وی ادامه داد: همانگونه که پیامبر فرمود: «قلب کودک و نوجوان مانند زمین خالی است، هر بذری در آن بکاری رشد میکند» اگر قصهای خوب به طرز جذابی در ذهن و دل کودک و نوجوان بنشیند تا آخر عمر میتواند هدایتگر او باشد.
این نمایشنامهنویس در پاسخ به این سوال که انتخاب قصهها و شیوههای اجرایی با توجه به شیوههای مطرح شده نیازمند چه تغییرهایی در سالهای آیندهاند، گفت: قصهگویان ما باید بیش از هر چیز به افزایش سواد خود فکر کنند. مطلب دوم تسلط مربی بر منابع مهم قصهگویی است، مربی باید بر قرآن، روایتها، متون کهن، ادبیات مکتوب و شفاهی و... تسلط داشته باشد تا نکتههایی را که میتوانند هویت بخش؛ شخصیت بخش و راهنما و راهگشا هستند به کار گیرد.
سیمزاری ادامه داد: در قدم سوم مربی باید بتواند آن مطالب عالیه را در قالب شیرین و جذاب قصه بریزد، یعنی مطابق سلایق و علایق کودک امروزی از آن مطالب، قصه بسازد و گام بعدی این است که آنقدر هنرمند باشد که این گونهی جذاب ادبی را در قالب هنری به اجرا در آورد و یا به اصطلاح ما کانونیها، قصهی خوب بگوید، خوب قصه بگوید. در چنین وضعیتی که این فرآیند تربیتی تاثیر بسیار عمیق و ماندگاری در مخاطب میگذارد.
این داور ادامه داد: در مورد تغییرهای لازم، باید اضافه کنم که زمان آن رسیده است که ما آنچه را که نامش را قصهگویی کتابخانهای یا قصهگویی کانونی نام نهادهایم، تمام ویژگیها و مولفههایش را مشخص کنیم. میزان مجاز استفاده از زبان بدن، میزان مجاز استفاده از تقلید صدای شخصیتهای قصه و حتی میزان توجهمان به ادبیات شفاهی و فولکلور و نیز افسانهها همه و همه باید مورد توجه قرار گیرد. کتابهای متعدد در این زمینه زیر نظر گروه کارشناسان زبده و کاربلد، تحصیل کرده و با تجربه، منتشر شود و در پودمانها مورد تدریس قرار گیرند تا جشنوارههای قصهگویی هم از دست آفت سلیقهمداری نجات پیدا کنند.
وی حضور اساتید آشنا به قصهگویی کانون را در دورههای آموزشی موثر خواند و درخواست کرد که مدیران به این امر توجه داشته باشند که حضور مدرسی که با چارچوبهای کانونی آشنا نیست سبب آموزش آموزههای متناقض میشود.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهمن ماه برگزار میشود.
نظر شما