نیکنام حسینپور، مشاور منابع انسانی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادداشتی به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت علی عاشوری، مدیر روابط عمومی موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران نظم و انضباط كاری را از ویژگیهای اصلی این عضو فقید موسسه نمایشگاههای فرهنگی یاد کرد.
علی عاشوری گازار را از دوران دانشجويی در دانشكده حقوق و علومسياسی دانشگاه تهران میشناختم، البته دو سالی زودتر از ما وارد دانشكده شده بود.
جایی كه در آن دهه استادان بهنامی در آن تدريس میكردند و معمولاً ورودی هر سال رشته علومسياسی دانشگاه تهران 100 نفر بود. اكثر قبولشدگان بچههای شهرستان بودند و به اميد تحصيلات عاليه و بازگشت به شهر خويش به تهران آمده بودند؛ اما پس از چهار سال تحصيل خيلیها رفتند و بعضیها هم در تهران با همه مشكلات و جذابيتهايش ماندگار شدند ازجمله اين افراد علی عاشوری بود كه در مركز اسناد رياست جمهوری مشغول به فعاليت شد و شايد بتوانيم بگوييم جزو بنيانگذاران اين مركز بود و در زمان رياست جمهوری حضرت آيتالله هاشمی رفسنجانی با همكاری تعدادی از دوستان كه هنوز هم اين حلقه ادامه دارد اين مركز را به شکل شایستهای پايهريزی كردند.
پس از سالها فعالیت در مرکز اسناد ریاست جمهوری مدتی به پيشنهاد دوستان كه در آن دوره اوج فعاليتهای مؤسسه نمايشگاههای فرهنگی ايران بود بهعنوان مدير روابط عمومی مؤسسه نمايشگاههای فرهنگی ايران منصوب شد و از سال 1377 تازمانی که این دنیای فانی را ترک کرد در اين سمت مشغول به فعاليت بود، آقای عاشوری چند ويژگی داشت كه در اين دوره و زمانه منحصر به فرد است:
آرامش رفتارش برای همه همكاران مثالزدنی بود و بهقول امروزیها خيلی با آرامش كارهايش را انجام میداد. نظم و انضباط كاری: در فعاليتهای كاری خودش قائل به نظم بود و سعی میكرد از دوباره كاری كارها جلوگيری كند و میگفت هركاری را بايد به يک نفر سپرد و از او پاسخ مطلوب را گرفت و نه اينكه يک كار را به چند نفر بسپاريم.
در هر كاری سعی میكرد اطلاعات خودش را بالا ببرد و از راههای مختلف اين اطلاعات را بهدست میآورد. اين چند سال كه در حوزه بينالملل نمايشگاههای كتاب خارج از كشور بهخصوص فرانكفورت فعال بود و اتفاقا یک متخصص همه جانبه شده بود و به ناشران و ساير افراد مورد نياز مشورتهای قابل توجهی ارائه میكرد و حتی در نمايشگاه فرانكفورت و برای مسئولين آن نمايشگاه نيز فرد شناخته شدهای بود و در هر نمايشگاهی سعی میكرد منشأ تحول باشد.
اعتقاد به كار سيستمی داشت و از تکروی و اينكه كارها متكی به يک شخص باشد اجتناب میكرد و در هر كاری بانک اطلاعات قوی برای خودش جمعآوری میكرد.
سلامت نفس، خوشرويی، خوش برخورداری، اعتماد به نفس و خودباوری از خصايص نيكوی اين مرد بزرگ بود.
جدای از اینها مرحوم عاشوری، موسس بود و در اكثر موارد دوستان و همكارانش با محوریت او گردهم میآمدند. در مؤسسه نمايشگاهها با همديگر پايهگذار ويژهنامه نمايشگاههای كتاب استانی بوديم كه از نمايشگاه ياسوج در سال 1383 شروع شده و تاكنون ادامه دارد البته نمیدانم چقدر به هدف اولیهاش وفادار مانده است؟
تهیه وتدوین چهارچوبی برای گزارشهای نمایشگاههای کتاب اعم از بینالمللی واستانی، پایهگذاری فعالیتهای الکترونیک موسسه و سایت نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که در سال 1393 و1394 و1395 باهمکاری وهمفکری همدیگر بخش بن الکترونیکی دانشجویان وطلاب و... را هم به سایت اضافه کردیم وفعالیتهای بسیار دیگر .
در مدار دوستان بهعنوان فردی تأثيرگذار و مؤسس قلمداد میشد و از فضای مجازی به نحو احسن برای سيستم فعاليتهای فرهنگی و صلهرحم استفاده میكرد. از زمانيكه تلگرام وارد فضای مجازی ايران شد دست به كاری زد كه سالها برای ما ودوستانش باقی خواهد ماند و آن تشكیل گروهی با نام «روشنگران بوفه نشین» بود و اينها همان همکلاسیهای دوران دانشجویی دانشگاه تهران بودند كه حالا هر كدام چه داخل كشور و چه خارج از كشور مشغول به فعاليتی شده بودند و توانست از جمع 100 نفر حدود 82 نفر را دور هم جمع كند. و اين فضای مجازی را کم کم تبديل به فضای حقيقی كرد و سه بار به همت دوستان ديگر و باپشتكار ايشان همه دوستان در محلهاي مختلف دور هم جمع شدند و ايشان كارگردان اين صحنهها بودند.
علی عاشوری پس از يک بيماری صعب و خطرناک و به اصرار همين دوستان به بيمارستان رفت و آزمايشهای متعدد داد و چند عمل در بيمارستان مدائن انجام داد و چند روزی كه در بيمارستان بود همكاران و دوستان ايشان خانوادهاش را تنها نگذاشتند و چه روزها و چه شبها كه همه دست به دعا بودند برای شفای ايشان اما دست اجل نگذاشت و مثل اينكه خودش هم باورش شده بود و چند روزی كه بهتر شده بود در قالب تلگرام و اساماس از دوستان و همكاران حلاليت میطلبيد؛ اما چه حيف كه 3 صبح پنجشنبه 3/10/95 روح اين مرد بزرگ پركشيد و رفت و همه ما را با خاطرات زيبايی كه با آقای عاشوری داشتيم تنها گذاشت.
در تشییع ایشان همه همكاران ايشان در معاونت امورفرهنگی و مؤسسه نمايشگاههای فرهنگي ايران و مؤسسه خانه كتاب و دوستان و همکلاسی های ایشان در دانشگاه نشان دادند علی عاشوری را خيلی دوست دارند و اين شعار نبود و بلكه از ته دل و بدون تظاهر بود.
علی عاشوری كم حرف بود اما وقتی حرف میزد مثل دُر بود حرفهايش و گزيدهگوی بود و هيچكاری را بدون منطق و استدلال قبول نمیكرد. به کار و فعالیت در حوزه فرهنگی عشق میورزید.
خوشبختانه نام اقای عاشوری با نامگذاری سالن اجتماعات موسسه به نام ایشان در موسسه ماندگار شد و هربار که برنامهای در آن موسسه اجرا میشود و خبری منتشر میشود نامی هم از او برده میشود و یاد او تکرار میشود چه خوب است این نامگذاریها.
اینک در اولین سالگرد رفتن او مینویسیم تا تسلی باشد بر فراغش وخاطرات خوب در کنار هم بودن وهمکار خوب بودن انسانی شریف که ساده وبیریا بود ومظلومانه از میان ما رفت اما خاطرات خوبش همیشه در ذهنمان است با آنها زندگی میکنیم.
نظرات