پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۸
"درجریان رگ هایم باش" کتابی برای حرف های گمشده

«در جریان رگ­هایم باش» در دو روایت موازی از شعر و داستان پیش می‌رود که اگرچه برهم منطبق نیستند اما چینش هوشمندانه­ شعرها و بخش­‌های داستانی، فضای سیالی را پدید آورده که در خدمت شعرهای کتاب قرار گرفته است.

 
خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)_آنژیلا عطایی: «درجریان رگ­‌هایم باش» سومین مجموعه­ شعر نرگس باقری است که در سال 1395 از سوی انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. این کتاب علاوه بر محتوا و فرم در ساختار شعرها با دو مجموعه­ قبلی این شاعر «از هزاره­ی ترنج» و «نزدیک به نبض ماهی­‌ها» بسیار متفاوت است، هرچند که به نظر می‌­رسد زنانگی محور اصلی ارتباط بین این سه مجموعه است اما نرگس باقری شاخص‌­های زنانگی را دستاویزی برای جدا کردن شعر زنانه از مردانه قرار نداده است بلکه می‌­داند شاعر زن می‌تواند با نگاهی فراتر از محدودیت‌­ها بنویسد و خلاقیت­‌های دریافت زنانه به دلیل زن بودن وارد شعر می­‌شود.

شانزدهمین شعر کتاب را با هم بخوانیم:

چرا کلید در قفل نمی­‌چرخد؟
صدف­ها را ریخته‌­ام در وان
تا دریا و نبض ماهی‌­ها را صدا کنم بر پوست
اما در فاصله
تنها کاشی جریان دارد
چرا پنهان کنم؟
چهارچوب از اخلاق برگرفتم تا خونی اضافه کنم
باید هزینه را پرداخت
قفل در کلید چرخیدن گرفته است
و دانستم هرگاه معشوقه می‌شوم عاشق­‌ترم!

 
«در جریان رگ­‌هایم باش» در دو روایت موازی از شعر و داستان پیش می‌رود که اگرچه برهم منطبق نیستند اما چینش هوشمندانه­ شعرها و بخش­‌های داستانی، فضای سیالی را پدید آورده که در خدمت شعرهای کتاب قرار گرفته است.

در بخش­‌های داستانی، راوی از یک وضعیت فراواقعی و سیال حرف می‌­زند و عباراتی مثل افتادن درآب، پیوستن به جریان آب، لیز خوردن و تکثیر زن در آینه‌­ها که اتفاقا مجموعه­ شعر هم با آن بسته می‌­شود در خدمت ایجاد این موقعیت فراواقعی در شعر هستند، همچنان که شعر اول نیز با "آ" آغاز می‌­شود و به آب می‌­رسد:

شب آبان ماه است
سنگ در گذرگاه است
سنگ گذرگاه است
سنگ آب است

 
متن‌­گرایی، اسطوره شناختی  و زیبایی شناختی مهم­ترین دیدگاه­‌هایی هستند که با آن‌­ها می­توان به خوانش و مطالعه­ این کتاب پرداخت. نرگس باقری با گذر از تاریخ،جغرافیا و اسطوره‌­ها می‌­نویسد و شعر و داستان را در هم می‌­تند.

حرف "ا" در شعر نرگس باقری با لیلیث آغاز می­‌شود، یعنی آن بخش از شعور و عصیان زنانه که در طول تاریخ به عنوان نمادی از جنبه‌­های منفی و نابودگر زنانه شناخته شده است و البته کاربرد زیبا و صحیح  آن در آغاز کتاب حتی می­‌تواند نشانه­ مواجهه با یک مجموعه­ شعر خلاق، متفاوت اما مورد قبول باشد. بخشی از این شعر را بخوانیم:

تووووو " سردت است
و از گوشوااااااره­هااااااای صدف بیزااااااری"
و سینه‌­ام از بووووووووووسه‌­ی ماهی‌­هااااااا سنگیییییین است
آبهااااااا پیرااااااهن لییییییلییییییث است

 
به عقیده­ یاکوبسن، شعرها به درجات مختلف، پیام‌­هایی درباره­ زبان­اند، همان­قدر که درباره­ عشق، مرگ و سایر دغدغه‌­های حسی انسان. توجه شاعر به امکانات زبان برای ارتباط با مخاطب دراین مجموعه­ شعر و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی در اغلب شعرها موفق است.
نمونه­ آن را شعر 15 می­‌خوانیم:

و خون از ابتدا اصرار داشت
رفتار از سطح می­آمد و در شرح می‌­نشست
اما کنار، نار بود
حرف بود و تار
بی­شرح می­‌آمد و از هم می‌­گسست

 
با این حال گاهی همین نقطه­ قوت شاعر باعث ایجاد دوگانگی در زبان تعدادی از شعرها شده است که البته می­‌توان با اغماض از آن‌ها گذشت.
م‌ی­دانیم که یکی از عناصر موفقیت در شعر، فضاسازی آن است که البته خارج از اثر اتفاق نمی‌­افتد و به وسیله­ چینش واژگان و شیوه­ به ­کارگیری آن­‌ها ایجادمی­‌شود و با لحن رابطه­ مستقیم دارد. فضاسازی در این مجموعه­ شعر به همین ترتیب اتفاق افتاده است.

شاعر در اغلب شعرها از نگاه زیبایی شناسانه فاصله نمی­‌گیرد اما ازآنجا که روال منطقی را برای چینش و احتمالا سرودن شعرها در پی گرفته است به نظر می­‌رسد چندسطر آغاز بعضی شعرها نقش یک پیش شعر را برای ورود به شعر اصلی ایفا می­کند.
نمونه‌­ای از آن را در شعر 33 می خوانیم:

نخست کوهی از نون برآمد
خواب دوم کنایات زیادی داشت
و عنصر تاویل پیر را دگرگون ساخت
آن شب آن­قدر روی آوازهای مادرم راه رفتم
و بر لالایی‌­ها دست کشیدم
که خواب ماهی سرخی را دید
دهانم را
که به آوازهای مادرم خوشبوست
به خواب­‌های تو آوردم
آیا ماهی قرمزی که تنها شنا کردن در صدای زن را خوب می­‌داند
از دو
ر
می
دور خواهد زد؟

 
از طرفی منتقدان خواننده محور، موجودیت اثر ادبی را تنها برروی صفحه­ کاغذ منحصر نمی­‌کنند، بلکه به نظر آنها زمانی صفحه­ کاغذ تبدیل به یک اثر می‌شود که خوانده شود. وجود دانایی در شعر، خواننده را در زنده کردن متن با مولف هماهنگ میکند. شعر جایگاه اندیشه، فلسفه، ایدئولوژی یا دانش نیست بلکه مکان کاربرد دانایی است و البته شاعر مجموعه­ «درجریان رگ‌­هایم باش» این را می‌­داند، با این حال گاهی دانش – ونه دانایی- در بعضی شعرها پررنگ­تر است که به ضرر این شعرها تمام شده است.

از منظر روان­شناختی و نقد اسطوره شناختی، استفاده از کهن ­الگوها در این مجموعه باعث شده است که خواننده با گذشته‌­ای که در ناخودآگاه و پیش­آگاهش دارد، واکنشی متفاوت از خوانندگان دیگر در قرائت خود نشان دهد. این دریافت­‌های گوناگون، شعرها را برای خوانش باز، آزاد و پساساخت­گرایانه آماده می­‌کند.

نرگس باقری مجموعه­ شعر متفاوتی را به مخاطب عرضه کرده است، بدون اینکه ادعای آوانگاردیسم و جریان سازی در شعر داشته باشد.

بگو از پ پرنده برخیزانم یا پروانه؟
که بر دامنم آرام گیرند گرگ­هات
غمگین بودم
چنان که هرگز مادری نداشته­‌ام
چنان که هرگز نامی نداشته‌­ا­م
بر مچم آفتاب­گردانی­ست
نامم را زن بگذارید

 
 
منابع:
ا- باقری، نرگس. 1395. در جریان رگ­‌هایم باش. انتشارات مروارید
2- باقری، نرگس. 1393. نزدیک به نبض ماهی­‌ها. انتشارات مروارید
3- باقری، نرگس. 1391. از هزاره­ ترنج. انتشارات مروارید
4- تودوروف، تزوتان. 1382. بوطیقای ساختارگرا. ترجمه­ی محمد نبوی. نشر آگه
5- تسلیمی، علی. 1388. نقد ادبی، نظریه­‌های ادبی و کاربرد آن‌ها در ادبیات فارسی. کتاب آمه
6- گرین، ویلفرد. مورگان، لی. ویلینگهم، جان. 1391. مبانی نقد ادبی. ترجمه­ فرزانه طاهری. انتشارات نیلوفر
 
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها