بکمن این بار در رمان جدید خود، از دل ورزش، قصه بیرون آورده و "شهر خرس" داستان امیدها ورویاهای بازیکنان تیم هاکی است.
فردریک بکمن در سال 1981 در استکلهم متولد شد. وی تحصیلاتاش را در رشته فقه مسیحی نیمهکاره رها کرد و به عنوان راننده کامیون و شاگرد گارسون و کارگر در رستورانها و انبارها شروع به کار کرد.
بکمن در سال ۲۰۰۷ به عنوان روزنامهنگار آزاد در روزنامهای نه چندان مهم در استکهلم دوره تازهای از زندگیاش را آغاز کرد و به زودی به عنوان یک وبلاگنویس به شهرت رسید. در سال ۲۰۱۲ نخستین رمانش «مردی به نام اوه» را منتشر کرد.این رمان که از قلمرو رمانهای سرگرمکننده میآید، ۶۰۰ هزار نسخه به فروش رفت و به ۲۵ زبان ترجمه شد. در سال ۲۰۱۶ نیز فیلمی بر اساس این رمان به کارگردانی "هنس هولمُ" فیلمساز سوئدی ساخته شد و به نمایش درآمد. "مردی به نام اوه" رمانی ساده و دوستداشتنی است. مردی تنها و خودخواه و در عین حال عملگرا. اُوه نماینده انسانهایی است که امید به زندگی را از دست دادهاند. چیزی ندارد که بخواهد و به امید آن راهی را به جلو بگشاید. تقدیر، زنی ایرانی به نام "پروانه" را به زندگی او میآورد، پیوندی که اوه با اکراه بدان تن در میدهد. پروانه با رفتار و برخوردهای خود روشنائی، امید و شور را به زندگی اوه باز میگرداند و اوه به تدریج شخصیتی نو، اجتماعی و تازه پبدا میکند.
در سال ۲۰۱۳ بکمن به عنوان «موفقترین» نویسنده سوئد شناخته شد.
فردریک بکمن هر بار در رمان های خود به موضوعی تازه میپردازد و داستانهایش برای مخاطب کهنه و تکراری نمیشوند. بکمن همیشه از زاویهای تازه به آدم ها و اتفاقات اطرافش مینگرد و نمایی دیگر از زندگی را به مخاطب خود نشان میدهد. در "شهر خرس" با ماجراهایی مواجه میشویم که در هر شهری ممکن است اتفاق بیفتد. دغدغه ساکنین این شهر به دغدغه بقیه شهرهای جهان نزدیک است.
بکمن این بار از دل ورزش، قصه بیرون آورده و شهر خرس داستان امیدها ورویاهای بازیکنان تیم هاکی است. زبان بکمن ساده است و خوشخوان و دیالوگهای رمان حقیقیاند. رمان شروع جذابی دارد:
" دیروقت یک شب در اواخر مارس، نوجوانی با یک تفنگ دولول در دست مستقیم به جنگل رفت، اسلحه را روی پیشانی یک نفر دیگر گذاشت و ماشه را کشید.
و ماجرا از این قرار است."
رمان با همین آغاز جذاب خواننده را پرتاب میکند به دل ماجرا و قلب شهری که قرار است داستان از آن جا روایت شود. شهر در این رمان به مثابه یک کاراکتر است و مانند شخصیتهای دیگر به اعمال او پرداخته میشود:
"شهر صبح زود از خواب برمیخیزد...شهرهای کوچک اگر میخواهند شانسی در این دنیا داشته باشند، نیاز دارند به یک برگ برنده...این شهر در حال باخت است، از زمانی که "بیورن استاد" در چیزی برنده بوده، مدتها می گذرد...اگر بخت تیم دوباره بزند و برنده شود، شهر هم دوباره خودش را بالا بکشد"
در این رمان حتا پاکهای هاکی روی یخ هم وسیله هستند برای نیل به آرزوها. هر اونس اراده و قدرتی که در بدن این جوانان با سرعت تمام به دنبال این پاک ها یورش میبرد، به دنبال چیزی است ارزشمند. در این شهر همه چیز کوچک است. اتاق ها کوچک اند. زمین بازی کوچک است و... مردم شهر برای خود فضا کم آوردهاند.در سراسر رمان صدای نویسنده را میشنویم که قصه را در مقام دانای کل جلو میبرد و خواننده را با فضاهای مختلف این شهر و تک تک آدمهایش آشنا میکند. خواننده دست در دست نویسنده در جابهجای این شهر سرک میشود.
نکته دیگری که در رمان شهرخرس وجود دارد، حضور پررنگ مذهب است. چیزی که کمتر در رمانهای اروپایی به چشم میخورد. مذهبی بودن به عنوان خصیصه برخی کاراکترها در شخصیت پردازی این رمان لحاظ شده است. آموزههایی که روی دیوار اتاق "آمات" یکی از کاراکترهای اصلی رمان، وجود دارد تماما بار اعتقادی و مذهبی دارند.
خرس در ضرب المثلهای سوئدی نشان از قدرت فرد دارد و به اصطلاح به فرد نیرومند و قوی میگویند که او درون خود یک خرس دارد. رمان "شهر خرس" داستان شهری را روایت میکند که در پی قدرت گرفتن است.
جدیدترین رمان بکمن به نام "شهرخرس" به تازگی از نشر نون در 416 صفحه و قیمت 29500 تومان راهی بازار کتاب شده است. نشر نون اولین ناشر ایرانی است که مجموعه ی کامل آثار بکمن را به مخاطبان فارسی زبان ارائه کرده است.
نظر شما