مراسم گرامیداشت محسن جعفریمذهب؛ تاریخپژوه و ایرانشناس، در شصتمین سالروز تولدش، به همراه رونمایی از کتاب «میراث حقیقی» که شامل مجموعه مقالات محسن جعفریمذهب حقیقی میشود، یکم بهمنماه جاری با حضور دوستان، همکاران و خانواده او در سرای اهلقلم برگزار شد.
با حداقلها، کارهای بزرگ انجام میداد
در ابتدای نشست، مجید غلامیجلیسه، مدیرعامل خانه کتاب، ضمن خیرمقدم به حاضران در جلسه گفت: جای تأسف است که امروز بهمناسبت تولد دکتر محسن جعفری مذهب گردهم آمدهایم و حضور پرخیر و برکت ایشان در بین ما نیست. شاید در زمان حیات بسیاری از بزرگان ما فراموش میکنیم و دقت لازم را نداریم تا با توجه به جایگاه آنها بتوانیم قدردان حضورشان باشیم. من امیدوارم چنین اتفاقهایی را کمتر ببینیم و شاهد باشیم که در زمان حیات آنها قدردان زحماتشان باشیم.
وی افزود: پانزده، شانزده سال پیش در کتابخانه مجلس او را دیدم و با توجه به ایدههایی که داشتند خیلی زود با هم وارد مراودات بیشتری شدیم. او همیشه کمک میکرد تا من به اهدافم نزدیکتر شوم. وی در حوزه چاپ و تاریخ چاپ که از علاقهمندیهایش بود سعی میکرد کارهای دقیقی انجام دهد. سال 74 من به اتفاق ایشان به یکی از کتابخانههای تهران رفتیم و جعفریمذهب علاقهمندی عجیبی به تاریخ داشت. او همیشه سعی میکرد به بهانههای تاریخی، اتفاقهایی را مورد توجه ایرانشناسان و تاریخپژوهان قرار دهد. یکی از آنها توجه به دویستمین سال صنعت نشر بود که طی دهه گذشته با همت او جلسات متعددی در این زمینه برگزار شد.
مدیرعامل خانهکتاب گفت: زمانی که من به خانهکتاب آمدم دکتر جعفریمذهب گفت؛ ما یک پله جلو افتادیم با اینجا بودن شما دیگر لزومی ندارد برای برنامهها بهدنبال پیداکردن سالن باشم. او تلاش میکرد تا با حداقلها کارهای بزرگ خودش را انجام دهد. شاید هم من فکر نمیکردم که او اینقدر کار انجام داده باشد و شما امروز خواهید دید که جعفریمذهب چه نقش بزرگی به گردن این مملکت دارد. بسیار خوشحالم که در آخرین سفرش به هند با او همسفر بودم و خوشحالم که در شصتمین سالروز تولدش و به بهانه تولد او این مراسم را برگزار میکنیم. مجموعه مقالات «میراث حقیقی» به همت همسر ایشان، خانم اعظم هدایتی و آقای تبریزنیا گردآوری شده است که مجموعهای گرانقدر برای تمام علاقهمندان به ایران و ایرانشناسی است.
مجتبی تبریزنیا مجید غلامیجلیسه
جعفریمذهب شخصیت علمی چندرشتهای داشت
در ادامه مجتبی تبریزنیا، همکار جعفریمذهب، با اشاره به سابقه آشناییاش با او گفت: دوستی ما به 20 سال پیش برمیگردد. سال 76 که مجموعه «کتابماه»ها شروع بهکار کرد و از همان سالها هیات تحریریهای شکل گرفت و دوستی با جعفریمذهب آغاز شد. البته من بنا ندارم از خاطرات شخصیام بگویم و راجع به جنبه علمی و نویسندگی دکتر مطلبی را آماده کردم.
وی افزود: دکتر جعفریمذهب یک شخصیت علمی چندرشتهای داشت و در تمام آنها صاحبنظر بود. البته در نگاه اول شاید بهنظر برسد در نوشتههای او نوعی پراکندگی وجود دارد. اما بهدقت که بنگرید نظم موجود بین آنها مشهود است. یکی از حوزههای علاقهمندی او تاریخ مسیحیت بود که خودش نام «ترساپرستی» به آن داده بود. در مورد ترجمههای کتابمقدس هم بررسیهای دقیقی انجام داده بود و مجموعه بینظیری از کتابهای انجیل را در اختیار داشت و البته بحث پیشینه و پیوندی که فرهنگ زرتشتی با فرهنگ مسیحی دارد را مورد توجه قرار داده بود. حوزه گیلانپژوهی و گیلانشناسی هم از علاقهمندیهای او بود.
تبریزنیا گفت: حوزه دیگر مطالعات او، تاریخپژوهی بود که در دوره مغول تخصص داشت. او در توسعه منابع حوزه مغولشناسی، نقش تعیینکنندهای داشت. البته مقالاتی هم در حوزه تاریخ اسلام، سلجوقیان و صفویان منتشر کرده بود. از طریق مطالعات مغول به آسیای میانه رسید و در این زمینه هم مقالات بینظیری از خودش باقی گذاشت. بهخصوص در حوزه منبعشناسی، جنبشهای جدید آسیای میانه، تحولات بعد از فروپاشی شوروی و هم از جهت پیشینه فرهنگ ایرانی اسلامی در آسیای میانه مقالاتی را منتشر کرد.
وی افزود: در ادامه این مطالعات به چینشناسی رسید و بعدها در حوزه پیشینه چاپ و کاغذ به مطالعات چین پرداخت. در حوزه ترکشناسی و عثمانیشناسی هم تحقیقات جدیدی از محققین ترکیه مطرح کرد. مهمترین بخشی که دکتر روی آن کار کرد و در طول بیش از سهدهه فعالیت روی آن متمرکز بود، بحث سکهشناسی بود که در این زمینه دیدگاههای جدیدی را مطرح کرد. او از بحث سکهشناسی در مطالعات نسخهشناسی استفاده میکرد و نشان داد که از طریق سکه چقدر میتوان در مطالعات تاریخی پیش رفت و ضرب سکههایی با نوشتههای فارسی چقدر به گسترش زبان فارسی کمک کردند.
این همکار قدیمی جعفریمذهب ادامه داد: بخش دیگر کارهای او به جغرافیا و نقشه اختصاص داشت و نشان داد که بهدلیل نقشهخوانیهای غلط چه خطاهایی در مورد ابوموسی صورت گرفته است. در دهه 70 مطالعات او بیشتر جنبه تاریخی داشت و از دهه 80 بیشتر به سمت نسخهشناسی و سندشناسی رفت. در زمینه نسخهشناسی پژوهشی در مورد انجامهها داشت و معتقد بود که فهرستنویسی ما در بسیاری از موارد ناقص است. مدتی که مسئولیت خرید نسخههای خطی را بهعهده داشت سعی کرد از الگوهای خارجی در این زمینه استفاده کند و در برخی از مقالات به قاچاق نسخههای خطی پرداخت.
تبریزنیا گفت: جعفریمذهب در سال 82 مطلب جالبی را بهعنوان بحران فهرستنویسی دهه 90 مطرح کرد و در ابتدای دهه 90 مطلبی را منتشر کرد و دوباره اذعان داشت ما باید نگران دانش فهرستنویسی باشیم و چون اعتماد عمیقی به دقت علوم داشت معتقد بود که باید یکسری از نسخههای کمارزش برای مطالعات آزمایشگاهی استفاده شود. و هم در صنعتشناسی و هم سالیابی نسخههای خطی نگاه جالبی داشت. در حوزه صنعتشناسی نکته جالب «تبانینامه» را مطرح کرد. تبانینامه از جمله مطالبی بود که بیان میکرد نسخههای خطی به سهگونه وجود دارند که عبارتند از سلطانیات، دیوانیات و اخوانیات. و فکر میکرد این تقسیمبندیها قابل تغییر و گسترش است.
او گفت: در کتابخانه ملی به بحث چاپ و کاغذ گرایش پیدا کرد و به پیشینه چاپ توجه پیدا کرد و در راستای همین تحقیقات به اسلام و چین هم رسید و همینطور به پول کاغذی و نمونههایی از دعا و طلسمات و پیشینههای آنها را چندین سده به عقب برد. فراتر از اینها دکتر جعفریمذهب، یک کتابشناس واقعی بود و با تورق یک کتاب میتوانست جزئیات آن را استخراج کند. در حوزه نقد هم منتقدی حرفهای و تیزبین بود، کما اینکه در اولین جشنواره نقد برگزیده شد. البته در معرفیهایش همیشه یک بحث جدید را مطرح میکرد. او به حوزههای مختلفی میپرداخت که دغدغه ذهنیاش بود و معتقد بود که محققین باید طرحها و ایدهها را منتشر کنند و نترسند از آنکه کسی طرحهای آنها را بدزدد. میگفت من این کار را میکنم بدزدید ولی انجامش دهید.
این همکار قدیمی جعفریمذهب گفت: بحث مستعارنویسی، موضوع یکی از مقالاتش بود و کوشید با نظریهپردازی به مستعارنویسی موجودیت دهد. نوشتههای خصوصی او بخش دیگری از یادداشتهایش را تشکیل میدهد. او تمام رویدادهای روزانهاش را یادداشت میکرد و این بخش خصوصی کارش بود. سالگردها برایش مهم بود و آخرینش «هزاره سفرنامه ناصرخسرو» بود و دیگری بخش ایرانشناسی بود. او بسیار دقیق و باریکبین بود. بدون استناد صحبت نمیکرد. با موضوعی که کار میکرد زندگی میکرد و برخلاف روش کتابخانهای، روی روش میدانی و تجربی تأکید بسیار داشت. در ارائه ایدههایش جسور بود و یکی از ویژگیهای او نشاندادن خطاها در منابع و متونی بود که در طول سالها اتفاق افتاده بودند.
تبریزنیا تاکید کرد: او سخنوری متبحر بود و شور تحقیق و وفای بهعهد داشت. در مورد نویسندگی نکتهسنج، نکتهبین و نکتهگو بود. نکته اصلی را میگفت و بسیار کوتاه مینوشت. کارنامه او به مقالاتش محدود نشد و میتوان گفت که بخشی از فعالیت جعفری مذهب مطبوعاتی بود. اما اصلا ژرونالیستی نبود و مبنا و محتوای علمی داشت. کتاب «میراث حقیقی» که امروز رونمایی میشود ایدهاش از سوی جناب آقای جلیسه مطرح شد و تمام کارهای این کتاب در حدود سه ماه انجام شد که ما فرصت و مجال این را داشتیم که مقالات را از مجلات تهیه کنیم. همه مقالات سهبار نمونهخوانی شد. برخی از مقالات با عکس، طرح و نقشه همراه بود که اینها باید بازسازی میشد و این مسئله سرعت کار را کم میکرد. 215 مطلب در این مجموعه چاپ شده است که از 64 مجله و مجموعه مقاله فراهم آمده است. عنوان کتاب به پیشنهاد همسرش «میراث حقیقی» نام گرفت. حقیقی پسوند نام فامیلش بود و کتاب هم به دو دخترش تقدیم شده که به نوعی همین عمل، مشخصکننده چرایی کلمه میراث در عنوان کتاب است. مقالات به تفکیک سال و بهصورت نمودار در انتهای کتاب آمده است.
منصور صفتگل گودرز رشتیانی
شهرزاد تاریخنگاری ایران
در ادامه جلسه منصور صفتگل از همکاران جعفریمذهب افزود: امیدوارم این کتاب به مرجعی برای تحقیقات تاریخی و ایرانشناسی تبدیل شود. من مایلم از زاویه دیگری به اهمیت و ارزش کار آقای جعفریمذهبی نگاه کنم و آن از طریق وضع تاریخنگاری معاصر است. در دوره جدید تاریخی، ما چندین شعبه و شاخه تحقیقات تاریخی شکل گرفت و اکنون هم خیلی وسعت پیدا کرد. از آنجایی که معمولا همه ما به تاریخ علاقه داریم و گویی همزاد آدمی است، ما هرلحظه در تاریخ زندگی میکنیم و این یک وجه از تمام تحقیقات تاریخی را شکل میدهد. از این منظر تاریخ بازار گرمی دارد.
وجه دوم تاریخنگاری، وجه خاص آن است. یعنی آن بخشی که تاریخنگاران حرفهای به خوبی آموزش دیده و با تجربه انجام میدهد. فعالیت تاریخنویسی جعفریمذهب در بخش دوم قابل بررسی است. بهدلیل ویژگی که تحقیقات ایشان دارد بایستی در گروه تاریخنگاری مورخان حرفهای بررسی شود. البته در فضای تاریخنگاری معاصر برخی از علاقهمندان تاریخی اینطور ترجیح میدهد که مباحث نظری را بر تاریخنگاری ترجیح دهند. یکی از خصوصیات تاریخنگاری آقای جعفریمذهب، پرهیز از کلانگویی است. او بیشتر ترجیح میداد که مثل یک مورخ حرفهای برخورد کند.
صفتگل توضیح داد: در تاریخنگاری دکتر جعفری مذهب نظریه وجود دارد. اما نظریه بر تاریخنگاری حرفهای ارجحیت ندارد. او بیشتر روی عمل مورخ تاکید داشت. وجه دیگر تاریخنگاری او چیزی است که من اسمش را ریزتاریخنگاری مینامم. اینکه مورخی ترجیح میدهد، موضوع کوچکی را برای پژوهش انتخاب کند اما به ژرفا برود، به مهارت و تجربهای نیاز دارد که جعفریمذهب در این زمینه داشت و منحصربهفرد بود.
وی افزود: گفتههای جعفری مذهب از نوشتههایش خیلی بیشتر است. او علاقه بیپایانی به گفتن داشت. گفتن و گفتن و چندباره گفتن و کسانی که از نزدیک با او آشنا بودند متوجه این خصلت ویژهاش بودند. فرقی هم برایش نمیکرد در کلاس دانشگاه باشد یا در بستر بیماری. او علاقه عجیبی به گفتن داشت و هر جملهاش حاکی از نوعی یادآوری بود. این ویژگی سبب میشود که نوشتههای او از لحاظ تاریخنگاری بسیار متنوع باشد. جعفریمذهب یک تاریخنگار بینارشتهای بود و طبیعت تاریخنگاری او مثل گیلان بخشنده و متنوع بود. یک بیقراری تاریخنگارانه داشت که سبب میشد هیچ حوزهای او را قانع نکند و بهنوعی شهرزاد تاریخنگاری محسوب میشد و از جنبههای مختلف سراغ تاریخنگاری میرفت. مطالعات او با جانش عجین بود و تاریخنگاری او یک تاریخنگاری آرمانخواهانه بود.
باغ خاطرات بچههای من، شیرین و رنگین بود
در ادامه جلسه اعظم هدایتی، همسر زندهیاد محسن جعفریمذهب، گفت: دوستان همه به شخصیت علمی او پرداختند، من کمی به محسن جعفریمذهب پدر و همسر میپردازم. من دو ماه پیش کتابخانه همسرم را بیرون آوردم و مرور کردم. ما 25 سال با هم زندگی کردیم و حالا با دیدن کتابخانه و نوشتهاش فکر میکنم خیلی کم او را میشناسم. او مرد نوشتن بود. گاهی فکر میکنم آدمی که اینقدر ذهنش مشغول بود، چگونه فرصت کرد اینهمه برای ما وقت بگذارد. محسن برای دخترانش یک پدر بینظیر بود. برف زمستانه که میزد باید با بچههایش آدمبرفی میساخت. عاشق یاددادن بود. برای بچههایش هم همین بود و باغ خاطرات بچههای من خیلی شیرین و رنگین بود. در خانه ما او همیشه اجازه میگرفت و برای انجام دادن هرکاری نظر دیگران را هم میپرسید.
وی افزود: با افتخار کتابخانه محسن را به مرکز اسناد کتابخانه ملی اهدا کردم. جعفریمذهب بینهایت نوشته دارد و همتی بلند میطلبد که این نوشتهها منتشر شود و ما تمام تلاشمان را برای دستهبندی آن خواهیم کرد. محسن سخنرانیها و نشستهای زیادی داشت. قصد داریم که این سخنرانیها پیاده و در سایتی بارگذاری شود. علاوه بر اینها درصددیم جایزه دکتر محسن جعفریمذهب را پایهگذاری کنیم و هر سال در روز تولدشان این جایزه برگزار شود. انشاالله به زودی هیات امنا را هم معرفی خواهیم کرد و فکر میکنم رونمایی این مجموعه مقاله در روز تولدش، بهترین هدیه برای اوست.
در هر مقاله یک ایده را مطرح میکرد
در ادامه جلسه گودرز رشتیانی، ایرانشناس، گفت: جای بسی خرسندی است که در همین حدود سهماهی که از درگذشت او میگذرد، مجموعه مقاله «میراث حقیقی» منتشر شده است. دستکم علاوه بر اینها 14 مقاله علمی و ترویجی در نشریه آئینه میراث دارد و مقالات دیگری از او در گنجینه میراث و نشریه پژوهشهای علوم تاریخی میراث منتشر شده است. اما فکر میکنم پژوهش در دوره مغولی را میتوان کانون مطالعات او دانست و از نظر حجم مطالب و موضوعاتی که او به آنها پرداخته است آسیای مرکزی جایگاه مهمی دارد و نوشتههای او دانش ما را در این زمینه چند قدم پیش برد.
وی افزود: دو مقاله جعفریمذهب جریانساز بود؛ مقاله «علل اقتصادی جدایی ایران از توران» و مقالهای هم درباره «چاپخانهداران فارسی در آسیای مرکزی». شاید بتوان گفت این مقاله بهترین کار در حوزه چاپ کتاب در آسیای مرکزی باشد که تاکنون انجام شده است. تقریبا و بدون استثنا او در هر مقاله یک ایده را مطرح میکرد و میکوشید تا این ایده را بهشکل سمینار و کنفرانس هم ارائه دهد.
این ایرانشناس تاکید کرد: امروز باب مطالعات بینارشتهای بسیار باز شده است. او در تمام مقالاتش نگاه بینارشتهای داشت و در مواردی هم به نوعی ژورنالیسم علمی میرسید. از جمله مقالات او میتوان به مقاله مهم «دوره دیلمی و روپیه هند» و مقاله «واپسین ایلخان» اشاره کرد. نکته مهم در کار او واژهآفرینی است چند واژه در این حوزه مختص اوست «تهنقش» و «تبانینامه» از آن جمله است. ویژگی دیگر او معرفی پژوهشگران جوان و گمنام به جامعه ایرانی بود.
در ادامه این نشست کیک تولد 60 سالگی محسن جعفریمذهب، توسط دخترانش بریده شد و کتاب «میراث حقیقی» با حضور مجید غلامیجلیسه، منصور صفتگل، مجتبی تبریزنیا و گودرز رشتیانی و دیگر حاضران در جلسه رونمایی شد.
نظرات