ایرج فاضل بخششی نویسنده علمی تخیلی که در کارنامه خود چندین اثر در این حوزه دارد، به برخی اظهار نظرها درباره ژانر نویسی واکنش نشان داده است و یادداشتی در اختیار ایبنا قرار داده است که در ادامه آن را میخوانید.
میتوان گفت که ژانرهای داستانی توسط منتقدان برای دسته بندی و شناخت بیشتر آثار یک نویسنده تعریف شدهاست. این دستهبندی علاوه براینکه به منتقدان کمک میکند تا نگاه بهتری به یک داستان داشته باشند به خوانندگان نیز کمک میکند تا در زمان انتخاب یک کتاب بتوانند، کتابی را که به علاقه و سلیقه آنها نزدیکتراست، شناسایی کنند.
از سوی دیگر شناخت ژانر و ژانر نویسی میتواند سبب تخصصی شدن کار یک نویسنده شود همچنان که امروز در تمامی رشتههای دیگر کاری، گرایش به تخصص مورد توجه ویژه قرار گرفته است و سبب بهتر شدن و دقیقتر شدن دستاوردهای هر فعالیت اقتصادی و علمی شدهاست .
در ادبیات داستانی نیز نویسندگان با رویکرد به ژانر نویسی میتوانند زمان بیشتری برای پژوهش متمرکز بر روی کاری که میخواهند انجام بدهند، دربرنامه کار خود در نظر بگیرند. این رویکرد به مرور میتواند سبب بالا رفتن کیفیت آثار نویسندگان ژانر نویس شود.
البته لازم است توجه شود که در بین ژانرهای ادبی مرز فیزیکی بسیار قوی وجود ندارد که بتوان خط قرمزی را میان انواع ژانر تعریف کرد و نباید نیز اینمرز وجود داشتهباشد. چون نویسنده برای بیان آنچه که میخواهد بگوید نیاز به فضاهای متفاوت برای کار خود دارد. ولی یک خواننده و منتقد در یک داستان میتوان ژانر غالب را شناسایی کرد و نویسنده خود بران آگاهی دارد.
برای من شگفتآور بود که در یکی از نوشتههای دوستی، ژانرنویسی را کاری کاسبکارانه برشمرده بود. بر خلاف نظر این دوست گرامی، ژانرنویسی دقیقا در برایر یک حرکت کاسبکارانه قرار دارد، چون احترام به مشتری که در اینجا همان خواننده است در این روش کارهویدا است.
نویسنده ژانرنویس آشکارا به خوانندگان اعلام میکند که من در چه ژانری مینویسم و خوانندگانی که به این ژانر علاقه ندارند میتوانند از خرید کتاب خودداری کنند. شاید مثال ساده آن باشد که فروش قوطی کنسرو بدون برچسب محتوای آن ، یک کار کاسبکارانه و فریب مشتری است، ولی فروش یک کنسرو که روی ان محتوای قوطی درج شده باشد احترام به حق انتخاب خریدار است.
البته در پایان یادآوری میکنم که شناخت و تعریف درست یک ژانر خود کار سادهای نخواهد بود و نیاز به شناخت دقیق از ادبیات داستانی دارد و از سوی دیگر خوانندگان نیز باید به این شناخت دست یابند تا این زنجیر تولید و بهره برداری درست عمل کند.
نظرات