در نوزدهمین نشست از درسگفتارهایی درباره سنایی مطرح شد:
صفاتی که سنایی برای حضرت علی (ع) به کار میبرد، کاملا انحصاری است
عبدالرضا مدرسزاده پژوهشگر و استاد دانشگاه گفت: سنایی با اینکه اهل سنت است و در بیان روایت و حدیث محدودیت داشته، اما انصافا حکیمانه و منصفانه به علی بن ابیطالب پرداخته است و انصاف سنایی در توجه به امیرالمومنین و تاریخ صدر اسلام خیلی مهم است، چون فصل ممیز حضرت علی (ع) است و بقیه اهل بیت به دنبال امیرالمومنین هستند. ابیات سنایی درباره حضرت علی (ع) نشان میدهد، صفاتی که سنایی برای حضرت علی (ع) به کار میبرد، کاملا انحصاری است.
مدرسزاده ضمن تبریک میلاد حضرت زهرا (س) و روز مادر و زن، صحبت خود را با خوانش ابیاتی از قصیده معروف سنایی در باب اهل بیت علیهالسلام که در آن بهطور مستقیم به مدح پیامبر، حضرت علی(ع)، حضرت زهرا(س)، امام حسین (ع) و امام رضا(ع) پرداخته،آغاز کرد و گفت: طبیعی است شاعری تاثیرگذار و سنتشکن و بسیار صاحب ابتکار و خلاقیت مثل سنایی هم از جنبه باور و اعتقاد شخصی خود و هم از باب توجه به نوگرایی و خانهتکانی که میکند، یکی از این نوآوریها با بیرون راندن و بیرون ریختن آنچه که در آن دو قرن مدح و ستایش در ادب فارسی وجود داشته، همین توجه به باورها و اعتقادات آئینی و خاندان رسالت یا اهلالبیت علیهالسلام است و میشود گفت که سنایی در این زمینه موفق عمل کردهاست. وقتی که موضوع اهلالبیت را به عنوان هم یک اصل باورمندانه و معتقدانه و هم به عنوان یک موضوع شعر و شاعری نگاه میکنیم، میبینیم کاری که سنایی در این زمینه کرده، صاحب سبک است و بر اساس روش و منش درستی که داشته رفتار کرده است. طبیعتا ما در ایران پیش از سنایی و بعد از حمله اعراب به ایران و آمدن اسلام به ایران از سال 21 هجری به بعد، یکی از بحثها، نگاه و توجه ایرانیان به اهلالبیت علیهالسلام است و ایرانیان دو گروه بودند. ایرانیان مسلمان شده و ایرانیان زرتشتی مانده یا تسلیم نشده. به هر حال این دو گروه را در صدر اسلام داریم. در میان هر دو گروه اتفاقا توجه به اهلالبیت (ع) وجود دارد.
او ادامه داد:کاری که خلفای صدر اسلام کردند، رفتاری که با اسرا داشتند، رواج برتری عرب بر عجم و به نوعی دامن زدن به تبعیض نژادی، اگر نگوییم خود اسلام را، خلفای صدر اسلام را به درستی از چشم ایرانیان انداخت و اتفاقا در آموزههای مکتب اهلبیت و مخصوصا در زبان و بیان امیرالموعمنین (ع) که در زمان فتح ایران به دست مسلمانان خانهنشین هستند، هم زیاد دیده میشود. تاکیدات ایشان بر این است که اسرا اذیت نشوند، درختها آسیب نبینند، حیوانها را از بین نبرید، زنها را آزار نرسانید و مسائلی از این قبیل، اجرا نشد و کتابخانهها، فرشها، نفایس و دفاینی که بوده، باید حفظ میشده که ظاهرا حفظ نشده است. پس هم ایرانیان غیرمسلمان و هم ایرانیان مسلمان، ورود اسلام به این شکل برایشان پذیرفتنی نبود و واکنشهایی را نشان میدادند، آنچه که جای خالی این مسئله را پر میکرد، محبت اهل بیت بود.
توجه به اهل بیت و آموزههای مذهبی از جلوههای توفیق سنایی در نوآوری است
این مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به اینکه محبت و توجه به اهل بیت به دوره شعر فارسی هم وارد میشود، بیان کرد: اگر یک مثلث از فردوسی، ناصرخسرو و سنایی در نظر بگیرید. علیالظاهر این سه شاعر از نظر مذهبی با هم متفاوند. با چشم پوشی از ملاحظات تاریخی که در باب مذهب فردوسی است، یک شیعه دوازده امامی به اسم فردوسی، یک شیعه هفت امامی به اسم ناصر خسرو و یک اهل سنت به نام سنایی غزنوی داریم. حرف این هر سه در توجه اهل بیت یکی میشود. یعنی در این سه شاعر در احترام و با قدر مشترک اهل بیت اولینها دارید. اولین کسی که حدیث«مَثَلُ أهلِ بَيتي مَثَلُ سَفينَةِ نُوحٍ؛ مَن رَكِبَها فیها نَجا و مَن تَخَلّفَ عَنها غَرِقَ» را دارد، فردوسی است، اولین کسی که در شعر فارسی قصیده با ردیف علی میگوید، ناصر خسرو است و اولین کسی که با اینکه خودش اهل سنت است و تازیانه نقد به دست میگیرد و شجاعانه از جننگ جمل، صفین، کربلا و... صحبت میکند و معاویه را سر جنگ جمل، صفین ، کشتن امیرالمومنین (ع)، کشتن امام حسن مجتبی (ع) و مسائل از این قبیل تخطئه میکند.
او ادامه داد: بنابراین به درستی فردوسی، ناصرخسرو و سنایی را حکیم خواندهاند. یکی از گونهها و نمونههای تبلور این حکمت، میتواند در همین نوع نگاه باشد. در آن دوره که تعصب و سختگیریهای وحشتناک مذهبی که وجود داشته و کار به خونریزی، کشتار و خذف مخالفان میکشیده ، انصافا کسی مثل سنایی خوش درخشیده است. منتهی همانطور که قبلتر هم گفتم، از نظر شناسنامهای و سابقه خانوادگی، او اهل سنت است و اتفاقا قشنگی کار این است که با وجود اینکه اهل سنت است، اینگونه از اهل بیت صحبت میکند که این جزو ارزشها است. یکی از جلوههای توفیق سنایی در نوآوری، حرف تازه زدن و به قول امروزیها در درک پیام تحولات قرن ششم، همین توجه به اهل بیت و اصلا توجه به آموزههای مذهبی است که در شعر عرفانی، قلندرانه و شعر شرعی سنایی این را به زیبایی میبینید.
ثلث تاریک شخصیت سنایی شعرهای مدحی اوست
سخنران نشست گفت: سنایی با دو حومت یا دو سلسله بزرگ تاریخی ایران همزمان است. یکی دوره غزنویان که دوره جوانی سنایی است و سنایی مداح دربار غزنویان است و همانطور که میدانید اختصاصا بهرامشاه غزنوی را مدح کرده و در دیوان سنایی قصاید مدحی بسیاری در مدح بهرامشاه است و به قول معروف ثلث تاریک شخصیت سنایی شعرهای مدحی اوست.اما وقتی که در دوره سلجوقیان قرار میگیرد، سنایی کاملا متفاوت میشود که از توفیقات سنایی این است که پیام تحولات سیاسی را خوب متوجه می شود.سنایی در دوره سلجوقیها و مخصوصا در دوره سلطان سنجر خوش درخشیده و متوجه میشود که باید چه کار کند. به نظر میرسد که شاعر حکیمی مثل سنایی دنبال یک فضای باز سیاسی و اعتقادی میگشته تا بتواند حرف خودش را بزند. بر خلاف غزنویها که دستشان زیر ساطور خلفای بغداد است، در دوره سلطان سنجر سلجوقی این فضا باز میشود و ارتباط سیاسی سلجوقیها با بغداد خیلی پررنگ نیست؛ در نتیجه در دوره ترکان سلجوقی و سلطان سنجر بحثهای مذهبی متعددی داریم، که بعضی از این دورههای سلجوقی با بزرگان و ائمه بزرگ فقه ما در مذهب تشیع مصادف میشود. در دوران سلطان سنجر مجلسی در موضوع اینکه حق با شیعه است یا اهل سنت، برگزار میکند و در انجا سنایی یک قصیده مفصل دارد که در آن هوشمندانه، هنرمندانه و نه دوپهلو حکم صادر میکند که اگر بخواهی اهل بیت را با عقل بسنجی به این نتیجه میرسی که علی بن ابیطالب خلیفه چهارم است، اما اگر دنبال حقیقتی باید عشق داشته باشی.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد کاشان با بیان اینکه سنایی شاعر سنی مذهب است و قاعدتا در مورد اهل بیت ملاحظاتی دارد، افزود: در حدیقه سنایی بعد از پیامبر، ابوبکر، عمر و عثمان را مدح میکند و بعد مدح امیرالمومنین (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را دنبال میکند. پیداست که دست سنایی در مدح اهل بیتی که با دوره بنیامیه مصادف بودند، باز بوده است، یکی از نکات این است که سنایی چون با دوره عباسیان بغداد هم زمان است و بنی عباس، بنیامیه را قبول ندارند، سنایی اجازه دارد که معاویه، یزید، عمرعاص، آل زیاد و ال مروان را لعن کند که این اتفاق در حدیقه میافتد. اما درباره عباسیان که مثلا قاتل امام هفتم و امام نهم بودند، سنایی یک کلمه هم حرف نمیزند. بنابراین سنایی به ان ناندازه که به اهل بیت همدوره با بنیامیه پرداختهف به اهل بیت دیگر نپرداخته است.
او ادامه داد: نکته دوم این است که در حدیقه و در دیوان توجه اختصاصی به حضرت زهرا (س) نمیشود که این یک ابهام و سوال است. سنایی در توصیف ابوبکر، عمر و مخصوصا حضرت علی (ع) از تلمیحات تاریخی و آیات و احادیث استفاده میکرد بنابراین چیزی که به ذهن میآید این است که سنایی در باب حضرت زهرا (س) هر چه که میگفت، گوشه مطلب به خلیفه اول و دوم میخورد. حتی سنایی در جاهایی مجبور میشود برخی توجیهات را داشته باشد، مثلا در مورد فدک که ارث پدری حضرت زهرا (س) است، توجیه میکند که علی نان حلال دنیا را هم نمیخورد چه رسد به فدک که حرام است. در شعر و زبان فارسی، اولین شاعر فارسی زبان که حضرت رضا علیهالسلام را مدح کرده، سنایی است. اما در اینجا هم چون پای عباسیان درمیان است، سنایی به شهادت حضرت رضا(ع) توسط مامون اشاره نمیکند و در عوض میگوید مامون به نام امام رضا (ع)، سکه زد، یعنی جنبه مثبت آن را بیان میکند. به عبارت دیگر سنایی در جاهایی مجبور میشود ملاحظاتی داشته باشد و به قول امروزیها مطلب را سانسور کند.نکته دیگر این است که آموزههای فقهی و مذهبی اهل سنت اجازه نمیداده که به اندازه ما شیعیان، کسی مثل سنایی از حدیث و روایت استفاده کند، در نتیجه برخی از ملاحظات مهم مذهبی در باب اهل بیت در دیوان سنایی از قلم میافتد.
ابیات سنایی در مدح امام حسن مجتبی (ع) برای اولین بار در تاریخ ادبیات فارسی است
مدرسزاده با بیان اینکه حدیقه یک منظومه کاملا اخلاقیف رفتاری، آموزشی و اجتماعی است، اظهار کرد: دست سنایی در حدیقه بازتر است و میتوان گفت که سنایی در حدیقه، شیوه درست زندگی کردن را یاد میدهد. به عبارت دیگر سنایی در حدیقه موفق میشود نقش یک مصلح، اصلاحگر یا نظریهپرداز مسائل اخلاقی را ایفا کند. سنایی در حدیقه 124 بیت درمورد ابوبکر، 86 بیت درمورد عمر، 72 بیت درمورد عثمان و 186 بیت درمورد علیبن ابیطالب دارد. تازه این 186 بیت مدح و وصف امیرالمومنین (ع)، غیر از جنگ جمل، صفین و شهادت امیرالمومنین است. اتفاقا در باب امیرالمومنین در آن کتیبه و مقدمه یا دیباچهای که میخواهد مدح را شروع کند، چند آیه قرآن میآورد، یعنی حتی استاناد به قرآن و حدیث درمورد امیرالمومنین (ع) هم طبیعتا بیش از آنهاست و میتوان گفت سنایی به نوعی تعصب را کنار گذاشته و حق را بیان کرده است. ولی باز هم در جاهایی مجبور به توجیح برخی اتفاقات است.
وی ضمن قرائت اشعاری از حدیقه و دیوان سنایی درباره حضرت علی (ع) و ریشهیابی تاریخی و حدیثی آنها، اضافه کرد: سنایی با اینکه اهل سنت است و در بیان روایت و حدیث محدودیت داشته، اما انصافا حکیمانه و منصفانه به علی بن ابیطالب پرداخته است و انصاف سنایی در توجه به امیرالمومنین و تاریخ صدر اسلام خیلی مهم است، چون فصل ممیز حضرت علی (ع) است و بقیه اهل بیت به دنبال امیرالمومنین هستند. ابیات سنایی درباره حضرت علی (ع) نشان میدهد، صفاتی که سنایی برای حضرت علی (ع) به کار میبرد، کاملا انحصاری است. همچنین ابیاتی که سنایی در مدح امام حسن مجتبی (ع) دارد، برای اولین بار در تاریخ ادبیات ایران اتفاق افتاده و قبل از سنایی به این شکل در جایی نیامده است.
سخنران بحث در ادامه ضمن اشاره به ابیاتی که سنایی درباره امام حسین (ع) گفته، افزود: بخش دیگری در حدیقه ، مدح امام حسین (ع) است که آنجا از امام حسین علیهالسلام خوب گفته و در صدر بحثی که برای امام حسین (ع) را میآورد که، لعنت خداوند در دنیا و آخرت بر کسانی که خدا و رسول خدا را اذیت کردند. اما در مورد حضرت زهرا (س) این تعبیر را به کار نمیگیرد. بنابراین سنایی شاعر و حکیم است، اما جاهایی مجبور به رعایت پارهای از ملاحضات است. اگر به عنوان وکیل مدافع سنایی باشیم، ممکن است بگوییم که سنایی برای پیشبرد بحث و جا انداختن توجه به اهل بیت، از برخی نکات گذشته، که بتواند به برخی نکات دیگر بپردازد.
وی در پایان به حذف بخشهای حذف شده در برخی نسخههای باقیمانده از سنایی اشاره کرد و به طور مختصر دلایل احتمالی این کار را برشمرد.
نظر شما