جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۸
چرا اقتباس‌های سینمایی از کتاب‌ها اغلب خوب از آب در نمی‌آیند؟

این روزها دغدغه بسیاری از کارگردان‌ها، اقتباس‌های سینمایی یا تلویزیونی از آثار برجسته ادبی است. کارگردان‌هایی که به دنبال اقتباس‌های سینمایی از آثار برجسته ادبی می‌روند اغلب نمی‌دانند که چه کار پر خطری را در پیش گرفته‌‌اند. این اقتباس‌ها با مخاطبان حرفه‌ای‌تری که همان خوانندگان کتاب هستند روبه رو خواهند بود و در نتیجه آن با انتقادات بیشتری نیز مواجه می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از هافپست، اقتباس سینمایی از یک کتاب می‌تواند برای کسانی که قبلا آن کتاب را نخوانده‌اند ناامیدکننده و یا حتی گمراه‌کننده باشد. از طرف دیگر برای آن‌ها که کتاب را خوانده‌اند اغلب این سوال را پیش می‌آید که چرا کتابی که خوانده‌اند از فیلمی که دیده‌اند جذاب‌تر بوده است. جواب ساده است. هیچ رقیبی برای تخیل نیست.

یکی از طرفداران جی کی رولینگ گفته است که فیلم‌های مجموعه هری پاتر عالی است اما در مقایسه با کتاب رولینگ هیچ است.

دیوید فوئنکینوس، نویسنده فرانسوی، به مناسبت معرفی فیلم جدیدش با عنوان «حسود» که روز 8 نوامبر (۱۷ آبان) اکران می شود به هافینگتون پست نوشت: «وقتی شما کتابی را می‌خوانید در ذهن فیلم خودتان را می‌سازید. آن‌هایی که به تماشای یک اثر اقتباسی می‌روند آن را بلافاصله در ذهن خود با کتاب مقایسه می‌کنند و این کاملا طبیعی است. اگرچه این فیلم‌ها می‌توانند گستره مخاطبان زیادی را به سوی خود جذب کنند اما از دید آن‌ها که کتاب اصلی را خوانده‌اند ناموفق و نامید‌کننده جلوه می‌کنند؛ چرا که جهانی که  با خواندن کلمات برای خودمان می‌سازیم از آنچه که بر پرده سینما به نمایش در می‌آید درخشان‌تر و تکان‌دهنده‌تر است.»

مارگریت دوراس نظر جالبی در این باره دارد. او می‌گوید: «سینما متن را متوقف می‌کند. ضربه‌های کشنده‌ای بر تبار آن یعنی بر تخیل فرو می‌آورد. این در عین حال فضیلت سینما نیز محسوب می‌شود که جلوی تخیل و تصور را می‌گیرد. این انسداد تخیل، فیلم نامیده می‌شود. فیلم‌ها نمایانگر توقف حتمی خیال هستند؛ تثبیت یک نمایش، یک بار برای همیشه.»

با این همه این عقیده مارگریت دوراس مانع از آن نشده که برخی از آثارش در پرده نقره‌ای روایت شوند.

 گوستاو فلوبر در قرن 19 اعلام کرده بود که تا زمانی که زنده‌ام نمی‌گذارم آثار مکتوبم در غالب تصویر روایت شوند، چرا که زیباترین توصیفات ادبی وقتی به شکل تصویر در می‌آیند زشت و نابود می‌شوند. یک شخصیت زن که در غالب تصویر و نمایش درمی‌آید تنها شبیه یک زن است و بس؛ اما شخصیت زنی که در کتاب وجود دارد به  شکل رویای هزاران زن دیگر می‌تواند در‌بیاید.

برنارد می‌نیه، نویسنده رمان‌ها‌ی پلیسی فرانسوی، به مناسبت اقتباس تلویزیونی از یکی از کتاب‌هایش با عنوان «یخ‌زده» به هافینگتون پست نوشت: «ساخت سریال تلویزیونی از کتاب همواره خیانت به ادبیات شمار می‌آید. اما تا وقتی که بتوانیم روح و فضای اثر را حفظ کنیم می‌تواند با‌اهمیت تلقی شود.»

او همچنین گفت که تغییرات زیادی در سریال ساخته شده در مقایسه با کتابش ایجاد شده است اما ماهیت آن حفظ شده و نتیجه برایش رضایت بخش است.

ژولین گراک، نویسنده قرن بیستم فرانسه، در مورد اقتباس‌های سینمایی گفته بود که برای اینکه یک رمان به یک فیلم خوب تبدیل شود. فیلم باید یه یک چیز دیگری غیر از کتاب باشد و نه تنها انتقال ساده بصری.

با این همه پیر لومتر، نویسنده فرانسوی از فیلمی که آلبرت دوپونتل، کارگردان فرانسوی از کتابش با عنوان «به امید دیدار در آن دنیا» که در سال 2013 برنده جایزه گنکور شد، ساخته و دو روز قبل در فرانسه به نمایش درآمد احساس رضایت کرده و گفته است: «کارگردان روح اثر را حفظ کرده و در عین حال توانسته ردپای خود را در فیلم بگذارد و حتی بیشتر. بعد از دیدن فیلم احساس حسادت به من دست داد چون اگر ایده‌های او را داشتم حتما در کتابم اعمال کرده بودم اما ایده‌ای نداشتم.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها