کتاب "اصول و مبانی تحلیل متون ادبی" در سرای اهل قلم بررسی شد
منتقد واقعی جهان پیرامون خود را از راه نقد ادبی میشناسد
عبدالرسول شاکری و مسعود جعفری، کتاب "اصول و مبانی تحلیل متون ادبی" نوشته سلینا کوش ترجمه حسین پاینده را نقد و بررسی کردند. در این نشست شرح کاملی از فعالیت های حسین پاینده در حوزه نقد و هدف از ترجمه این کتاب مطرح شد.
حسین پاینده،مترجم این کتاب در ابتدای جلسه عنوان کرد: ترجمه کتابی درباره تحلیل متن یک ضرورت است.تحلیل، دایره ای بسیار فراختر از یک شعر یک رمان و یک فیلم سینمایی است. تلاش من هم به عنوان یک ایرانی که به پیشرفت جامعه خود علاقه مند است به سهم خودم امکاناتی فراهم کنم تا گرایش آحاد این جامعه به دیدن لایه های ناپیدایی از واقعیت اجتماعی ما بیشتر شود و آن لایه ها زمانی قابل دیدن میشوند که با نگاهی تحلیل گر آنها را نگاه کنیم. این کتاب تحلیل ادبی است اماتعریفی که سلینا کوش از متن به دست میدهد تعریفی شامل شونده است و مقصود از شاملشوندگی این است که برخلاف تقسیم بندیهای ژانر که در دانشگاههای ما از گذشته متداول بوده است امروز وقتی صحبت از متن میشود خیلی مسائل دیگر هم در آن گنجانده میشود. دیدگاه این کتاب درمورد ژانر چیزی نیست که در دانشگاه تدریس میشود. در دانشگاههای ما رمان را ادبیات نمیدانند و بیشتر به معرفی شعرای کلاسیک تاکید دارند. در این کتاب ادبیات نمایشی جز ادبیات و درام محسوب میشود در صورتی که در مقاطع مختلف دانشگاهی درسی درباره درام و ادبیات نمایشی در رشته ادبیات وجود ندارد. ژانر ادبیات روایی در این کتاب شامل سینما است نه فقط فیلمنامه بلکه فیلم یعنی محصول آن را هم ادبیات میداند.
وی افزود: سلینا کوش از فرهنگی می آید که فارغ التحصیلان این رشته در آن فرهنگ به نقد کتاب و نقد فیلمهای روی پرده می پردازند. و این کار به عهده ادبیاتخوانان است. سلینا کوش فیلم را برای دانشجوی ادبیات ضروری میداند چون این یک ژانر روایی است و تمام عناصری که در ادبیات داستانی وجود دارند مانند عنصر شخصیت، کشمکش، مکان، زمان، اتمسفر، فضاسازی و ... همگی در فیلم وجود دارند. تعریف این کتاب از ژانر برای ما چیز جدیدی است و معنای متن در آن به طور جالبی گشوده میشود و بسیاری از چیزهایی که در ادبیات کلاسیک ما متن به شمار نمی آیند در این کتاب به عنوان متن ادبی تلقی شده اند.
این منتقد و تحلیل گر برجسته ادبی عنوان کرد: من به عنوان کاوشگر فرهنگ، این کتاب را ترجمه کردم. امیدوارم خوانندگان این کتاب نظریههای پسامدرنیسم، ساختارگرایی، روانکاوی، تاریخ گرایی مدرن، فمنیسم، مارکسیسم، نشانه شناسی مدرنیسم، پساساختارگرایی و.. به گوششان میخورد از راه روشهایی پیشنهادی این کتاب نگاهی به متن گسترده تری به نام واقعیت اجتماعی بیاندازند. ما همه شخصیتهای یک روایت خیلی بزرگ هستیم زندگی ما یک روایت است. تعاملهای ما در زندگی پر از کشمکش است و دائما با مساله زاویه دید مواجه هستیم. هدف من کمک به پیشبرد مطالعات ادبی برای نظاممند کردن موضوع نقد در محافل آکادمیک بوده اما تاکید میکنم که منتقد واقعی جهان پیرامون خود را از راه نقد ادبی میشناسد. به غیر از این ضرورت مبرم فرهنگی ادبی، باید اشاره کنم که این کتاب نسبتا جدید است و یک سال پیش که به دستم رسید تنها چهار پنج ماه از انتشارش می گذشت و من هم در کوتاهترین زمانی که میتوانستم این کتاب را ترجمه کردم. این کتاب منبع نسبتا جدیدی است و ضرورت در ترجمه این اثر میدیدم.
پاینده در ادامه مطرح کرد: در مورد رسیدن به افکاری که درمورد نقد دارم دلیل آن هوش غیرعادی نیست. بلکه آشنایی با روشهای نقد ادبی به ما کمک میکند تا متوجه دلالت ها و معانی بشویم. و امیدوارم خوانندگان این کتاب پاسخ پرسشهایی را که همیشه از گفتن آن شرم داشتند بدهد. این کتاب برای کسانی است که میخواهند از پایه و بیخ و بن با نقد ادبی آشنا شوند. اصطلاحات کتاب در فهرست الفبایی در انتهای کتاب آمده است. سلینا کوش هر مساله ای را با طرح مثالی از شعر و رمان و فیلم توضیح میدهد. در فصل پایانی هم روش نوشتن مقالات نقادانه را توضیح داده و بین مقالات منتشر شده در روزنامه ها و مقالات دانشگاهی تفاوت قائل شده است.
مسعود جعفری در ادامه خلاصه ای از مباحث مطرح شده در کتاب ارائه کرد و گفت: به نظرم این کتاب برای دانشجویان بسیار مفید است. ساختار کتاب با مقدمه مترجم آغازمیشود که در آن به دو موضوع؛ اهمیت نظریه و روش نظام مند نقد ادبی پرداخته میشود. در مقدمه راجع به چیستی ادبیات و کارکردهای آن که برای خواننده مبتدی هم قابل فهم است،بحث میشود. تغییر جایگاه شاعران و نویسندگان و ژانرهای ادبی گذشته نسبت به امروز را بیان میکند و توضیح میدهد که هیچ ژانری در تاریخ ادبیات ثابت نیست و در کل کتاب نگاهی پویا به مسائل دارد.
استاد دانشگاه خوارزمی افزود: ژانر و آمیختگی ژانرها از جمله مباحث مهم کتاب است. فصل دوم کتاب بر پایه نقد خود متن و واژههای آن است. فصل سوم به تحلیل متن در بافتار یا زمینه بیرونی متن اختصاص دارد. سپس به تاریخ نگاری نوین و تلفیق آن با متن می پردازد. فصل چهارم به تحلیل تطبیقی اختصاص دارد و با اشاره به نظریه مشهور تی.اس.الیوت درباره سنت و استعداد فردی که بیان می کند هیچ خلاقیت ادبی نمیتواند بدون توجه به سنت رخ بدهد. چرا که هر متنی به نحوی با متون قبل از خود و معاصر ارتباط دارد و به گونهای روی متون بعد از خود اثر میگذارد.
در فصل بعد خواننده با ماهیت اقتباسی ترجمه آشنا میشود و درمی یابد که هر ترجمه نوعی اقتباس است. در فصل پنجم، نسبت تحلیل با نقد ادبی بحث میشود. صحنه نقد امروز با قرن نوزدهم تفاوت دارد و تکثر نقد و دیگاه های متنوع و رویکردهای مختلف منتقد ها باعث تکثر نقد شده است. فصل ششم به تحلیل نظریههای ادبی اختصاص دارد. روش تحلیل از دل نظریه بیرون میآید . در این فصل نظریههای ادبی طبقه بندی شده و به ذهن خواننده در مطالعه این نظریهها و نسبت آنها با هم نظم میبخشد. به طور کلی از نظر سلینا کوش متن در جهان امروز معنایاش تغییر کرده است.فصل هفتم به جمع بندی نوشتار تحلیلی میپردازد.
جعفری، مطالعه این کتاب را برای کسانی که علاقه مند به فعالیت در حوزه نقد هستند برای کیفیت ارتقا کیفیت نقد لازم و ضروری دانست. وی سوالات خود را درباره ترجمه چند واژه خاص از مترجم این کتاب مطرح کرد. وی درباره ترجمه دو واژه، معرفت مینویی و بافتار از مترجم این اثر سوالاتی مطرح کرد و گفت: ترجمه کتاب هم مانند متن اصلی بدون ابهام و بسیار روشن است و مترجم سلیقه خاصی در انتخاب فعلها داشته است.
در ادامه جلسه عبدالرسول شاکری، از اعضا هیئت علمی سازمان سمت، بیوگرافی کاملی از فعالیتهای ادبی حسین پاینده ارائه کرد و گفت: نخستین مقاله حسین پاینده که درباره اهمیت زاویه دید در داستان کوتاه بود، در سال 1368 در نشریه کیهان فرهنگی منتشر شد. از سال 1355 تا 1359 در شهر آکسفورد دوره دبیرستان را گذراند ودر سالهای 1359 تا 1360 در دبیرستان هدف رهنما در تهران دیپلم گرفت. سالهای 1364 تا 1368 در دانشگاه علامه طباطبایی دوره کارشناسی ادبیات انگلیسی و در سالهای 1368 تا 1370 در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد همین رشته فارغ التحصیل شد. او از سال 1371 به عضویت هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی درآمد. در سالهای 1375 تا 1380 در دانشگاه ساسیکس انگلستان به تحصیل نقد ادبی در مقطع دکتری پرداخت و در همین سالها یک دوره اشنایی با نقد ادبی روانکاوی ادبیات را به توصیه استاد راهنمایش در دانشگاه کوین مری لندن گذراند.
وی افزود: پاینده مباحثی مانند نقد ادبی و آشنایی با رمان را با نزد آذر نفیسی فراگرفت و هم چنین در کلاسهای نقد زنده یاد سعید ارباب شیرانی شرکت کرده است. شرکت در کلاسهای نقد مریم خوزان، آذر نفیسی و سعید ارباب شیرانی در تسلط اوبه نقد بسیار موثر بود. دومین مقاله او با عنوان "فرمالیسم در نقد ادبی" در سال 1369 در همین نشریه منتشر شد. و سپس مجموعه مقالات زبان شناسی و نقد ادبی که ترجمه مشترک او با مریم خوزان بود منتشر شد. در سال 1374 کتاب "نظریههای رمان" را منتشر کرد. در همین سال کتاب دو جلدی " درآمدی بر ادبیات" را برای دانشگاه پیام نور تالیف میکند. اینکتاب همچنان تجدید چاپ میشود. در همین سال مجموعه مقالات نخستین سمینار بررسی مسائل رمان به کوشش او راهی بازار نشر میشود.
وی درسال 1380 در گروه ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبایی به تدریس میپردازد. اما از سال 1384 فعالیت خود را به ادبیات معاصر فارسی معطوف کرد و به نقص عمده در رشته زبان و ادبیات فارسی پی میبرد و در مییابد که هیچ درسی درباره داستان کوتاه و رمان وجود ندارد. به همین دلیل کارگاههای نقد ادبی را در خارج از دانشگاه بنیان مینهد که تا کنون ادامه دارد. فعالیتهای حسین پاینده را در دو زمینه مشخص میتوان تقکیک و مقوله بندی کرد، یکی معرفی آموزش و گسترش نقد ادبی دانشگاهی و روش مند به همراه به دست دادن نمونههای موفق عملی نقد و دیگری مطالعات و نقدهای مربوط به فرهنگ.
شاکری ادامه داد: در زمینه نخست کتابهای تالیفی عبارتند از: گفتمان نقد، مقالاتی در نقد ادبی چاپ اول 1382، نقد ادبی و دموکراسی، سه جلدی داستان کوتاه در ایران در 1389 تا 1391، گشودن رمان، رمان ایرانی در پرتو نظریه و نقد ادبی منتشره در سال 1392. در گروه دوم مقالات قرار میگیرند. این مقالات هم ترجمه و هم تالیفی هستند.مقالات تالیفی پاینده 82 و ترجمه39 وسخنرانی در همایشهای علمی 21 و سخنرانی های پراکنده و دیگر که شامل مصاحبه و یادداشت ها و مقاله های کوتاه میشود، 291 تاست.
آثار ترجمه در این بخش عبارتند از؛ زبان شناسی و نقد ادبی از راجر فاولر و... در سال 1381، نظریههای رمان از رئالیسم تا پسامدرنیسم از دیوید لاج و دیگران در سال 1386. هم چنین ویرایش کتابهای،پیش درآمدی برمطالعه نظریه ادبی از راجر وبستر سال 1382، قرائتی نقادانه از رمان"چهره مرد هنرمند در جوانی" در سال 1382، درسنامه نظریه و نقد ادبی از کیت گرین و جیل برنینهام در سال 1383، درآمدی بر نظریه ها و روشهای نقد ادبی چارلز برسلر در سال 1386 و نظریه های نقد ادبی معاصر در سال 1387 از آثار او در این زمینه است.
عضو هیئت علمی سازمان سمت در ادامه افزود: در زمینه اول، نقد روشمند و دانشگاهی ، کار پژوهشی انجام شد با عنوان تبیین برنامه گروه آموزشی نظریه و نقد و برنامه کارشناسی ارشد رشته نظریه و نقد ادبی به سفارش دانشگاه علامه طباطبایی در سال 1387 انجام شد که خیلی از ان استفاده نشده است.
پاینده در فعالیتهای میانرشته ای یعنی نقد فرهنگ و مطالعات فرهنگی، دو رویکرد مشخص را مطرح میکند. در اوایل دهه هفتاد رویکرد نوشتههای او متن محور، فرمالیستی و ساختارگرایانه است. تا اواسط دهه هشتاد به نظر میرسد دغدغه اصلی پاینده روشمندی در نقد و خوانش متون بوده است که هم اکنون هم دغدغه ایشان است. از میانه دهه هشتاد خورشیدی، عمده پژوهشهای پاینده به مطالعات فرهنگی اختصاص دارد. فعالیتهای او به فضای دانشگاه محدود نمیشود و مخاطبان گستردهتری دارد. همه متنها و روایتها در کانون توجه او قرار میگیرد. کتابهای تالیفی پاینده در این حیطه عبارتند از، نقد ادبی و دموکراسی در سال 1385، نقد ادبی و مطالعات فرهنگی قرائتی نقادانه از آگهی های تجاری در تلویزیون ایران در سال 1385، رمان پسامدرن و فیلم 1386.
آثار ترجمه وی در این زمینه عبارتند از؛روانکاوی فرهنگ عامه از ریچاردز در سال 1382، اندیشه یونگ از ریچارد بیلیسکر 1384، مطالعات فرهنگی درباره فرهنگ عامه از جان استوری در سال 1386.
شاکری درباره رویکردهای خاص پاینده عنوان کرد: مقالات پاینده با رویکردهای میانرشته ای گوناگون از روانکاوی و ادبیات گرفته تا نشانه شناسی فمنیسم و تاریخ گرایی نوین را در برمیگیرد که برخی از این آثار عبارتند از: تحلیل داستانکی درباره رواج خشونت در ایران، تحلیل فیلمهایی از قبیل "درباره الی" و "جدایی نادر از سیمین" ، سریالهای تلویزیونی عامه پسند، نقد مناظره، نشانه شناسی لباس، نقد عکس رئیس جمهور فعلی، نقد فوتبال و ارتباط آن با صلح، دلایل اوباشیگری در میادین ورزشی و تحلیل "تجمع دانش اموزان در مجتمع تجاری کورش" در خرداد1395.
وی افزود: دانش پاینده در زمینه نقد و رویکردهای گوناگون این نوع مطالعات به همراه شناخت او از فرهنگ و جامعه ایرانی و نگاه انتخابی او به این موضوعات و درنظر گرفتن مناسبات برون متنی از مهمترین دلایل موفقیت ایشان در جامعه ایران بوده است.
شاکری در پایان سخنرانی آذر نفیسی در سال 1373 را در پاسخ به برخی انتقادات وارده به پاینده و روش نقد او برای حضار قرائت کرد.
در ادامه جلسه، جعفری درباره سادهگویی و طرح مسائل به صورت ساده و قابل فهم عنوان کرد: اگر اسامی پر طمطراقی مانند برگمان ، جویس و بکت در مباحث خود استفاده کنیم همه یادداشت برمیدارند. هر چه مخاطب بیبضاعتتر باشد تاثیری که میگذاریم بیشتر است. اگر از اسامی قراردادی استفاده نکنیم و به عنوان مثال از لوییس کارول و لورل و هاردی استفاده کنیم کسی تحویلمان نمیگیرد. چون در میان عوام الناس روشنفکری توجه به عمق تفکر نیست و به همین زر و زیورهاست. درحالیکه خلاقیت و دانش مقولههایی دیگرند. به گفته یکی از منتقدین تئاتر گوچی بکت تحت تاثیر لورل و هاردی بوده است اما وای به حال کسی که هنگام صحبت از گوچی، پای لورل و هاردی و برادران مارکس را وسط کشد.
حسین پاینده درباره پرسشهایی که جعفری در ابتدای جلسه درباره ترجمه برخی لغات مطرح کرده بود، پاسخ داد: طبیعتا درباره ترجمه واژه "کانتکست" به هیچ عنوان واژه بستر را مناسب نمیدانستم. اما احساس کردم سلنا کوش در بکارگیری این واژه به جنبههای زبان شناختی توجه داشته و بهتر است به جای واژه "زمینه" از واژه "بافتار" استفاده کنم و قبل از من نیز برخی مترجمها این معادل را به کار بردهاند.
درباره ترکیبت واژگانی "لذت بدنی حاصل از شعر"، منظور نویسنده خلجان درونی خواننده شعراست که صرفا روحی و معنوی نیست. و منظور التزاز جسمانی است. اما اینطور مواقع بهتر است از زیرنوشت استفاده شود یا چنین عباراتی به صورت جمله ترجمه شود تا برای خواننده فارسی زبان ابهام ایجاد نشود. در کلاسهای دانشگاهی از لذت بدنی شعر صحبتی به میان نمیآید و هنر مترجم این است که طور دیگری مفهوم را به خواننده رساند.
پاینده درباره مقاله "تجمع دانشآموزان در مجتمع تجاری کورش" خود عنوان کرد: به عنوان منتقد ادبی ورای واقعیت مشهود را میبینم و نظریههای ادبی، روشهای این نوع خوانش را به دست میدهند. در ادبیات باید درسهایی برای تحلیل رویدادهای اجتماعی وجود داشته باشد. زمینه اشتغال برای فارغ التحصیلان ادبیات کم است. برای تحلیل رویدادهای اجتماعی در کنار دعوت از جامعهشناسان، روانشناسان و... از متخصصان حوزه ادبیات هم دعوت شود.
پاینده در انتهای جلسه اظهار کرد: نوشتن این مقالات تلنگری است که جامعه در کنار توجه به دیگر اقشار تحصیل کرده، به کسانی هم که در ادبیات تحصیل کرده اند اعتنا بکند و متوجه نقش مهم آنها بشود.
نظر شما