزود: نسل پیشین انسانشناسان غربی در ایران سالها وقت میگذاشتند و هرکدام تخصصهای ویژهای را داشتند که به آن شناخته میشدند اما امروزه متاسفانه انسانشناسان تحصیلکرده کمتر تمایل به کارهای میدانی دارند. و اشتعالات آموزشی اجازه نمیدهد آنها از مراکز دانشگاهی به مراکز میدانی بیایند.
بلوکباشی با بیان اینکه فقر نظریهپردازی و تحلیل در کارهای انسانشناسی دیده میشود گفت: این موضوع نیز در کتاب حاضر مورد بررسی قرار گرفته است ما امروز انسانشناس نظریهپرداز نداریم در حالی که با وجود انسانشناسان تحصیلکرده باید کتابهای جدید حاوی تحلیل باشد. از سوی دیگر در گذشته پژوهشگران تمایلی به کارهای سفارشی نداشتند. اما امروزه این موضوع بیشتر دیده میشود.
این استاد انسانشناسی در بخش دیگری از سخنانش به آشفتگی و تشتت در اصطلاحات مردمشناسی اشاره کرد و گفت: یکی از موضوعاتی که باید بین انسانشناسان حل شود آشفتگی است که بر سر استفاده اصطلاحات مردمشناسی، مردمنگاری، انسانشناسی و ... وجود دارد.
فاضلی از نمایندگان برجسته انسانشناسی ایران است
حسنزاده در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه فاضلی از نمایندگان برجسته انسانشناسی ایران است گفت: این کتاب اثری ارزشمند است از این جهت که میتواند در ذهن مخاطب طرح پرسش کند و همچنین توانسته در حوزه دانش علم گام مهمی بردارد و در ادبیات علوماجتماعی ایران نقش مهمی ایفا کند.
وی توضیحاتی را درباره فصول مختلف این کتاب ارایه کرد و افزود: مولف در فصل نخست کتاب درباره انسان و ایدئولوژی مفاهیم کلیدی را مطرح کرده است. آنچیزی که فاضلی در پویش علوم اجتماعی برای ما بیان میکند این است که ایدئولوژی یک روایت بزرگ است اما انسانشناسی خردهروایت است جمع این دو نشان میدهد که انسانشناسی ایرانی با یک تناقض روبروست.
رد ادعای مولف مبنی بر وابستگی مردمشناسی ایران به سیاستهای دولتی
دالوند نیز در ادامه این نشست با اشاره به اینکه این کتاب یک اثر مهم و معتبر در تاریخنگاری مطالعات فرهنگی و مردمشناسی ایران است و از فرد عبور میکند گفت: این کتاب یک اثر جهانی است که توانسته انسانشناسی ایران را در دنیا مطرح کند. فاضلی نیز مراحل دانش در ایران و اروپا را طی کرده و از این جهت کارش در این کتاب حایز اهمیت است البته باتوجه به اینکه از زمان نگارش این اثر 15 سال گذشته است به نظر میآید که باید در ارزیابی این کتاب زمان نگارش اثر را مدنظر قرار داد چرا که ممکن است اکنون تغییراتی در نظرات مولف آن به وجود آمده باشد.
وی ادامه داد: اگرچه نداشتن واژهنامه یکی از نقاط ضعف ترجمه این اثر است با این وجود فاضلی را میتوان در پشت ترجمه این کتاب مشاهده کرد. یکی از کاستیهای این اثر با توجه به درنظرگرفتن زمان نگارش کتاب این است که جزییات تاریخ ایران را به جای اینکه از پایین تحلیل کنند و به ساختار برسد به دلیل کمبود منابع آنرا رد کرده و از آن عبور میکند.
دالوند با رد ادعای مولف مبنی بر وابستگی مردمشناسی ایران به سیاستهای دولتی گفت: مردمشناسی ایران هیچوقت به سیاستهای دولتی وابسته نشده اما کتاب بهگونهای سازماندهی شده است که گویی اینچنین بوده است.
استفاده مولف از دیدگاه گفتمانشناسی در این اثر
احمد نادری نیز در ادامه این نشست با اشاره به استفاده مولف از دیدگاه گفتمانشناسی در این اثر گفت: اگر چه این دیدگاه توانسته موثر باشد اما محدودیتهای خاص خود را نیز داشته چون موضوع وسیع است و در برخی مواقع نتوانسته پاسخگوی موضوع باشد.
وی به بحث امام خمینی در کتاب حاضر اشاره کرد و گفت: به نظر میآید که در این اثر خلط مبحث صورت گرفته چرا که موضوع مورد بحث امام خمینی (ره) بحث شرقشناسی بوده و نه انسانشناسی اما مولف آن را به خوبی متوجه نشده است. همچنین واژهگزینی که در کتاب استفاده شده باید اصلاح شود.
به گفته مدیر گروه انسانشناسی دانشگاه تهران، گفتمانهای پس از جنگ در این کتاب بهصورت غیردقیق بحث شده در حالی که گفتمان سازندگی مبدا تحولات پس از جنگ بوده و جادارد که در ویراستهای بعدی به آن پرداخته شود. همچنین مولف با پدیده جهاد در کتاب مخالفت میکند در حالی که جهاد یکی از موفقترین پدیدهها در ایران است که جوانمرگ میشود.
نادری در بخش پایانی سخنانش با انتقاد از دیدگاه فاضلی نسبت به کمکاری انسانشناسان در تولید نظریه و تالیف کتاب گفت: مولف در بخش پایانی این کتاب سعی کرده با عرقی صنفی همکارانش را تطهیر کند و بگوید آنها بهصورتی هدفمند تنها کتابها را ترجمه کردهاند در حالی که به نظر نمیآید این اقدام انسانشناسان طی این سالها هدفمند باشد و بخش زیادی از آن به کمکاری خود ما برمیگردد.
قاسمی نیز دربخش پایانی این نشست با اشاره به ویژگی مثبت کتاب حاضر گفت: روشمندی، استفاده از منابع مختلف، زمینهمند کردن، ارتباط دوسویه انسانشناسی و ... از مزایای این کتاب است اما کاستی که در این اثر دیده میشود این است که هیچ ردپایی از زنان سیاستمدار و زنان در فرهنگ ایران در این کتاب دیده نمیشود. گویی قحطالنساء است!
وی تاکید کرد: این در حالی است که حتی در تیم مصاحبهشوندهها هم از زنان استفاده نشده در حالی که مولف میتوانست با توجه به اینکه انسانشناسی رشته زنانهاست از وجود زنان بهره بیشتری بگیرد.
قاسمی در پایان گفت: تعریف انسانشناسی نیز در کتاب بهخوبی مشخص نیست و گستره وسیعی را در برمیگیرد همچنین اگر مخاطب عامهای این اثر را بخواند به نظر میرسد که فرهنگ بخش کوچکی از این کتاب را تشکیل میدهد و کمتر به آن پرداخته شده است.
در پایان این نشست نیز مترجم اثر توضیحاتی را درباره روند ترجمه کتاب ارایه کرد.
نظر شما