جلد اول در دو بخش با عنوان درس گفتاری درباره دانش و دانشگاه در دیدگاه بوردیو و جستارها و گفتوگوهایی از او و درباره بوردیو است. در بخش اول این کتاب، دکتر ناصر فکوهی تلاش کرده است چارچوبهای نظری و مفهومی بوردیو از جمله ساختزدایی؛ هم روش و هم نظریه، بدیهیت علمی، شایستهسالاری یا بازتولید نابرابری، فرایند طبیعی کردن فرهنگ، میدان و سرمایه در گفتمان دانشگاهی، بازتابندگی، ملاحظات روششناختی، نظامهای علمی و بازتولید قدرت، علوم انسانی و علوم طبیعی را به صورت ماهرانه بدون خارج شدن از سنت نظری بوردیو تشریح کند و گاها با ذکر مثالهایی از ایران به فهم بهتر مفاهیم پیچیده بوردیو کمک کرده است.
بخش دوم جلد اول شامل ترجمه گفتگوهایی است که با بوردیو و یا در ارتباط با بوردیو انجام شده و با عناوینی همچون آیا جامعهشناسی علمی است؟، دانشگاهها: پادشاهان برهنه، همه چیز اجتماعی است، جامعهشناسی هنری رزمی است فصلبندی شده است.
جلد دوم کتاب بوردیو و میدان دانشگاهی اختصاص به کاربردهای اجتماعی دانش دارد. این جلد شامل چهار بخش و یک پیوست است. بخش اول به کاربردهای اجتماعی دانش اختصاص دارد. در این بخش تلاش شده به تحلیل میدانها به مثابه خرده کیهانهای نسبتا خودمختار، مشخصات میدانهای علمی، سرمایه علمی و غیره پرداخته شود. بخش دوم اختصاص به گفتگوهایی از بوردیو در زمینه سانسور، جوانی، مردان تصمیمگیر و زنان کنار کشیده و ... دارد.
بخش سوم نظریه بازتولید در مدرسه و دانشگاه را به قلم مارتین فورنیه و اونسان تروژه تشریح کرده و بخش چهارم با عنوان جستارها و گفتوگوهایی درباره پیر بوردیو به چشماندازهای نظری بوردیو، نظریه هنر بوردیو، مفهوم سرمایه، مفهوم سقوط سیاست، بازتولید اشرافیت دولتی در دولت ملی، نظریه تمایز بوردیو و جهانی شدن از منظر بوردیو پرداخته است و در نهایت پیوست شامل مجموعه گفتوگوهایی با جامعهشناسان در ارتباط با بوردیو است.
واقعیت این است هر گونه تلاش برای تلخیص مباحث بوردیو و گفتارها و نوشتارها در ارتباط با بوردیو کار بسیار سخت و حتی ناممکن است. بنابراین برای آشنایی اجمالی با محتوای کتاب تلاش میکنم با استفاده از مجموعه گفتارها و نوشتههای مولف و مترجم کتاب، چارچوب نظری کلی کتاب را توضیح دهم.
به طور خلاصه کتاب مذکور درباره مباحث بوردیو در حوزه نظام آموزشی و میدانهایی است که در این نظامها تعریف کرده است. در این کتاب نظام دانشگاهی به عنوان میدان، براساس دو مقوله بنیادی دستگاه فکری بوردیو یعنی قدرت و چگونگی بازتولید آن تحلیل شده است. به اعتقاد نویسنده کتاب، بوردیو جز جامعهشناسانی است که تمرکزش بر تحلیل قدرت است و از این نظر اصل و اساس نظام اجتماعی را مساله قدرت میداند.
نظام اجتماعی بر پایه قدرت شکل گرفته و بر پایه قدرت تداوم میباید. نظامها و نهادهای اجتماعی دیگر از جمله نظام دانشگاهی از ابزارهای اصلی بازتولید نظام قدرت است. البته این گزاره به این معنا نیست که منشا قدرت در نظام دانشگاهی است و نظام دانشگاهی نظام قدرت را میسازد. بلکه منظور بوردیو این است که دانش نظامی برای بازتولید نظام قدرت است. نظام دانشگاهی به عنوان میدانی فرض میشود که روابط در آن طبیعی و زیباست.
نظام دانشگاهی به شکل رمزگذاری شده و با زبانی کُد دار خشنترین اعمال را زیباسازی میکند به عنوان مثال در نظام دانشگاهی نمیتوان مستقیم کسی را بی سواد خواند بلکه فرمولهایی خاصی وجود دارد که در نهایت احترام این کار را انجام میدهد. حرفها به شکل رمزگذاری شده و دو پهلو هستند. محتوای این کتاب و رویکرد بوردیو نسبت به دانشگاه مکمل دیدگاه تحلیلی بوردیو در کتاب انسان دانشگاهی بوردیو است. پیر بوردیو، در سال 1984 کتابی با عنوان انسان دانشگاهی منتشر کرد که در آن به تشریح سازوکارهای «دانشگاه» بهمثابه یک «میدان» پرداخت.
او دانشگاه را، همچون بسیاری دیگر از حوزههای اجتماعی ـ حرفهای، به عنوان میداني درنظر میگرفت که در آن با نوعی تقسیم امتیازات مادی سروکار داریم. میدانها به نظر بوردیو پهنههایی هستند که کنشگران اجتماعی در آنها چهار نوع سرمایه را با یکدیگر مبادله میکنند تا به موقعیت بهتری دست یابند: سرمایه اقتصادی (دارایی)، سرمایه اجتماعی (روابط)، سرمایه فرهنگی (مدارک و مدارج) و سرمایه نمادین (پرستیژ) که در کل برای هر فردی این امکان را به وجود میآورند که این سرمایهها را به یکدیگر تبدیل کند و بتواند به سرمایه کل دست یابد.
فرد با چنین سرمایهای وارد بازی میدانهای دیگر اجتماعی مثلاً میدان سیاسی، رسانهای و... میشود. در عین حال بوردیو تلاش میکند نشان دهد که گفتمان دانشگاهی و زبانی که برای آن بهکار میرود، خود را پشت نوعی خنثیبودن و نوعی فراتر بودن از درگیریهای اجتماعی و سیاسی و علم جهانشمول و نبود اختلاف میان دانشمندان پنهان میکند، این درحالی است که گفتمان دانشگاهی، بهدلیل اختلاف طبقاتی و امتیازهای اجتماعی میدان علمی، وابستگی این میدان با میدان سیاسی و نبود مرزهای دقیق و آمیزش دائم میان علم دانشگاهی و علم مردمی یا عقل سلیم، نمیتواند آنقدر منسجم و «عقلانی» باشد که وانمود میکند.
درحقیقت میدان علم دانشگاهی بیشتر سبب بازتولید نوعی اشرافیت اجتماعی میشود تا تحرک اجتماعی و صرفاً توهمی است که این باور را ایجاد میکند که اقشار پایین با آموختن علم میتوانند راهی برای دستیابی به ردههای بالای اجتماع پیدا کنند.
کتاب بوردیو و میدان دانشگاهی از معدود کتابهایی است که مولف و مترجم آن اشراف کاملی بر دستگاه فکری بوردیو دارد، بنابراین میتوان این کتاب را به عنوان یک اثر مرجع برای دانشجویان و اساتیدی معرفی کرد که به تحلیل نظام دانشگاهی به عنوان یک میدان و رویکرد بوردیو نسبت به دانشگاه و دانش به مثابه یک برساخته اجتماعی علاقهمند هستند و ساختار نهاد آموزشی و دانشگاهی و مناسبات اجتماعی حاکم بر آن موضوع پژوهش و تامل آنهاست.
نظر شما