تورقای شفق در نشست «ایرانشناسی در ترکیه» با اشاره به اینکه ترکهای ترکیه وقتی میخواهند ایران را بشناسند، بیشتر نوعی خودشناسی است تا دیگرشناسی، گفت: اولین دانشگاه که کرسی مستقل زبان و ادبیات فارسی در آن بهعنوان یکگروه ایجاد شد، دانشگاه استانبول بود که در سال 1928 اقدام به این کار کرد و در آن زمان نامش دارالفنون بود.
دانشگاههای ترکیه مشتاق زبان فارسی هستند
تورقای شفق در این نشست گفت: اولین دانشگاه که کرسی مستقل زبان و ادبیات فارسی در آن بهعنوان یکگروه ایجاد شد، دانشگاه استانبول بود که در سال 1928 اقدام به این کار کرد و در آن زمان نامش دارالفنون بود. در دانشگاه آنکارا هم از هنگام تاسیس در سال 1949، رشتههای زبانشناسی عربی و فارسی تاسیس شد. از سال 1981 با تغییر ساختار در گروههای زبان فارسی و شرقی در مقطعهای لیسانس و فوقلیسانس و دکتری این رشته دایر شد که در دورههای شبانه هم دانشجو میپذیرند. سومین دانشگاه که زبان فارسی در آن تدریس میشود، دانشگاه ارزروم ترکیه بود. البته در برخی از دانشگاهها، اسم گروه از «زبان و ادبیات فارسی» به «مترجمی زبانفارسی» تغییر پیدا کرده است. هماکنون در 5 دانشگاه رشته «زبان و ادبیات فارسی» دایر است.
تورقای شفق
مدیر مرکز فرهنگی یونس امره در تهران گفت: در طی این سالها، 10 دانشگاه دیگر نیز رشته زبان فارسی را دایر کردهاند. البته برخی از آنها تاکنون در این رشته دانشجو نپذیرفتهاند. نکته دیگر اینکه تاکنون 50 پایاننامه در زبان فارسی دفاع شده است که از این میان 23 پایاننامه در مقطع کارشناسی ارشد و 17 پایاننامه در مقطع دکتری بوده است. از جمله کتابهایی که در مدارس تدریس میشد میتوان به «دستور سخن» نوشته میرزا حبیب اصفهانی، «دبستان فارسی» نوشته میرزا حبیب اصفهانی، «گلشن فارسی»، «زبان فارسی» نوشته معلم فیضی که مولف این کتاب، خودش هم در مهمترین مدارس، فارسی تدریس میکرد، «تعلیم فارسی» نوشته کمالافندی و «گوهر سنجیده» نوشته محمد سیرت اشاره کرد.
تورقای شفق که خودش نیز دارای مدرک دکتری زبان فارسی است، افزود: الان در ترکیه همه دانشگاهها اشتیاق دارند که نسبت به دایرکردن رشته و گروه زبان فارسی اقدام کنند. در 5 دانشگاه هم در تمام مقاطع، رشته فارسی دایر شده است اما معلوم نیست فارغالتحصیلان این رشته میخواهند چهکاره شوند. آیا اصلا میتوانند کاری پیدا کنند؟ فقط یکی دو نفر از آنها توانستند کار مرتبط پیدا کنند اما شاید یکی از مهمترین مشکلات دانشجویان زبان فارسی در ترکیه این باشد که نمیتوانند به فارسی صحبت کنند.
علیرضا مقدم
حکومت هزار ساله ترکان بر ایران
در ادامه علیرضا مقدم گفت: درباره کلیات ایرانشناسی در ترکیه میتوان گفت که این یک مفهوم غریبه نیست. غربیها که هیچ شناختی از فرهنگ ایرانی نداشتند و دوست داشتند آن را بشناسند، رشتههایی مثل ایرانشناسی یا عربشناسی را شکل دادند. اما ترکهای ترکیه وقتی میخواهند ایران را بشناسند، بیشتر نوعی خودشناسی است تا دیگرشناسی و یک شهروند ترکیه در این کار، ریشههای خودش را شناسایی میکند. شاعران و عارفان و هنرمندان بسیاری از ایران بودند که به آناتولی مسلمان میآمدند. بیشترشان از منطقه آذربایجان ایران به ترکیه مهاجرت میکردند از سوی دیگر جمعیت بسیاری از ترکها در ایران زندگی میکنند و این باعث تبادل فرهنگی میشود.
عضو دانشنامه جهان اسلام گفت: از طرف دیگر دوره حکومت هزارساله ترکان در ایران باعث میشود که ایرانشناسی در مورد ترکها نوعی خودشناسی باشد. اگر در این زمینه مقایسهای کار کنیم یعنی به بررسی جریان ایرانشناسی در ترکیه و ترکشناسی در ایران بپردازیم به نتایج بهتری میرسیم. مقالهای در مجله «دانش سیاسی» منتشر شد که در آن مقاله اشاره شده بود که از سال 1355 تا 1394، با موضوع ترکشناسی 211 پایاننامه در ایران کار شده است. البته امکان دارد این آمار دقیق نباشد. اما از این میزان، 66 درصد پایاننامهها سیاسی است. از طرف دیگر 3 هزار و 400 پایاننامه در ترکیه با موضوع ایرانشناسی صورت گرفته است. 10 پایاننامه بهصورت اختصاصی در مورد عبدالرحمان جامی است این مقایسه نشان میدهد که ایران در این زمینه عقب افتاده است.
وی توضیح داد: استادان ادبیات فارسی در ترکیه بیشتر کار ترجمه انجام میدهند. بهغیر از «احمد آتش» و یک نفر دیگر که کارهای تحقیقاتی انجام میداد. در همایش سنایی همه میگفتند که احمد آتش در مورد این شاعر کاری انجام داد که در ایران انجام نشده است اما نسل بعدی، بیشتر کارهای ترجمه انجام میدهند. برخی هم کار لغتنامه و هم کار پژوهشی میکند. ملزومات کار در حوزه ایرانشناسی شامل علاقه، حمایتهای دولتی، غیردولتی و زباندانی میشود. البته دانشجویان ادبیات فارسی در حوزه زباندانی مشکل زیادی ندارند. هرچند که در ترکیه زبان فارسی و بهویژه زبان کلاسیک فارسی مانند آنچه که در روضةالصفا و تاریخ بیهقی بهکار گرفته شده بهقدر کافی شناخته شده نیست.
مقدم گفت: از سوی دیگر شناخت صحیح از جامعه ایران در ترکیه وجود ندارد. تنها اشخاصی که چندینسال در دوره دکتری در ایران حضور داشتهاند میتوانند تصویر صریحتری از ایران ارائه دهند. در ترکیه منابع ایرانشناسی خیلی کم است. معروفترین کتابخانه ایرانشناسی در ایسام (کتابخانه مرکز اسلامشناسی در استانبول) است اما با این همه تمام منابع در آنجا پیدا نمیشود. در ایران هم شاید تنها کتابخانه دانشنامه جهان اسلام با تمام کمبودهایش یکی از بهترین کتابخانهها در این حوزه باشد. از طرف دیگر دانشجویان ایرانی در ترکیه در پیشبرد ایرانشناسی در این کشور نقش مهمی دارند.
او توضیح داد: مسائل ایرانشناسی شامل دو قسمت میشود؛ یکی پژوهش روی ایران گذشته است و دیگری ایران فعلی. در حوزه ایرانشناسی در گذشته، تحقیقات بسیار خوبی انجام شده است. چراکه در بررسی بسیاری از سلسلههای ترک، بخشی هم شامل ایرانشناسی میشود. اما در ایران، هیچ تحقیق درستی درباره عثمانی به زبان فارسی نشده است. البته در ترکیه هم تحقیق در مورد ایران معاصر ضعیف است. بسیاری از محققان ایرانی که در حوزه عثمانی کار میکنند از نوشتن یک مقاله به ترکی استانبولی ناتوان هستند. در سالهای اخیر، دو مرکز در ترکیه تأسیس شده است؛ مرکز مطالعات ایرانشناسی و دیگری انجام ایران که بهشکل کاملتری روی ایران کار میکنند. البته در ایران به این مراکز نگاه امنیتی دارند. هرچند که در ترکیه هم بههمین شکل به دانشجویان زبان و ادبیات فارسی نگاه میشود. اما شناخت بهتر دو کشور از هم نویددهنده آینده بهتر است.
سیدمحمدحسین حکیم
نسخه خطی هدیه سلاطین صفوی به پادشاهان همعصرشان
در ادامه این نشست سیدمحمدحسین حکیم درباره نسخههای خطی و فهرستنویسی صحبت کرد و گفت: اگر نسخههای خطی را که در تمدن اسلامی تولید شده بررسی کنیم براساس سبک نسخهبندی و کتابت به نمونههای مختلف میرسیم که هر یک از آنها از ویژگیهای خاص خودش برخوردار است. نسخههایی از آسیای میانه، ایران، شبهجزیره هند، شمال آفریقا، شبهجزیره عربستان و امپراطوری عثمانی یکی از مهمترین حوزههای نسخ خطی در تمدن اسلامی است. برای بررسی نسخههای خطی تمدن اسلامی فقط به زبان فارسی و عربی احتیاج نداریم بلکه زبان ترکی هم برای این کار نیاز است. در امپراطوری بزرگ عثمانی در پادشاهی مثل سلطان محمد فاتح، کتابخانه غنی داشته و افراد زیادی از ایران بهعنوان کاتب، صحاف، نگارگر، و... از ایران به ترکیه سفر میکنند که در کارگاه او به تولید کتاب بپردازند. الان سعی در بازسازی کتابخانه سلطانمحمد فاتح شده است. یا سلطان بایزید دوم و سلطان سلیمان قانونی و خانوادههایشان در تالیف و تولید نسخ خطی بسیار کوشا بودند.
این فهرستنویس گفت: به خلاف ایران در ترکیه، تمام کسانی که موقوفه درست کردهاند در کنار آن یک جامعه فرهنگی نیز ساختهاند. از طرف دیگر چون امپراطوری عثمانی، منطقه وسیعی از تمدن اسلامی را دربرمیگرفت، مجموعه مهمی از نسخ خطی کتابخانههای کشورهای دیگر بهسوی این امپراطوری سرازیر شد. بهعنوان مثال مجموعه مهمی از نسخه خطیهای یمن و شبهجزیره در کتابخانهای در ترکیه نگهداری میشود. چون سلاطین عثمانی بسیار به این مسئله توجه میکردند خیلی از نسخهها به آن سو گسیل میشد. بهعنوان مثال بسیاری از نسخهها از سوی سلاطین صفوی به پادشاه همعصر خودش در عثمانی هدیه داده است. اما اتفاق برعکسش از سوی سلاطین عثمانی دیده نشده که یک نسخه خطی خود را به پادشاه همدورهاش در ایران اهدا کند. یا در مورد جامی او دیوان اشعارش را در هرات مینوشت و خودش نسخه خطی آن را برای سلطان عثمانی میفرستاد الان نسخههایی موجود است که از تبریز به استانبول فرستاده شده است.
قدیمیترین نسخههای خطی در ترکیه نگهداری میشود
مصحح نسخ خطی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی افزود: سلاطین کتابدوست در ایران مقطعی بودند. اما از عثمانی بهخاطر امنیتی که داشت و حمله مغول به آنجا نرسید. این امنیت و ثبات طولانی باعث شد بسیاری از این کتابها بماند. از طرف دیگر تولید کتاب در خود ترکیه به سفارش بزرگان یا به دلایل شخصی بوده است که کتابها تالیف، بازسازی و مرمت میشدند به هر سهزبان فارسی، ترکی و عربی. اما نسخههای خطی ترکیه از دو لحاظ اهمیت دارند؛ تعداد و نسخههای مهم. 1440 کتابخانه خصوصی، دولتی و وقفی در ترکیه وجود دارد و کتابخانه سلیمانیه غنیترین کتابخانه جهان اسلام است که تعداد نسخههای خطی آن بسیار زیاد است. هرچند که در ایران هم بیش از 350 هزار نسخه خطی شناسایی شده است. اما قدیمیترین و مهمترین نسخههای خطی در ترکیه نگهداری میشود.
وی افزود: یکی از مهمترین کتابها که در تمدن اسلامی تحریر شده است کتاب «کلیله و دمنه» است که مجتبی مینوی عمر خودش را به پای تصحیح این کتاب گذاشت. بعد از ممارست مینوی برای تهیه نسخههای خطی این کتاب از 12 نسخه استفاده کرد که از این بین، 5 نسخه متعلق به ترکیه است و بقیه از آلمان، فرانسه و ایران آمده اما در این میان هم قدیمیترین نسخه متعلق به ترکیه است.
حکیم گفت: خواجهرشیدالدین فضلالله در سال 709 قمری وقفنامه ربع رشیدی را در تبریز مینویسد. بر طبق آن هرسال از همه کتابهای خودش باید یک نسخه به فارسی و عربی نوشته میشد و به نقاط مهم جهان اسلام فرستاده میشد. در کنار آنها یک نسخه قرآن هم باید نوشته میشد. اما یکی از این کتابها که شاهکار نگارگری دوره ایلخانی به شمار میرود، هماکنون در کتابخانه ترکیه نگهداری میشود. به این ترتیب میتوان گفت که نسخههای متعددی با خاستگاه ایرانی در ترکیه است و نسخههای مهم تمدن اسلامی به ترکیه مهاجرت کرده است.
وی ادامه داد: جالب این است که برخی از نسخههای تولید شده در ربع رشیدی که الان در ترکیه وجود ندارد تا 150 سال قبل در ترکیه نگهداری میشد یا مجموعه رشیدی در کاخ گلستان که الان بهصورت چاپ عکسی هم منتشر شده است، نسخهای بوده که به استانبول رفته و بعد یکی از سلاطین به شاهزادههای ایرانی اهدا کرده و دوباره به ایران بازمیگردد. به این ترتیب قدیمیترین نسخههای ربعرشیدی به ترکیه رهسپار شده و نسخههایی که به ترکیه رفته محفوظ مانده است. چراکه شغل کتابداری در ترکیه محترم بوده و از حقوق خوبی برخوردار بوده و هرکسی نمیتوانسته این شغل را احراز کند. البته آبوهوا هم در ماندگاری نسخههای خطی بهشدت تاثیرگذار است. مثلا رطوبت موجود در آبوهوای هند باعث میشود تا نسخهها دچار فرسودگی و آسیب شوند اما آب و هوای استانبول بهنسخهها آسیبی نمیرساند.
این فهرستنویس گفت: وقتی شرقشناسی و عربشناسی اروپا راه افتاد اولین بار اروپاییها بودند که شروع به شناسایی تمدن شرق کردند و به این ترتیب کار فهرستنویسی نسخههای خطی شرقی با یک شیوه جدید شروع شد. در همان هنگام یک مستشرق آلمانی مقالهای مینویسد با عنوان «راه دشوار رسیدن به نسخههای قسطنطنیه». در این مقاله او درباره سختیهای دستیابی به این نسخهها توضیح میدهد. از آن موقع بهخصوص در یک قرن اخیر کسانی از خود ترکیه روی این نسخهها کار کردند و خصوصیت مهمی که در کتابخانههای ترکیه هست و تا آنجا که ما میدانیم در هیچجای دیگر در جهان اسلام رعایت نشده این است که در کتابخانههای ترکیه، کتابها براساس موضوعی ردهبندی شدهاند. هیچ کتابخانهای در جهان اسلام به این ترتیب طبقهبندی نشده است.
وی افزود: مجتبی مینوی در طول حیاتش سهبار به ترکیه رفت؛ یکبار بهخاطر منصوبشدن به ریاست مدرسهای از ایرانیان در ترکیه. بار دیگر برای شرکت در کمیته مستشرقین و بار دیگر از سال 1334 تا 1340 که رایزن فرهنگی ایران در ترکیه بود. مینوی در این زمان کتابهای مختلف ترکیه را دید و از نسخههای مهم آنها عکس گرفت. مجموعهای که مینوی از ترکیه جمع کرد، آنقدر مهم است که باوجود آنکه مینوی در سال 1355 فوت کرد و این نسخهها سال 1340 به ایران منتقل شده بود، هنوز همه آنها منتشر نشده است. از جمله این کتابها میتوان به «علینامه» که یک منظومه حماسی از قرن پنجم هجری است اشاره کرد که دکتر شفیعی کدکنی چندسال پیش آن را برای نخستین بار منتشر کرد.
حکیم گفت: 80 جلد فهرست درباره نسخههای خطی موجود در کتابخانههای ترکیه از سال 1279 تا 1312 قمری نوشته شده است. هرچند که هنوز برخی از این کتابخانهها فهرست تفصیلی ندارند. وزارت فرهنگ بین سال 1987 تا 2002 میلادی طرحی را شروع کرد که قرار بود در طی آن 31هزار و 746 نسخه خطی در 34 جلد فهرستنویسی شود که این طرح بعدها متوقف شد. البته در کنار اینها در شهرهای دیگر ترکیه هم نسخههای خطی وجود دارد که کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. اما در زمینه ایرانشناسی در ترکیه، باید طرحی مشترک تعریف شود که تمام نسخههای خطی موجود در ترکیه بهصورت دقیق فهرستنویسی شود تا مبنایی برای کارهای بعدی باشد. خوشبختانه الان بعد از 170 سال راه دشوار رسیدن به نسخههای خطی قسطنطنیه بسیار آسان شده است.
نظر شما