به مناسبت سالروز درگذشت مینوی؛ بازخوانی چند نامه به صادق هدایت
«صادق هدایت» چه تاثیری بر «مجتبی مینوی» داشت؟
عباس پژمان، پزشک، نویسنده و مترجم میگوید: هدایت شخصیت کاریزماتیکی داشته و بسیاری از نویسندگان، شاعران و روشنفکران معاصر او دوست داشتند با چنین شخصی ارتباط داشته باشند، مجتبی مینوی هم دست به قلم و بااستعداد بود، بنابراین هدایت از او استقبال کرد؛ در واقع اگر مینوی با هدایت دوست نمیشد ممکن بود آن مینوی نباشد که شد.
عباس پژمان پزشک، نویسنده و مترجم کشورمان در گفتوگو با ایبنا در این رابطه میگوید: «اینطور که معلوم است هدایت شخصیت بسیار کاریزماتیکی داشته و بسیاری از نویسندگان، شاعران و روشنفکران معاصر او دوست داشتند با چنین شخصی ارتباط داشته باشند، مجتبی مینوی هم دست به قلم و با استعداد بود، بنابراین هدایت از او استقبال کرد؛ در واقع اگر مینوی با هدایت دوست نمیشد ممکن بود آن مینوی نباشد که شد.»
وی معتقد است: «هدایت روی دوستان خود بسیار تاثیر گذاشت و باعث شد که آنها با ادبیات دنیا آشنا شوند و به آن توجه کنند، اما با همه این احوال در میان دوستان نزدیک هدایت مثل بزرگ علوی، پرویز ناتل خانلری و مسعود فرزاد که خیلی با او دمخور بودند، مجتبی مینوی کسی بود که در همان محدوده ادبیات آکادمیک و کلاسیک فارسی باقی ماند و به ادبیات دنیا آنچنان توجهی نکرده است.»
شهرت مینوی به دلیل تسلط وی بر ادبیات عرب، فارسی، فرانسه، انگلیسی، متون کهن فارسی و متون جدید است. این ایرانشناس همچنین مانند جوانان فکر میکرد و اغلب آثارش به زبان فارسی است. که احمد مهدوی دامغانی درباره او گفته است: «اگر بخواهیم درباره مینوی و ادبیات عرب به یک جمله کوتاه اقتصار و اکتفا کنیم باید بگوییم که مینوی بر آثار ادبی عرب احاطه و در آن تتبع و تبحر کامل داشت. یکی از اولین کسانی که به اقتفای از مرحوم علامه قزوینی آنچه را که امروز در ایران از آن به ادبیات تطبیقی فارسی و عربی اصطلاح میکنند رایج ساخت، مرحوم مینوی است.»
پژمان میگوید: «من چند نامه از مینوی به صادق هدایت را خواندهام، مثلا یکی از آنها در مورد بوف کور است که از انگلستان برای صادق هدایت فرستاده_ چون مینوی آن زمان همراه با مسعود فرزاد در رادیو BBC لندن مشغول بود_ که نشان میداد تقریبا چیزی از خواندن بوف کور نفهمیده بود و نامهای مفصل به صادق هدایت نوشته و یک سری سوالات پرسیده و هدایت در پاسخ مجبور شده بود اینها را برای او توضیح دهد که آن سوالات مینوی و پاسخهای هدایت نشان میداد که مینوی آنچنان از ادبیات دنیا سر در نمیآورده، آشنایی چندانی نداشته و بیشتر در محدوده ادبیات کلاسیک فارسی باقی مانده است که البته در آن محدوده کارش را خوب و درست انجام داده بود.»
عباس پژمان
وی بر این باور است که: «هدایت در زمان خود واقعا اعجوبه بود. شناخت هدایت از ادبیات بهگونهای بود که نه فقط ادبیات ایران را شناخته و سردمدار ادبیات مدرن بود، بلکه ادبیات دنیا را -دست کم در زمان خودش- بهتر از همه میشناخت و خیلی هم پیشرو بود؛ مثلا بوف کور یا بعضی از آثار او که به صورت کتاب چاپ نشد، خیلی مدرن بودند، همچنین هدایت اولین کسی بود که آثار الیور جویس را خوانده بود، آن گفتوگوهایی که با دوستان خود داشته و آنها به صورت خاطرات از او نقل میکنند هم نشان میدهد که هدایت آدم درست و حسابی بوده است.»
نویسنده کتاب «من و بوف کور» می گوید: هدایت هم با استعداد بوده و هم مطالعه زیادی داشته و ادبیات دنیا را خیلی خوب میشناخت و همین بود که روی دوستانش هم خیلی تاثیر گذاشت و آنها را بسیار راهنمایی کرد. بعضی از کتابهایی که مسعود فرزاد و خانلری ترجمه کردهاند، کتابهایی هستند که هدایت برای ترجمه به آنها معرفی و توصیه کرده است،مثلا «تریستان و ایزوت» اثر ژوزف بدیه را به خانلری و «هملت» شکسپیر را به فرزاد برای ترجمه معرفی کرد که البته منظور خاصی هم داشت، چون این کتابها از جمله آثاری بودند که منبع الهام هدایت در نوشتن «بوف کور» بودند. هدایت همچنین فیلمهای پیشرو آن زمان را هم دنبال میکرد و میدید.
مینوی به ادبیات دنیا توجه چندانی نداشت
وی معتقد است که: «در کل هدایت بر دوستان خود تاثیر بسیاری داشت ولی با این حال روی مینوی تاثیر چندانی نداشت، مینوی آنچنان با ادبیات روز دنیا آشنا نبود و بیشتر در زمینه و محدوده ادبیات فارسی، پیدا کردن متون قدیم فارسی از کتابخانههای دنیا و تصحیح آنها تخصص داشت، ادبیات فارسی را خیلی خوب میشناخت، خوب مینوشت و خوب خدمات میکرد ولی در میان اطرافیان هدایت، مینوی تنها کسی بود که بیشتر در همان رشته تخصصی خودش کار کرد و به ادبیات دنیا توجه چندانی نداشت»
این پژوهشگر و ادیب برجسته کشورمان سرانجام در هفتم بهمنماه 1355 در 73سالگی از دنیا رفت.
نظرات