«جاناتان مرغ دریایی» نوشته ریچارد باخ با ترجمه هرمز ریاحی و فرشته مولوی و تصویرسازی راسل مانسن در نشر امیبر کبیر به چاپ چهاردهم رسید. هرمز ریاحی بر چاپ چهاردهم این رمان خاطره انگیز یادداشتی نوشته است.
هرمز ریاحی در ادامه میآورد:«ترجمه انجام پذیرفته در 41 سالگی و در چاپ چهاردهم هنوز هم همین نوید را میدهد که خواستاران بسیاری دارد. نه فقط در ایران که در جهان نیز دوستش دارند، حالا ترجمه با ویرایش تازه و اضافه شدن بخش چهارم کامل و پاکیزه شده و در دستهای شماست. آماده پرواز شوید! پروازی شگفت بهسوی دانایی، همانگونه که جاناتان در این پرواز پیروز شد، پیروز شوید. با خواندن جاناتان مرغ دریایی زیبایی در هستی را زندگی کنید. آنگاه نه فقط خود بلکه دیگران را به پیشرفت ـ شدن و نه بودن ـ ترغیب خواهید کرد.موفق باشید!»
ریچارد باخ، جاناتان را در سال 1970 نوشت، داستان مرغ دریاییای که نمی خواهد مثل بقیه مرغان دریایی زندگی کند، میخواهد تندتر و بالاتر پرواز کند. اما همنوعانش تغییر را دوست ندارند و او را از جمع خود میرانند. اما به راستی، جاناتان تنها مانده است یا مرغانی که او را راندند؟ سرگذشت این مرغ دریایی بلند پرواز، نزدیک چهل سال است که میلیون ها نفر را محسور خود کرده است.
جاناتان، مرغ دریایی، کتابی است سرشار از امید. داستان پرواز و رهایی. داستان چگونه پریدن و چگونه دل کندن، داستان رها کردن و شکستن تمام عادات. یک داستان نمادین که میشود از آن اوج گرفتن را آموخت. اینکه هرگز نباید مایوس شد و دست از تلاش کشید. نویسنده این کتاب، ریچارد باخ، خلبانی است که تا کنون سه کتاب درباره پرواز نوشته است و جوناتان مرغ دریایی یکی از زیباترین این سه کتاب است!
در این اثر بسیار ساده اما ارزشمند، یک مرغ دریایی به نام جاناتان بر خلاف مرغان دریایی دیگر که پرواز و زندگی را فقط در به دست آوردن غذا در کنار ساحل (قانع بودن به حداقل آنچه می توان داشت) خلاصه کردهاند، دوست دارد شوق پرواز را تجربه کند ،دوست دارد لذت پرواز را تجربه کند و سرعت را. پرواز همان قابلیتی است که در ذات بالهای جاناتان است ...
پرواز در ارتفاع اندک آن هیجان آموختن درون جاناتان را فروکش نمیکند او با تمام قدرت بال هایش فرصت میدهد ،تمام رسمهای پرندگان را میشکند برای اینکه به تجربه نو برسد و هر چند این امر به طرد شدنش منجر میشود، اما باز خسته نمیشود حتی تنهایی نیز بر او چیره نمیشود او به سرعت پرواز میکند و با موجها زوز آزمایی و در قبال آن به لذت ماهیهای عمق دریا میرسد هر چند سخت ...
آنقدر به تلاش میپرردازد که یک روز بلاخره پرده از رازی میگشاید ....چشمهایش آن زیبایی را که دیگر مرغان نمیبینند، می بیند ... این بار یک پله بالاتر صعود میکند .. حالا خوشحال است که آنقدر به درجه بالای نگاه رسیده که میتواند استادی داشته باشد برای شناختن زیباترینها و وارث دانش و نگاهی عظیم بودن....حالا او یک مرغ دریایی کامل است ...
حالا وقت آن رسیده حتی اگر شده بتواند یک مرغ دریایی را به خویشتنش باز شناساند کار بزرگی است ... و جاناتان نیز چون استاد خویش روزی آنقدر درخشان و نورانی میشود که دیگر دیده نمیشود اما همچنان جاناتانها ادامه دارد ...
جاناتان مرغ دریایی با ترجمههای مختلفی در ایران منتشر شده است. اما قدیمیترین ترجمه آن متعلق به فرشته مولوی و هرمز ریاحی است که به تازگی چاپ چهاردهم آن در نشر امیرکبیر منتشر شده است.
نظر شما