مهدی ماحوزی، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه گفت: درباره چگونگی ورود ادبیات معاصر در دانشگاهها پیشنهاد من این است که وزارت علوم برای سرفصلها یا تجدیدنظر در سرفصلها از کسانی دعوت کند که هر دو بعد ادب کلاسیک و ادبیات معاصر را کاملا بشناسند.
وی ادامه داد: ادبیات یک مجموعه است، یعنی تمام ادوار تاریخی ما درمورد ادبیات یک مجموعه میسازد، بنابراین همان اندازه که باید حافظ، سعدی، فردوسی، نظامی، خاقانی و مولانا را بشناسیم، لازم است که به عمق گفتههای فرخی یزدی، شهریار، امیری فیروزکوهی، دکتر حمیدشیرازی و شاعران نوپرداز نظیر نیما، شاملو و این قبیل شاعران هم آشنایی داشته باشیم.
نویسنده کتاب «گزارشنویسی و آئین نگارش» درباره وضعیت ادبیات معاصر در دهه اخیر اظهار کرد: در دهه اخیر یک تحولی برای شناخت ادبیات معاصر صورت گرفته است ولی این کافی نیست. جوهره ادبیات معاصر را کسانی میتوانند به نسل جدید و جوان منتقل کنند که هم در ادبیات گذشته غور و جستوجو داشته باشند و هم در ادبیات معاصر. امروز واقعا نمیشود از شخصیتهای برجستهای نظیر زرینکوب در نوشتههای متعدد ایشان یا از شفیعیکدکنی و دکتر حسین خطیبی محروم ماند، چون اینها زحمات زیاد کشیدهاند. همچنین نمیشود شناخت نویسنده توانا و برجستهای مثل استاد شهیدی و آثار متعد او مسکوت بماند.
وی از تخصیص کم واحدهای درس ادبیات معاصر در دانشگاهها گله کرد و افزود: دو واحد ادبیات معاصر در برابر چندین واحد ادبیات سنتی واقعا کم است، چون دو واحد کاری را از پیش نمیبرد و باید برای ادبیات معاصر حداقل شش واحد در دوره کارشناسی در نظر گرفت، همچنین در دبیرستانها باید نمونههای خوب و نه هر کسی، آنهایی که خودشان را نشان دادهاند و به عنوان شاعران نامبردار معرفی شدهاند مورد تحصیل و تدریس قرار گیرند.
ماحوزی از ارتباط خود با شاعران سخن به میان آورد و گفت: بنده با شاعرانی چون قیصر امینپور و آتشی از بوشهر ارتباط زیاد داشتم، از قدیمیترها هم چندین سفر به تبریز داشتم و در جلسه شعر شهریار مشارکت میکردم، با دکتر امیری انس تمام نشدنی داشتم و در منزل ما که محفل ادبی بود، اینها تشریف میآوردند، بنابراین با جو ادبیات معاصر ناآشنا نیستم. همچنین به فرخی یزدی و میرزاده عشقی که از ارزشهای ادب مشروطه به شمار میرفتند و جزو شاعران معاصر محسوب میشوند علاقه زیادی دارم.
نویسنده کتاب «شرح مخزنالاسرار نظامی» درباره چگونگی ورود ادبیات معاصر در دانشگاهها بیان کرد: به طور کلی باید در وزارت علوم ادیبانی برای سرفصلهای درس ادبیات دعوت شوند که هر دو جنبه را داشته باشند، نه یکی که دشمن ادبیات معاصر و شیفته ادبیات کلاسیک باشد، یا بر عکس، چون به این طریق کار پیش نمیرود، یعنی باید سعه صدر داشت و زیبایی را زیبا و زشتی را زشت دید، چون ما بعضی از ادیبان گذشته هم داشتهایم که خیلی هجوهای تند میکردند، منظور ما اینها نیست، در مورد ادب معاصر هم خیلیها جیغ بنفش سر میدادند، که اینها مد نظر نیست. فروغ فرخزاد کم نیست، سیمین بهبهانی کم نیست، همان اندازه که پروین اعتصامی هم کم نیست. پیشنهاد من این است که وزارت علوم برای سرفصلها یا تجدیدنظر در سرفصلها از کسانی دعوت کند که هر دو بعد ادب کلاسیک و ادبیات معاصر را کاملا بشناسند.
ماحوزی که صاحب آثاری چون «شرح مخزنالاسرار نظامی»، «آتش اندر چنگ خاقانی»، «فن رهبری کنفراس»، «گزارشنویسی و آئین نگارش» و آثار دیگری در حوزه ادبیات و زبان فارسی است، درباره جدیدترین کار خود گفت: در حال حاضر «پنج گنج نظامی» را در دست تالیف دارم که هنوز با هیچ نشری قرارداد نبستهام ولی آثار من را معمولا انتشارات زوار منتشر میکند.
نظر شما