آیا کتاب «آینده علوم سیاسی» را میتوان در گروه کتب آیندهپژوهی قرار داد؟
این کتاب درباره آینده علوم سیاسی صحبت میکند و به نوعی میتوان گفت که به آینده نگاه دارد اما با آیندهپژوهی نیز متفاوت است. از سوی دیگر شاید بتوان آن را یکی از تولیدات آیندهپژوهی تلقی کرد به این معنا که بشر در تلاش برای رسیدن به نظریهای است تا راههای دستیابی به آیندهای بهتر را در نظر گیرد. «آینده علوم سیاسی» هم یکی از تولیدات این نگاه کلان است و به نوعی این دو حوزه را به هم ربط میدهد. اندیشمندان مختلف در حوزههای گوناگون، آیندههای متفاوتی را برای بشر تصور میکنند. «آینده علوم سیاسی» نیز تلاش جمعی از اندیشمندان این حوزه است که به بررسی مباحث نویی میپردازد که تا کنون در این زمینه بررسی نشده است. این کتاب میتواند یکی از تولیدات آیندهپژوهی قلمداد شود که در خصوص آینده علوم سیاسی به طرح سوال میپردازد.
انتشار این کتاب به شکل مجموعه مقاله چیست؟
سیدنی وربا از استادان و برجستگان علم سیاست در دانشگاه هاروارد بود. هنگامی که بازنشسته شد انتشارات راتلیج تصمیم گرفت که به افتخار بازنشستگی او کتابی با عنوان «آینده علوم سیاسی» منتشر کند. به همین دلیل از دیگر استادان همرشته او خواست تا مقالهای در این کتاب بنویسند و به منظور پرهیز از هرگونه محدودیتهای سنتی دو سوال بسیار مهم و بسیار کلی در برابر نویسندگان این مجموعه قرار گرفت تا به دلخواه به یک سوال یا هر دو سوال در قالب یک مقاله بسیار موجز و مختصر پاسخ دهند؛ آن دو سوال عبارتند از؛1. دانش، تجربه و تخصص شما بیشتر باید به چه سوالات پاسخ داده نشدهای معطوف شود؟ 2. دوست دارید اهل سیاست، اصحاب رسانه، مسئولان و مقامات یا حتا اندیشمندان دیگر علوم از کدام یک از دستاوردهای رشته علوم سیاسی مطلع شوند و آن را فرا بگیرند؟ چرا که علم سیاست، یک گرایش میانرشتهای است.
مثلا ما پدیدهای به نام «تروریسم بینالمللی» داریم. برای تبیین تروریسم بینالمللی، سادهانگارانه است که فقط از منظر علوم سیاسی به آن نگاه کنیم. باید از منظر اقتصاد، روابط بینالملل، دین، مذهب و ... هم بررسی شود. این نکته را هم در نظر بگیرید که انتشارات راتلیج در سال 1851 میلادی، مصادف با 1230 شمسی، تاسیس شده شده است. چهل و هفت سال بعد از تاسیس راتلیج، در سال 1277 شمسی، تازه علوم سیاسی در ایران مطرح میشود و مدرسه عالی سیاست شکل میگیرد. حال شما خود، به این شکاف تاریخی و فاصله ما با جهان در علوم سیاسی نگاه کنید. این کتاب تلاش دارد تا به دانشجویان علوم سیاسی بفهماند که علم یک پدیده ذهنی است و ناچاریم برای انجام کارهای خوب به کارهای تیمی و گروهی روی بیاوریم و از علوم دیگر هم بهره ببریم.
چون یکی از بزرگترین اندیشمندان در حوزه علوم سیاسی است. بیست و هفت تن از شاگردان او از سرآمدان علوم سیاسی در حال حاضر هستند. سیدنی وربا کارهای مشترکی با نوزده تن از برجستهترین نظریهپردازان دنیا تالیف کرده است و با چهل و چهار تن از همکاران خود در دانشگاه هاروارد، همکاریهای مشترکی داشته است. از سوی دیگر انتشارات راتلیج سابقه همکاری با اندیشمندان بزرگ جهان را دارد که از آن جمله میتوان به فوکو، دریدا، انیشتین و... اشاره کرد که کتابهاشان توسط این ناشر چاپ و عرضه میشد. این ناشر به دلیل تاثیری که وربا در علوم سیاسی داشته، تصمیم میگیرد کتابی را در همین حوزه منتشر و به او تقدیم کند.
به طور کلی یک نظریه در علوم سیاسی چطور تولید میشود؟ آیا با بررسی آنچه که گذشته و تجربه شده است؟ به این ترتیب چگونه میتوان به نظریهای برای آینده این علم رسید؟
این کتاب داعیه نظریهپردازی ندارد. اما موضوعاتی را مطرح کرده که تا کنون به آن پرداخته نشده است. برخلاف سایر کتابهای علوم سیاسی که یا به شرح و تبیین نظریات قبلی میپردازند یا پدیدهای مثل داعش را بر اساس نظریات سیاسی-اجتماعی موجود، تحلیل کردهاند، مقالات این کتاب به شرح و بسط نظریات قبلی نپرداخته و برای آینده هم نظریهای ندارد. بلکه موضوعات جدیدی را مطرح کرده که امکان دارد اشتباه یا متناقض هم باشند اما این موضوعات ارزش تحقیق و پژوهش دارد و لازم است که به این موضوعات پرداخته شود. مقالات این کتاب، طرح سوال میکنند و از دل آن، موضوعهای پژوهشی جدید و نظریههای جدیدی تولید میشود. این کتاب شامل صد مقاله است که هر یک ظرفیت آن را دارد که موضوع یک کتاب و دهها رساله شود. به هر روی، مقالات این کتاب تراویده ذهن اندیشمندانی است که سالها در این حوزه تحقیق کردهاند و این افراد، معتقدند که روی این موضوعات هنوز تحقیق نشده است و ارزش تحقیق دارند.
جامعه مطالعاتی این کتاب، مختص به آمریکاست؟ یا برای نوشتن مقالات، فقط از نویسندگان این اقلیم دعوت به کار شده است؟
خیر. نویسندگان این کتاب، محدود به اندیشمندان آمریکایی نمیشوند. بلکه از شرقیها هم در این کتاب مقالاتی درج شده است. موضوع مقالات هم به ساحت علوم سیاسی به طور اعم اشاره دارد اما سیاست آمریکا در آن رنگ بیشتری دارد. مثلا در موضوع دموکراسی، به دموکراسی در آمریکا پرداخته است. اتفاقا این بحث در این کتاب هم مطرح شده است که چرا ما وقتی از سیاست صحبت میکنیم فقط به غرب توجه داریم. چرا برای مطالعه به سراغ کشورهای کمتر شناخته شده نمیرویم. آیا آنها برای اداره کشورشان الگویی دارند؟ بسیاری از اندیشمندانی که در این کتاب، مقاله دارند، آمریکایی نیستند. اما مقالاتشان را برگرفته از آموزههای غرب مینویسند. اولین مقاله این کتاب با عنوان «ایالات متحده؛ دموکراسی از نوعی دیگر» این بحث را مطرح میکند که اگر منظور شما نقد دموکراسی آمریکایی است، با این کار نمیتوانید این مفهوم را در کشورهای دیگر بررسی کنید. چرا که هر اقلیمی و هر کشوری فرهنگ خودش را دارد و یک چیز وارداتی نیست. روی هم رفته، تلاش شده تا این کتاب جامعالاطراف باشد اما بیتاثیر از سیاست غرب نیست.
مقالات این کتاب به شیوههای بسط و گسترش قدرت و حفظ آن میپردازد یا نگاهی شورشی و چالشبرانگیز نسبت به ساختارهای قدرت دارد؟
این کتاب در حوزه سیاستگذاری نیست بلکه به علوم سیاسی میپردازد و اصولا به آن منظر ورود نکرده است. در حوزه سیاستگذاری است که بحث ارباب و رعیت یا فاعل و مفعول یا حاکم و محکوم مطرح میشود. فقط یک سری سوال ارزشمند مطرح میکند و معتقد است آینده علوم سیاسی بر شانههای این 100 موضوع قرار خواهد گرفت. ما در ایران علوم سیاسی را به شکل کلی میبینیم و جهتگیریهاش خیلی عام است. یا شاید بتوان گفت که علوم سیاسی در ایران، فقط برای حفظ ظاهر است. اما این که آنچه در جهان اتفاق میافتد با رشته علوم سیاسی در ایران چه نسبتی دارد؟ سوال مهمی است که تا کنون بیجواب مانده است. علوم سیاسی باید تولید فکر کند اما در ایران بیشتر به یک رشته نظری تبدیل شده و به حوزههای علمی کمتر توجه میشود. به خصوص در حوزههای روششناختی علوم سیاسی در ایران، هنوز به همان شیوههای قدیمی کیفی کار میشود و به سراغ روشهای کمی و ترکیبی که در سایر علوم به آنها توجه میشود، نمیرود. علوم سیاسی یک رشته، میان رشتهای است و تمام قوتش هم به این است و اگر بالفعل نشود، تبدیل به افت آن میشود. علوم سیاسی در حالی قدرت میگیرد که بتواند مرز میان علوم دیگر را بشکند و از داشتههای آنها به نفع خودش بهره بگیرد. اگر این اتفاق نیفتد، علوم سیاسی جایگاه خودش را گم میکند. این اتفاقی است که در ایران افتاده است. اکنون اگر از من بپرسید که اندیشمندان این رشته چه طرح و برنامهای برای آینده این رشته دارند، قاطعانه میگویم؛ هیچ.
آیا علوم سیاسی یک علم کاربردی است؟
این نکته را نباید از نظر دور داشت که بین ارتباط علوم سیاسی با مردم و توسعه علوم سیاسی، نسبت مستقیمی برقرار است. هر چه این ارتباط بیشتر شود، علوم سیاسی توسعه بیشتری پیدا میکند. اما در ایران، اغلب اندیشمندان این رشته در مراکز پژوهشی مشغول به کار هستند و با جامعه ارتباط چندانی ندارند. اما این کتاب میکوشد تا پای اندیشمندان علوم سیاسی را به حوزههای عملی اجتماعی بکشاند. از طرف دیگر، آنها علم را یک پدیده بینالاذهانی در نظر میگیرند. در حالی که ما خیلی فردی به آن نگاه میکنیم.
و سخن آخر...
من سالها در حوزه ترجمه، تدریس کردهام و در واقع تحصیلات من در رابطه با ترجمه و ادبیات انگلیسی است و دکتریام در حوزه علوم سیاسی است. شاید به همین خاطر است که برای من مهم است که کتب علوم سیاسی هم قابل فهم و عام فهم باشد. البته این نکتهای است که نویسندگان این مقالات هم به آن توجه داشتهاند که مطالب علوم سیاسی برای عامه مردم قابل فهم باشند. کسانی که به عرصه ترجمه کتابهای علوم سیاسی وارد میشوند، معمولا یا ترجمه نمیدانند و یا علوم سیاسی نخواندهاند. و دیگر این که؛ خواندن این کتاب را به همه کسانی که به نوعی با علوم سیاسی در ارتباط هستند، پیشنهاد میدهم؛ به دانشجویان و اساتیدی که به این حوزه علاقهمند هستند.
نظرات